۱۳۹۲ مرداد ۴, جمعه

سیری در جهان بینی به آذین (26)


7 سال پس از خاموشی به آذین
به قلم رضا نافعی
سرچشمه:
صفحه فیس بوک رضا نافعی
تحلیلی از شین میم شین 
   
اما «می توان از خود پرسید:
«آیا با جا به جائی برخی مفاهیم و بردن برخی دیگر در قالب های امروزین ، عرفان- و بویژه مثنوی..- می تواند  همچون اندوخته بزرگ و گرانقدر یک تجربۀ ممتد و پر توان در روند تاریخی تکامل ذهن آدمی، در پرورش همگانی انسان های آزاده و اندیشمند و آرمانخواه، بدور از خود بینی و خود خواهی و تعصب به کار آید؟»
 من خود از ته دل آمادۀ آنم که بگویم:
«آری»

·       به آذین برای «پرورش همگانی انسان های آزاده و اندیشمند و آرمانخواه، بدور از خود بینی و خود خواهی و تعصب»، مثنوی مولوی را و به عبارت دقیقتر «جا به جائی برخی مفاهیم عرفان- و بویژه مثنوی..- و بردن برخی دیگر در قالب های امروزین» را پیشنهاد می کند.
·        
·       این شیوه تفکر اما حاکی از چیست؟

1

·       این اولا بدان معنی است که بزعم به آذین برای تغییر جامعه (تربیت و پرورش توده ها) باید به عرفانی کردن طرز تفکر آنها مبادرت ورزید.
·       به عبارت دقیقتر باید اندرزهای مولانا را در رگ توده تزریق کرد تا در طرفة العینی به «انسان های آزاده و اندیشمند و آرمانخواه، بدور از خود بینی و خود خواهی و تعصب» بدل گردند.

2

·       تبدیل توده به «انسان های آزاده و آرمانخواه، بدور از خود بینی و خود خواهی و تعصب» بکمک پند و اندرز را می توان به زور شلاق پذیرفت، ولی تبدیل آنها به «انسان های اندیشمند» را نمی توان حتی تصور کرد.
·       با پند و اندرز که کسی متفکر نمی شود.

3

·       این شیوه تفکر به آذین در هر صورت حاکی از باور ایشان به تقدم روح بر ماده و یا به تقدم شعور بر وجود است.
·       این بدان معنی است که جهان بینی ایشان ایدئالیستی است.

4

·       این شیوه تفکر از سوی دیگر بدان معنی است که ایشان به تز موسوم به «درک ایدئالیستی تاریخ» باور دارند.
·       چون در غیر اینصورت، یعنی اگر ایشان به تز موسوم به «درک ماتریالیستی تاریخ» باور داشتند، می بایستی بر تقدم وجود اجتماعی بر شعور اجتماعی پافشاری کنند و تحول زیربنای جامعه را بر تحولات روبنائی (اخلاقی ـ رفتاری ـ منشی) مقدم بدانند.
·       یعنی تحول مناسبات تولیدی را و بویژه مناسبات مالکیت بر وسایل تولید را بر تحول اخلاقی مردم مقدم بدانند.

·       برای اینکه در جهنم طبقاتی نمی توان «آزاده و اندیشمند و آرمانخواه، بدور از خود بینی و خود خواهی و تعصب» بود.
·       جهنم نشینی خوی و خصال درخور در آدمی پدید می آورد.

5

·       رهنمود به آذین کمترین فرق ماهوی با رهنمودهای «علمای» حوزه علمیه قم ندارد.

·       شاید آنها به جای مثنوی مولوی، قرآن و مفاتیح الجنان را ترجیح دهند.
·       ولی در زمنیه تقدم قائل شدن به روح وحدت نظر خواهند داشت.

رضا نافعی
گفتم آخر امروز عصر پرواز به فضا ست، مثنوی را با بینش و دانشی که دارد چگونه بنگریم؟

·       این واکنش رضا به رهنمود ایدئالیستی به آذین نشاندهنده فقر فلسفی خود ایشان نیز است.

·       ایشان اصلا کاری به جهان بینی ایدئالیستی استاد ندارند و نمی پرسند که چگونه می توان با تزریق مثنوی در رگ توده «انسان های آزاده و اندیشمند و آرمانخواه، بدور از خود بینی و خود خواهی و تعصب» پدید آورد.
·       ایرادی که بنظر رضا می رسد، نه محتوای جهان بینانه عرفان، بلکه فاصله ی زمانی مولوی و به آذین است.
·       باز هم هرچه باشد، بهتر از هیچ است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر