جمعبندی از
مسعود بهبودی
ای میلان غافل از قافله
1
آدم های خوشبخت اصلا وطن ندارند تا ترکش کنند.
2
آنها به جای وطن
حساب بانکی دارند و بی نیاز از میهن خاکی اند.
3
و هر جا روند، وطن خویش را در جیب خویش
با خیش و خویش و خویشتن خویش می برند.
مسعود بهبودی
ای میلان غافل از قافله
1
آدم های خوشبخت اصلا وطن ندارند تا ترکش کنند.
2
آنها به جای وطن
حساب بانکی دارند و بی نیاز از میهن خاکی اند.
3
و هر جا روند، وطن خویش را در جیب خویش
با خیش و خویش و خویشتن خویش می برند.
کهنه
در هر فرم و عنوان و نام و نماد و نمود
همیشه و همه جا
دو جنبه مثبت و منفی دارد:
الف
جنبه منفی کهنه برای نفی است
ب
جنبه مثبت آن برای حفظ و توسعه
مادر ـ پدر هم به همین سان
فرزند
مادر ـ پدر را همیشه و همه جا
نفی دیالک تیکی می کند:
1
جنبه های مفید و مثبت آنها را حفظ می کند و توسعه می دهد.
2
جنبه های مزاحم و منفی آنها را نفی می کند و دور می اندازد.
راز پیشرفت و ترقی در طبیعت و جامعه همین است.
این قانون دیالک تیکی عام
شامل حال نباتات، جانوران و انسان می شود
بی آنکه استثناء، سرش شود.
ویرایش:
بینم، نبینم، در پیچ و تابم.
در هر فرم و عنوان و نام و نماد و نمود
همیشه و همه جا
دو جنبه مثبت و منفی دارد:
الف
جنبه منفی کهنه برای نفی است
ب
جنبه مثبت آن برای حفظ و توسعه
مادر ـ پدر هم به همین سان
فرزند
مادر ـ پدر را همیشه و همه جا
نفی دیالک تیکی می کند:
1
جنبه های مفید و مثبت آنها را حفظ می کند و توسعه می دهد.
2
جنبه های مزاحم و منفی آنها را نفی می کند و دور می اندازد.
راز پیشرفت و ترقی در طبیعت و جامعه همین است.
این قانون دیالک تیکی عام
شامل حال نباتات، جانوران و انسان می شود
بی آنکه استثناء، سرش شود.
ویرایش:
بینم، نبینم، در پیچ و تابم.
«نه» و «به» به فعل می چسبند
به اسم اما نمی چسبند:
بروم
نروم
نه حسن می داند و نه حسین
به حسن بگو
الله همیشه خشمناک و ترسناک محمدی
آورنده بیماری ترس و لرز در دل و جان تسلیم شده مؤمن اسلامی
حریف
الله و خدایان ادیان آسمانی
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی خدایان زمینی اند.
دیالک تیک مهر و قهر هستند.
کپیه مو به موی خوانین و سلاطین هستند:
بی خرد و چه بسا خردستیزند:
به قول سعدی
به سلامی گردن می زنند و به دشنامی خلعت می بخشند.
آورنده بیماری ترس و لرز در دل و جان تسلیم شده مؤمن اسلامی
حریف
الله و خدایان ادیان آسمانی
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی خدایان زمینی اند.
دیالک تیک مهر و قهر هستند.
کپیه مو به موی خوانین و سلاطین هستند:
بی خرد و چه بسا خردستیزند:
به قول سعدی
به سلامی گردن می زنند و به دشنامی خلعت می بخشند.
هنوزم شب زیر سرب و چکمه میناله
این طرز نگارش به تخریب زبان منجر می شود:
چون معنی این جمله این است که
هنوز مرا شب زیر سرب و چکمه می نالد.
منظور شاعر اما این است که
هنوز هم شب زیر سرب
(گلوله و خمپاره و موشک و بمب)
و چکمه
(ضرب و شتم، لگد و مشت و فحش و توهین و پرخاش وشلاق و سرکوب و استبداد)
می نالد.
شب زیر ستم قرار دارد و یا خلق؟
شب در واقع یعنی حاکمیت ارتجاع.
این طرز نگارش به تخریب زبان منجر می شود:
چون معنی این جمله این است که
هنوز مرا شب زیر سرب و چکمه می نالد.
منظور شاعر اما این است که
هنوز هم شب زیر سرب
(گلوله و خمپاره و موشک و بمب)
و چکمه
(ضرب و شتم، لگد و مشت و فحش و توهین و پرخاش وشلاق و سرکوب و استبداد)
می نالد.
شب زیر ستم قرار دارد و یا خلق؟
شب در واقع یعنی حاکمیت ارتجاع.
این آیه سوره بقره راجع به زنان
به 1400 سال قبل تعلق دارد.
1
در جامعه برده داری برده و زن آدم محسوب نمی شدند.
2
ارسطو برده را ابزار سخنگو می نامید.
3
در آن دوره
دختربچه ها را به محض تولد زنده بگور می ساختند.
4
اسلام از این جنایت منع و نهی کرده
و مترقی تر از توحش پیشین است.
5
امروزه
در ایده ئولوژی امپریالیسم
صد ها بار بدتر از صدر اسلام است.
6
در هند چند ماه قبل
به روایت رسانه های همگانی
صد هزار سایت انترنتی را ممنوع اعلام کردند
7
چون بر سر زنان بلاهائی در این سایت ها آورده می شد
که در شأن حیوان حتی نبود
چه رسد به انسان
8
سطل ننه ات طلب ها دنبال آیه می گردند
چون چیزدیگری برای ارائه ندارند.
9
اسلام را فقط می توان
از موضع علمی و انقلابی
از موضع هومانیسم و کمونیسم
نقد کرد و نه از موضع فاشیسم و فوندامنتالیسم
10
اسلام نتیجه نفی دیالک تیکی همه ادیان ماقبل بوده است
و مترقی تر از بقیه ادیان بوده است و کماکان است.
یعنی میگی آدم عاقل عاشق نمیشه؟!
حریف
مسئله اصلی تعریف مفهوم و مقوله ی «عشق»
(و نه فقط عشق) است:
1
عشق یکی از مفاهیم هتک حرمت شده است.
2
بر سر در خانه های فحشاء
نوشته اند:
عشق
3
عشق اگر عشق به معنی حقیقی کلمه باشد
فقط می تواند مبتنی بر شناخت و شعور
(فهم و فراست و عقل) باشد.
4
به عبارت دقیقتر می توان گفت که
خر نمی تواند عاشق باشد
حتی اگر قهرمان جفتگیری باشد.
5
شاعر عیرانی خری
اما
جفتگیری خر ها را در صفحه فیسبوکش
نشان خلایق خر تر از خر می دهد و می نویسد:
خرها عشاق اصلی جهانند.
6
با پوزش از خر
ـ خادم دیرین بشریت بی چشم و رو
به 1400 سال قبل تعلق دارد.
1
در جامعه برده داری برده و زن آدم محسوب نمی شدند.
2
ارسطو برده را ابزار سخنگو می نامید.
3
در آن دوره
دختربچه ها را به محض تولد زنده بگور می ساختند.
4
اسلام از این جنایت منع و نهی کرده
و مترقی تر از توحش پیشین است.
5
امروزه
در ایده ئولوژی امپریالیسم
صد ها بار بدتر از صدر اسلام است.
6
در هند چند ماه قبل
به روایت رسانه های همگانی
صد هزار سایت انترنتی را ممنوع اعلام کردند
7
چون بر سر زنان بلاهائی در این سایت ها آورده می شد
که در شأن حیوان حتی نبود
چه رسد به انسان
8
سطل ننه ات طلب ها دنبال آیه می گردند
چون چیزدیگری برای ارائه ندارند.
9
اسلام را فقط می توان
از موضع علمی و انقلابی
از موضع هومانیسم و کمونیسم
نقد کرد و نه از موضع فاشیسم و فوندامنتالیسم
10
اسلام نتیجه نفی دیالک تیکی همه ادیان ماقبل بوده است
و مترقی تر از بقیه ادیان بوده است و کماکان است.
یعنی میگی آدم عاقل عاشق نمیشه؟!
حریف
مسئله اصلی تعریف مفهوم و مقوله ی «عشق»
(و نه فقط عشق) است:
1
عشق یکی از مفاهیم هتک حرمت شده است.
2
بر سر در خانه های فحشاء
نوشته اند:
عشق
3
عشق اگر عشق به معنی حقیقی کلمه باشد
فقط می تواند مبتنی بر شناخت و شعور
(فهم و فراست و عقل) باشد.
4
به عبارت دقیقتر می توان گفت که
خر نمی تواند عاشق باشد
حتی اگر قهرمان جفتگیری باشد.
5
شاعر عیرانی خری
اما
جفتگیری خر ها را در صفحه فیسبوکش
نشان خلایق خر تر از خر می دهد و می نویسد:
خرها عشاق اصلی جهانند.
6
با پوزش از خر
ـ خادم دیرین بشریت بی چشم و رو
آدم فقط و فقط به شرط اجتماعیت آدم است
و می تواند آدم باشد و آدم بماند.
1
میمون ایزوله و تنها
حتی
میمون نیست.
2
انسان در داربست دیالک تیک فرد و جامعه
می تواند بسر برد و نه در خارج از آن.
و می تواند آدم باشد و آدم بماند.
1
میمون ایزوله و تنها
حتی
میمون نیست.
2
انسان در داربست دیالک تیک فرد و جامعه
می تواند بسر برد و نه در خارج از آن.
حمایت از حیوانات
ربطی به دموکراسی ندارد.
1
دموکراسی یعنی فرمانفرمائی خلق
دموکراسی در عصر حاضر
یعنی فرمانفرمائی پرولتاریا
2
حمایت از حیوانات
(و نباتات، جنگل ها، باغ وحش، محیط زیست، طبیعت)
را می توان با مفهوم ناتورالیسم تبیین داشت
و از حفظ و توسعه هارمونی (هماهنگی) میان جامعه و طبیعت دفاع کرد.
ادامه دارد.
ربطی به دموکراسی ندارد.
1
دموکراسی یعنی فرمانفرمائی خلق
دموکراسی در عصر حاضر
یعنی فرمانفرمائی پرولتاریا
2
حمایت از حیوانات
(و نباتات، جنگل ها، باغ وحش، محیط زیست، طبیعت)
را می توان با مفهوم ناتورالیسم تبیین داشت
و از حفظ و توسعه هارمونی (هماهنگی) میان جامعه و طبیعت دفاع کرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر