۱۳۹۴ شهریور ۲۵, چهارشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (175)


جمعبندی از
مسعود بهبودی


غنای آثار هنری 
را نمی توان در لحظه از آن  خود کرد
زمان لازم دارد و چه بسا تجربه شخصی و یا تاریخی
در هر صورت زنده باشید. 


ما حتی نمی توانیم به کسی بگوییم
که فاجعه کنونی
فقط یکی از ثمرات زقوم فاشیسم است
 که بشریت را قرن ها به عقب انداخته است
و به خاک سیاه نشانده است.

1
تفاوت صوری عظیم برده داری سنتی با برده داری مدرن
همین جا ست:

الف
صید مشقت بار برده های بی سواد، به غل و زنجیر کشیدن آنها
و حمل پرمشقت و پرمخارج آنها به اروپا و امریکا

ب
داوطلبانه آمدن دسته جمعی، التماس آمیز و منت کشانه ی
 برده های تحصیلکرده
موبایل در دست
از سوئی
و منت گذاری بزرگوارانه ی برده داران مدرن
بر سر بشریت گرفتار در آیین بردگی
از سوی دیگر
 


برتولت برشت
تراژدی زیست ما،
در کوتاهی عمر نیست.
تراژدی زیست ما،
در دیرکرد ما
به شروع زندگی است. 


مهری
آیین چراغ، خاموشی نیست.


1
چرا، آیین چراغ خاموشی هم است.

2
برای اینکه چیزی را و کسی را از
دیالک تیک عینی هستی
گزیر و گریزی نیست.

3
چراغ همیشه روشن
فقط در عالم خیال و آرزو و ایدئال
می تواند وجود داشته باشد
و نه در عالم رئال.

4
وقتی نفت چراغ ته کشد،
چراغ را چاره ای جز خموشی نیست.

5
هر چراغی از هر نوع و به هر معنا
دیالک تیکی از روشنی و خاموشی
است.

6
برای روشنگری،
خموشی
ضروری و جبری است.

7
خموشی
برای ذخیره نور
جهت تنویر

8
ما آزموده ایم در این ورطه
بخت خویش 

 ویدا
تفاوت دو نسل
و الگوی خوبی و بدی پیروی ازقانون
و مطیع بودن و در نهایت پذیرش دیکتاتوری پدر و مادراست
جامعه سنتی
البته این حکایت خوبی هم دارد
انتقال تجربیات
هر کس دیدگاهی دارد.


1
این حکایت را بهتر است مورد تأمل دقیقتر قرار دهیم.

2
اوتوریته مادر و پدر
را نمی توان و هرگز نباید
با دیکتاتوری عوضی گرفت.

3
در دیکتاتوری
پای غصب دسترنج همنوع در بین است.

4
دیکتاتوری وسیله ای برای غصب و غارت است.

5
اوتوریته مادر و پدر
عاری از غصب و غارت است.
به نفع کودک است.
فرم ایدئال حمایت از کودک است. 


چیزی به نام «زن مطلق»  و یا «مرد مطلق»
و
همیشه همان
همه جا همان
 وجود ندارد.


1
فرق، تفاوت و چه بسا حتی تضاد
میان زنان
 و
میان مردان
چه بسا
از زمین تا کهکشان است. 


خلایق قبل از هر کاری بهتر است
که
 معانی واژه ها ( مفاهیم) 
را بیاموزند
و گرنه هماندیشی و رشد و توسعه اعضای جامعه
محال خواهد گشت:


1
مذهب و یا دین بر دگم ها (جزم ها) متکی است
بر جزم های چه بسا چند هزار ساله

2
مارکسیسم ـ لنینیسم
اما فلسفه علمی است و نه دین و مذهب.

3
مارکسیسم ـ لنینیسم
دست در دست با علوم طبیعی و اجتماعی رفته و می رود.

4
بظاهر جزم های
«لا اله الا الله»
  «رستاخیز»
«دوزخ و جنت» 
 با قانون
«انقلاب لکوموتیو تاریخ است»
و با قانون
«توده مولد و زحمتکش سازنده تاریخ است»      
فرقی ندارند.


5
ولی فقط بظاهر.

6
جزم های مذهبی را 
نمی توان با تکیه بر تجربه اثبات کرد.

7
قوانین علمی را 
اما 
می توان و باید با تکیه بر تجربه اثبات و یا رد و تصحیح و تدقیق کرد.

8
چون قوانین علمی
 نتیجه تجرید تجارب اند.

9
تجاربی از قبیل انقلاب فرانسه
انقلاب کمون پاریس
انقلابات 1848
انقلاب اکتبر
انقلاب چین
و الی آخر
بر صحت قوانین یاد شده دلالت دارند.

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    تراژدی زیست ما،
    در کوتاهی عمر نیست.
    تراژدی زیست ما،
    در دیرکرد ما
    به شروع کردن به زندگی است.

    پاسخحذف