۱۳۹۴ آبان ۱۲, سه‌شنبه

دیالک تیک شبانتاریا و ژیگولتاریا در کشور عه هورا (18)



ویرایش و تحلیل از

ربابه نون



1

و بسیاری شان در مقام دفاع از آرمان های سوسیالیستی

قرار گرفتند

·        این ادعای ژیگولتر دوم، مبنی بر اینکه توده ای های بسیاری «در مقام دفاع از آرمان های سوسیالیستی» قرار گرفته اند، ادعای بی پایه ای بیش نیست.
·        ما در کل مدعیان چپ، حتی به یک نفر برخورد نمی کنیم که در صدد دفاع از مارکسیسم ـ لنینیسم باشد، چه رسد به خطر کردن و وارد گود شدن.

·        اگر چنین پدیده ای وجود واقعی می داشت، بیشک در فیسبوک و غیره انعکاس می یافت.

·        واقعیت این است که هر باندی مشتی نوچه بی هویت و بی ایمان، دارد که زیر علم قلابی اش الکی سینه می زنند.
·        همین و بس.
·        تا چشم کار می کند، کسی که در صدد دفاع از «آرمان های سوسیالیستی» باشد، به چشم نمی خورد.


2

و بسیاری شان در صف طبقه کارگر با سایر جریان های کارگری قرار گرفتند.

·        این ادعای ژیگولتر دوم هم یاوه بی پایه ای بیش نیست.
·        پیش شرط «قرار گرفتن بسیاری از توده ای ها در صف طبقه کارگر»، حضور طبقه کارگر در جامعه و صف آرائی طبقاتی آن است.
·        چنین چیزی در جامعه عیران به چشم نمی خورد.
·        طبقه کارگر عیران، خیلی هنر کند، به مبارزه بخور و نمیر سندیکائی مبادرت می ورزد.

·        از شعارهای طبقه کارگر عیران می توان به درجه بلوغ طبقاتی، ایده ئولوژیکی و سیاسی آن پی برد:

«ما گرسنه ایم.»

«کارگران عیران تنها نیستند!»


3

و بسیاری شان در مقام دفاع از آرمان های سوسیالیستی و در صف طبقه کارگر 
با سایر جریان های کارگری قرار گرفتند و شرافتمندانه در این راه می کوشند، 
بر سر آرمان های سوسیالیسم تبلور شرافتمندی و هدفمندی انسانی اند

·        ژیگولتر دوم حتی نمی تواند احدی از توده ای ها را نام ببرد که در مقام دفاع از آرمان های سوسیالیستی و در صف طبقه کارگر باشد.

·        منظور ژیگولتر دوم از «جریان های کارگری» ـ به احتمال قوی ـ سازمان راه کارگر است و منظورش از «بسیاری از توده ای ها»،  یک نفر از اعضای بی سواد حزب توده است که از بد حادثه به عضویت این سازمان هشلهف فاقد جهان بینی روشن در آمده و مسئول مسئله ملی آذربایجان در آنجا شده است و چرندیاتی شلم شوربا هراز گاهی در سایت عیران دیروز می نویسد.

4
·        ژیگولتر دوم همانقدر سازمان راه کارگر را می شناسد که حزب توده را.

·        اتفاقا حزب توده و سازمان راه کارگر، حاوی وجه مشترک مهمی اند:

الف

·        حزب توده هنوز به اندازه کافی خر نیست تا با شبانتاریا به وحدت حزبی برسد.



ب

·        راه کارگر هم هنوز به اندازه کافی ژیگول نیست تا با ژیگولتاریا به وحدت سازمانی برسد.

5
·        ولی هم حزب توده و هم راه کارگر با هر جریان ننه مرده ای هماوا ست.

·        دلیل این کرد و کار هر دو، فقر فلسفی وحشت انگیز آنها ست.

·        رهبر راه کارگر کپیه دست چندم نور الدین کیانوری است. 


6

و ما نیز نتیجه خود را از این شکست و تلاش ها گرفتیم،

که  سیستم های اجتماعی اسکلت های جامعه اند،

 تار و پود جوامع انسانی اند.

·        حالا نوبت به خود ژیگولتاریا می رسد که از سرکوب حزب توده، درس عبرت گرفته است.

·        چه درس عبرتی؟

·        این که سیستم های اجتماعی اسکلت جامعه اند.

·        منظور از اسکلت جامعه چیست؟

·        تار و پود جامعه را در بیغوله ژیگولتاریا،  اسکلت می نامند.

·        سؤال ناقابل این است که سرکوب حزب توده، چه ربطی به اسکلت وارگی سیستم های اجتماعی دارد؟

·        اصلا منظور ژیگولتر دوم از مفهوم اسکلت چیست؟

·        ژیگولتر دوم این مفهوم را احتمالا با عجله «انقلابی»  از جائی یاد داشت کرده و با آن برای نوچه های هپیلی هپو پوز می دهد و به احتمال قوی منظور صاحب سخن را نفهمیده است.

·        ما برای روشن شدن قضیه، مفاهیم مهم همین جفنگ زیگولتر دوم را مورد بررسی قرار می دهیم.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر