۱۳۹۲ تیر ۲۰, پنجشنبه

در پاسخ به کامنت هماندیشی



·       خیلی ممنون از هماندیشی.
·       قبل از تأمل روی نظرات از ریشه نادرست شما بهتر است، در موضوع مشخص بحث بمانیم. 

1

·       حقیقت همیشه به مثابه حقیقت تام و تمام حقیقت است و نه مثابه حقیقت نیم بند، مثله و مخدوش.

2

·       ملت ما مثل همه ملل جهان، ایرادهای جدی فکری، فرهنگی، سنتی و غیره دارد.
·       می توان آنها را علت یابی کرد و نقد کرد، باید هم نقد کرد.
·       وظیفه روشنگری انقلابی  و علمی هم همین است.

3

·       مسئله اینجا در این چالش فکری این است که تمسخر گفتار و رفتار ملتی در زیر فشار امپریالیسم و فوندامنتالیسم  برای ملل انگلیسی زبان غرب صورت می گیرد و بعد کتاب طرف به فارسی ترجمه می شود.
·       ایراد ما این بود که اگر کتابی معرفی می شود، حداقل محتوای ان مطرح شود و نه تیراژ آن.

4

·       ما که این جور کتاب ها را نمی خوانیم.
·       طرف پوزه بند می زند که چرا گنتب طرف را نخوانده اید و به معرفی کتاب ایراد گرفته اید.

5

·       بنظر ما تخریب اعتبار ملتی برای پول در آوردن و نام در کردن کسب و کار مذمومی است.
·       همه ملت ها معایب و محاسنی دارند.
·       مگر ادا و اطوار پاپ ها و رئیس جمهورها و غیره و حتی سطح شعور ملت امریکا و شیوه زیست و سنن آن بهتر از ملت ما ست؟ 
6

·       اگر کسی تحلیل می کند، تمامت حقیقت را بگوید و نه آنچه را که طبقه حاکمه گندیده تا مغز استخوان  می طلبد.

7
·       شما می پرسید:
·       «آیا تبر انتقادی مارکس ولنین توانست در شوروی فرهنگ سیاسی - اجتماعی ملت روس را تغییر دهد؟»
·       شما ظاهرا نمی دانید که مارکس دهه ها قبل از پیروزی انقلاب اکتبر زیسته است.

8

·        ضمنا ما کی گفتیم که با انتقاد صرف می توان فرهنگ سیاسی ـ اجتماعی ملتی را تغییر داد؟

9
·       ما گفته ایم:
·       «و تا زمانی که این ریشه معایب به تبر انتقاد انقلابی و مارکسیستی ـ لنینیستی بسته نشود، با خاطره نویسی و تکه پرانی نمی توان آنها را از بین برد.»
·        ما اینجا تحلیل علمی و اسلوبی ریشه ای و رادیکال معایب را در مقابل تحریف سطحی و ساده لوحانه و خوش رقصانه مسائل قرار داده ایم.
10

·       برای تغییر جامعه باید نیروهای مولده رشد کنند و برای آن باید مناسبات تولیدی تغییر یابند.
·       زیربنای جامعه باید تحول یابد.
·       یعنی باید انقلاب اجتماعی صورت گیرد.
11

·       در باره کشورهای سوسیالیستی  کلی مطلب ترجمه و منتشر شده است.
·       شما که مبلغ کتابخوانی هستید، می توانید بخوانید و ببینید که قضیه از چه قرار است.

12

·       روسیه و اروپای شرقی و چین و غیره ببرکت رهبری زحمتکشان از کشورهای عقب مانده به درجه ابرقدرت ارتقا یافته اند.
·        آنهم در زیر فشاری خارق العاده و با دادن بیش از 20 میلیون قربانی و صدهزار مجروح  و کشوری سوخته به عنوان مثال شوروی .
·       اتفاقا دستاوردهای فرهنگی و فکری کشورهای سوسیالیستی  هم غرور انگیزند.
·       کتاب های درسی دانشگاه های آلمان فدرال همچنان و هنوز کتب منتشر شده در آلمانشرقی اند
·       حتی در فیزیک، شیمی، صنایع غذائی و بیوشیمی و غیره.

13

·       فلاسفه ای که در همین آلمان شرقی کوچک در این مدت کوتاه 40 ساله آنهم در کشوری بطور کلی ویران تربیت یافته اند، در تمامت کره زمین نظیر ندارند.
·       عمله آلمانشرقی شعورش از پروفسورهای غرب بطور کلی بالاتر است.

14

·       ما می توانیم کتاب هائی معرفی کنیم که به مقایسه جزء به جزء اقتصادی و اجتماعی شرق و غرب پرداخته اند.
·       ثروت غرب نتیجه چپاول ملل دیگر جهان است.
·       دول سوسیالیستی اما یار و مددکار ملل جهان بوده اند و کماکان هستند.

15

·       نه برایچهان بینی مارکسیستی بدیلی وجود دارد و نه برای گذار از جهنم جامعه طبقاتی به جامعه بی طبقه.
·       این نه اوتوپی، بلکه حقیقتی علمی و قانونمند است.
·       دو دو تا چهار تا ست.
پایان

۱ نظر: