۱۳۹۴ مهر ۷, سه‌شنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (27)


ویرایش و تحلیل از
 فریدون ابراهیمی

آیه 34
سوره بقره
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ
وقتی به فرشتگان گفتيم:
«براى آدم سجده  كنيد!»
همگى سجده كردند، جز ابليس كه سر باز زد
 و تكبر ورزيد و از كافران شد.

·        با این آیه موضوع دوباره عوض می شود.
·        خدا از آموزش اسامی الاشیاء به آدم و کشیدنش به رخ فرشتگان و جا زدن آنان به قصه خلقت می پردازد:
·        به فرشتگان گفته شده که در مقابل آدم (و نه حوا) سجده کنند.
·        فرشتگان هم همه غیر از ابلیس سجده کرده اند.
·        چون ابلیس سجده نکرده جزو کفار شده است.

1
وقتی به فرشتگان گفتيم:
«براى آدم سجده  كنيد!»
همگى سجده كردند، جز ابليس كه سر باز زد
 و تكبر ورزيد و از كافران شد.

·        خدا در این آیه معیار تمیز خیر از شر را در اطاعت از فرمان ارباب می داند.
·        در اطاعت کورکورانه از زبردست می داند.
·        برتری فرشتگان بر ابلیس به این دلیل سوبژکتیو است که آنها به اطاعت کورکورانه تن در داده اند و ابلیس تن در نداده است.

2
وقتی به فرشتگان گفتيم:
«براى آدم سجده  كنيد!»
همگى سجده كردند، جز ابليس كه سر باز زد
 و تكبر ورزيد و از كافران شد.

·        خدا در این آیه معیار اوبژکتیو (عینی) تعیین و تشخیص و تمیز خیر از شر را بکلی از یاد می برد و معیار سوبژکتیو را مطلق می کند.
·        این یعنی طرز تفکر سوبژکتیویستی که پشیزی ارزش ندارد.
·        به همین دلیل قرآن مکتب بد آموزی فکری است.
·        بخش اعظم روشنفکریت عیران نیز از دیرباز مبتلا به این سوبژکتیویسم معرفتی است.
·        به جای پرداختن به اوبژکت شناخت، موضوع شناخت، عین، اندیشه و نظر، بر سوبژکت شناخت، بر صاحبنظر یورش می برند.
·        چه بسا حتی بر خواهر و مادر و زن و شوهر صاحبنظر رحم نمی کنند و خیال می کنند که علامه اند.

3
وقتی به فرشتگان گفتيم:
«براى آدم سجده  كنيد!»
همگى سجده كردند، جز ابليس كه سر باز زد
 و تكبر ورزيد و از كافران شد.

·        ابلیس بدبخت از ملائکه مقرب بود و عمرش در سجده به خود خدا تلف شده بود.
·        اکنون به محض عدم سجده بر محصول کار خدا، نه تنها خلع درجه و مقام، نه تنها مطرود، بلکه حتی به کفر متهم می شود.

·        خدا در واژه «کفر»، ضمنا ناسپاسی را می گنجاند.
·        ابلیس با سرپیچی از فرمان خدا، ناسپاسی به ارباب از خود نشان داده است و سزای چنین کاری، سقوط عنقریب به اسفل السافلین است.
·        تبدیل شدن به مظهر شر است.

4
وقتی به فرشتگان گفتيم:
«براى آدم سجده  كنيد!»
همگى سجده كردند، جز ابليس كه سر باز زد
 و تكبر ورزيد و از كافران شد.

·        قرآن شاید بهترین اثر برای آشنایی با طرز تفکر سوبژکتیویستی باشد.
·        خدا حتی در همین سوبژکتیویسم نیز ناپیگیر است.
·        برای اینکه به خود ابلیس و به خدمات او به مثابه ملک مقرب درگاه الهی حتی کاری ندارد.
·        یک نافرمانی ناچیز از او، همان و طرد و تحقیر و نفرین ابدی، همان.

5
        خمینی و ملائکه مقرب 

·        قرآن مکتب آموزش تسلیم مطلق به ارباب است.
·        تسلیم نخست در مقابل انعکاس آسمانی ـ انتزاعی اربابان زمینی (طبقه حاکمه) صورت می گیرد و بعد در مقابل خود آنان، خود طبقه حاکمه.
·        این روند و روال هم در ارتش شاه و هم در جمهوری اجامر رواج وسیع داشته و دارد.
·        خمینی فرمان اعدام حتی کسانی را صادر می کند که بر طبق قوانین همین جمهوری اجامر محاکمه و محکوم شده اند.

·        یعنی قوانین خود وضع کرده را حتی زیر پا می گذارد.

·        و ملائکه مقرب از سید علی و لاجوردی و اردبیلی و موسوی و کوسه و دد و دیو و غیره بسان فرمان خود خدا آن را با سرعتی شگفت انگیز به مورد اجرا می گذارند.

6

·        این به معنی قحط خوداندیشی است.
·        این به معنی قحط شعور و شخصیت و مسئولیت و آدمیت و جسارت مدنی است.

·        منتظری هم اگر پس از گذشتن کار از کار انتقاد می کند، نه به دلیل دفاع از ادمیت و مدنیت و هومانیسم و قانونیت و حقیقت، بلکه به دلیل هراس از عدم قبول نماز و روزه اش بوده است.

·        و گرنه می بایستی در همان زمان که هولوکاوست اوین و غیره به کار افتاده بود، فتوای جهاد بر ضد فوندامنتالیسم و ایراسیونالیسم و توحش و بربریت دهد.
·        حنا پس از عروسی به درد موی سر کسی نمی خورد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر