۱۳۹۲ تیر ۲۲, شنبه

سیری در جهان بینی مولوی (11)


جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی (604 ـ 672 ه.ق)
تحلیلی از شین میم شین

هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد

شاد باش، ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علت های ما

ای دوای نخوت و ناموس ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما

·       معنی تحت اللفظی بیت:
·   ای عشق خوش معامله ما، ای طبیب همه امراض ما، ای دوای غرور و عفت ما، ای افلاطون و جالینوس ما شاد باش.

·       مولانا در این دو بیت، به تعریف خاص خود از عشق می پردازد:
·       این همان عشقی است که بزعم او، آدمی را از حرص و آز و  عیوب کلی دیگر تطهیر می کند.

1
شاد باش، ای عشق خوش سودای ما

·       عشق در این مصراع مولانا انسان واره تلقی می شود و با بنی بشر به داد و ستد می پردازد.

2
·       عشق اما انسان خوش معامله ای است.

·       اما منظور از مفهوم «خوش معامله» چیست؟

3

·       شاید منظور مولانا این باشد که عشق در داد و ستد با بنی بشر، او را مغبون نمی سازد و کلاه بر سرش نمی گذارد.

·       سؤال اما این است که موضوع داد و ستد میان انسان و عشق چیست؟

4

 
·       مولانا پاسخ به این پرسش را در بیت قبلی داده است:

هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد

·       عشق از بنی بشر حرص و آز و عیوب کلی از هر نوع را می ستاند (ستد) و در عوض، او را به جامه دری سوق می دهد. (داد)
·       می توان گفت که مولانا دیالک تیک داد و ستد را به شکل دیالک تیک جامه و حرص بسط و تعمیم می دهد.
·       عاشق در قاموس مولانا قید جامه خویش را می زند، یعنی جامه خود را پاره می کند و در عوض از همه عیوب تطهیر می شود.

·       آیا واقعا قضیه از همین قرار است؟

5

·       شکی نیست که عشق خانه خرد را به آتش می کشد و آدمی را به خطه جنون سوق می دهد.
·       آن سان که او از خود بیگانه می شود و بسان بی خرد خردستیزی قید همه موازین و معیارهای اخلاقی و اجتماعی رایج را می زند و آن می کند که در شأن انسان خردمند خردگرای اجتماعی نیست.

·       این اما به چه معنی است؟

6

·       این بدان معنی است که عاشق کذائی از سوئی خردزدائی و از سوی دیرگ، آسوسیالیزه (اجتماع ستیز، همبودستیز) می شود.
·       می توان گفت که در فلسفه مولانا خردستیزی و آسوسیالیزاسیون (اجتماع ستیزی، همبودستیزی) به معنی تطهیر از عیوب کلی است.
·       وقتی گفته می شود که عرفان فرمی از ایراسیونالیسم (خردستیزی) است، منظور همین است.

·       مراجعه کنید به عرفان به مثابه فرمی از خردستیزی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

7
ای طبیب جمله علت های ما

·       عشق در این مصراع نه به عنوان تاجر خوش معامله، بلکه به عنوان طبیب تلقی می شود، طبیبی که معالج همه امراض بنی بشر است.
·       البته باید منظور مولانا از امراض بشری را کشف کرد.
·       چون تفاوت تعریف مفاهیم از سوی خردگرایان و خردستیزان چه بسا از زمین تا کهکشان است.

8
ای دوای نخوت و ناموس ما

·       عشق در این مصراع، دیگر نه تاجر و نه طبیب، بلکه درمان درد نخوت و ناموس است.
·       احتمالا منظور مولانا از مفاهیم نخوت و ناموس نیز چیزهای بکلی دیگری است.


 جالینوس (کلاودیوس گالنوس) (۱۲۹-۲۰۰میلادی)
از پزشکان یونان باستان
دیدگاه‌ های او بیش از هزار سال دیدگاه چیره در پزشکی اروپا بود

9
ای تو افلاطون و جالینوس ما

·       عشق در این مصراع مولانا، در هیئت افلاطون و جالینوس تجسم مادی می یابد.
·       مولانا ظاهرا فکر می کند که افلاطون هم بسان جالینوس، طبیب بوده است.

 افلاطون (447 ـ 347 ق. م.)
فیلسوف یونان باستان و از شاگردان سقراط
نماینده اصلی ایدئالیسم عینی و مؤسس تئوری موسوم به عالم ایده ها


تماشای ایده عینی بوسیله روح در ایام تهی بودن از جسم

·       افلاطون از فلاسفه یونان باستان است و نماینده ایدئالیسم عینی است که آبشخور نظری همه مذاهب از خرد تا کلان است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر