۱۳۹۴ شهریور ۳۰, دوشنبه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (133)



تحلیلی از

مسعود بهبودی



سرنوشت باشد یا هر چیزی،

بد بلایی ست پیری.

 دیدن اینکه توی زندگی آدم، همه چیز عوض می شود:

خانه ها، شماره ها، ترامواها و حتی آرایش سر آدم ها.

1
·        دلیل اینکه پیری بلای بدی است، بزعم فردینان سلین، دیدن عوض شدن چیزهای زیر است:

الف

عوض شدن خانه ها

·        منظور سلین از عوض شدن خانه ها چیست؟

·        شاید مترجم متن مربوطه را درست ترجمه نکرده باشد.
·        شاید منظور سلین عوض کردن خانه ها باشد:
·        یعنی نقل مکان از خانه ای به خانه دیگر باشد.

·        شاید هم منظور او تغییر فرم خانه ها باشد.
·        مثلا جایگزینی خانه یک و یا دو طبقه سنتی با عمارت (آپارتمان) چند طبقه مدرن باشد.

·        اکنون سر و کله سؤال سر به زیر مظلوم پیدا می شود که عوض شدن و یا تغییر خانه ها چه ربطی به خوبی و بدی پیری دارد؟


ب

عوض شدن شماره ها

·        شماره های چی؟
·        شاید منظور سلین شماره خانه ها و مغازه ها باشد که در اثر توسعه شهر و ده صورت می گیرد.
·        باز هم سر و کله سؤال سابق پیدا می شود:
·        عوض شدن شماره ها چه ربطی به خوبی و بدی پیری دارد؟  


ت

عوض شدن ترامواها

·        اگر منظور سلین مدرن تر، سریع تر، راحت تر و مجهزتر شدن ترامواها باشد، این که پدیده ی بدی نیست، تا به دلیل تجربه آن، پیری بلای بدی گردد.

پ


عوض شدن آرایش سر آدم ها

·        عجب مصیبتی است!

·        عوض شدن آرایش سر آدم ها دلیلی بر بدی پیری است.

2
·        همه این عوض شدن ها و یا تغییرات، تغییرات فرمال، صوری، سطحی و ظاهری اند.
·        تغییرات فرمال اما فقط یک طرف مدال تغییرند.
·        طرف دیگر مدال، تغییرات محتوائی و یا مضمونی اند.

3
·        ایراد بینشی حریف، دیدن فرم و فرموش کردن محتوا ست.
·        حریف دیالک تیک فرم و محتوا را به صورت دوئالیسم همه چیز و هیچ در می آورد.
·        چون محتوا را بکلی فراموش می کند و فرم را مطلق جا می زند.
·        از همین مسئله می توان گفت که حریف فردی فرمالیست است.
·        آدمی سطحی و ساده لوح است.

4
·        چون دیدن تغییرات ظاهری و سطحی هنر بزرگی نیست.

·        جانوران مثلا پرنده های کوچک از قبیل سینه سرخ و سار و سهره و غیره بلحاظ سطح توسعه شعور، بمراتب پیشرفته تر و بهتر از فردینان سلین اند.
·        چون پرنده های کوچک ماده به هنگام تدارک جفتگیری و تخم گذاری و جوجه پروری، علاوه بر فرم و ظاهر زیبای آشیانه، استحکام ساختاری آن را نیز مورد آزمایش عملی قرار می دهند و چه بسا آشیانه را از فرط نارضایتی به هم می ریزند تا پرنده نر از نو بسازد و بهتر بسازد.


5

دیگر هیچ دلم نمی خواهد عوض بشوم.


·        تا اینجا که از عوض شدن تو حرفی در میان نبود.
·        سخن از عوض شدن خانه ها و شماره ها و ترامواها و آرایش سر آدم ها بود.
·        حواس پرتی همین است، دیگر.


6

دیگر هیچ دلم نمی خواهد عوض بشوم.

·        یکی دیگر از علائم حواسپرتی، سوبژکتیو تصور کردن عوض شدن ها ست.
·        تغییر قبل از اینکه سوبژکتیو باشد، قبل از اینکه به میل این و آن بستگی داشته باشد، اوبژکتیو (عینی) است.
·        تعویض فصول سال، تعویض روز و شب، به عنوان مثال به میل کسی وابسته نیست.


7

دیگر هیچ دلم نمی خواهد عوض بشوم.

·        تغییر جماد و جانور و انسان ـ قبل از همه ـ درونی و ذاتی است.
·        ماده و یا واقعیت عینی از جماد تا نبات و جانور و جامعه تضادمند و خود جنب است.
·        در جنبش خودپوی مدام است.
·        رویش در ذات دانه است.
·        اکسیداسیون و احیا در انتقال الکترون های ذرات اتمی ماده است.
·        با تغییر درجه حرارت جو زمین، میلیاردها کنش و واکنش شیمیائی صورت می گیرد.
·        ارگانیسم فردینان سلین و هر کس دیگر نیز از عناصر شیمیائی تشکیل یافته است که در کنش و اکنش مدام هستند.
·        به همان سان که دیوار خانه ها از درون پوک می شوند و روزی از خانه تلی از خاک و سنگ باقی می ماند، به همان سان نیز استخوان بندی اندام موجودات زنده از درون پوک می شود و روزی از فردینان سلین و محمد امین غباری بیش باقی نمی ماند.
·        عوض شدن کذائی دست کسی نیست.  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر