۱۳۹۲ تیر ۲۸, جمعه

نئوتومیسم (5)


پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان شین میم شین
  
·       اهمیت این آموزش در این است که نئوتومیست ها برای وحی بدلیل خالی از گمراهی و خطا بودن کلام خدا، مقام عالی تری قایل می شوند و بدان حق می دهند که برای خرد گمراه شونده تعیین تکلیف کند.

1

·       بدین طریق فلسفه  سرانجام کاملا تابع تئولوژی می شود و از این امر نئوتومیست های امروزی به همان سرسختی دفاع می کنند که مدرسان قرون وسطی دفاع می کردند.

2

·       و لذا فیلوسوفیا لووانسیز به فرضیه بندی زیر مبادرت می ورزد:
·       «چنین بنظر می رسد .... که هر سیستم فلسفی کامل که به هیچ وجه برای تئولوژی نقش علم کمکی قائل نباشد، درست به همین دلیل باطل خواهد بود.»
·       (فیلوسوفیا لووانسیز، فصل اول، ص 41)

3

·       مسئله مرکزی چنین فلسفه ای عبارت است از تلاش برای اثبات وجود خدا با خصلت شخصی که دارای خواصی از قبیل «روح»، «دانش لایتناهی»، «خیرخواهی لایتناهی»، «حیات بی نقص و کامل» و امثالهم باشد.

4

·       چنین خدائی باید خالق جهان باشد و به عبارت دقیقتر جهان مخلوق دلبخواه خدا باشد.

5

·       جهان باید بطور سلسله مراتبی ساخته شده باشد، یعنی عرصه های منفرد آن بلحاظ «مضمونی» بطور تئولوژیکی نسبت به خدا تنظیم شده باشند.

6

·       نازلترین مرحله طبیعت، عرصه غیرآلی باید باشد و مرحله بالاتر را باید عرصه آلی تشکیل دهد که به گیاهان، حیوانات و انسان طبقه بندی شده است.

7

·       اثبات نظری (تئوریک) طبقه بندی سلسله مراتبی جهان بطرق زیر انجام می گیرد:

الف
·       بکمک آنالوژی وجود

·       (آنالوژی وجود و یا قیاس وجود یعنی هرآنچه که هست، وجود دارد و بوسیله وجود، وجود دارد، اما با «محتوای وجودی» متفاوت. مترجم)

·       مراجعه کنید به آنالوژی وجود (قیاس وجود) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ب

·       بکمک آموزش بالقوه ـ بالفعل که آنالوژی وجود را بطرز پویا مطرح می سازد، واقعیت را به وجود بالقوه و بالفعل تقسیم بندی می کند و هرگذاری را به «محتوای وجودی» همیشه بزرگتر نمودار می سازد.

8

·       آماج این تعالیم اساسی متافیزیک تومیستی به شرح زیر است:

الف

·       اولا این است که  واقعیت را در کلیه مظاهر (فرم های نمودین) آن بمثابه سهیم شدن (اشتراک) در «وجود لایتناهی» الهی نمودار سازد.

·       مراجعه کنید به سهیم شدن در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ب

·       ثانیا گرفتن این نتیجه نهائی است که موجودی باید باشد که «وجود بی غل و غش لایتناهی» است و خدائی باید باشد بمثابه بالفعل محض است. 

9

·       دلایل نئوتومیسم در زمینه ی اثبات خدا، هرکدام بمثابه تاجی بر سر متافیزیک آن، چیزی جز پیاده کردن گوناگون این دو آموزش اصلی نیستند و آندو آموزش را پیش شرط قرار می دهند.

10

·       فلسفه طبیعت و یا متافیزیک خاص نئوتومیسم عبارت است از هیله مورفیسم قاطعانه اجرا شده، که بنا بر آن هر موجود مادی ترکیبی است از ماده و فرم.

11

·       در قاموس نئوتومیسم، اولا فرم تعین اصلی و عملی ماده است.
·       ثانیا فرم اصل هیئت بخش هر چیز است.

12


·       رفتار فرم نسبت به ماده با رفتار بالفعل نسبت به بالقوه همانند  است.

·       مراجعه کنید به دیالک تیک امکان و واقعیت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

13

·       اهمیت جهان بینانه این آموزش عهد عتیق (که امروزه حتی در خود محافل نئوتومیستی مورد اختلاف نظر شدیدی است) برای نئوتومیست ها در این است که بکمک آن می توان به تعلیم و اثبات منطقی ـ صوری (بکمک منطق صوری) مسائل زیر نایل آمد:   

الف

·       اثبات وجود فرم های «برای خود موجود» مثلا ملائکه

ب

·       اثبات وجود روح، بمثابه اصلی که به انسان فرم می بخشد.  

ت

·       اثبات وجود روح، بمثابه چیزی که قسما وجود ذاتی و ماهوی دارد.

پ

·       اثبات وجود روح، بمثابه چیزی که ضمنا می تواند برای خود موجود باشد.

14

·       نئوتومیسم به این نظریه پای بند می ماند که بطلانش را توسعه علوم دیری است که اثبات کرده است، تا بتواند به اثبات و توجیه نظری (و بزعم نئوتومیسم عقلی) جزمیات (دگم های) مربوط به وجود ملائکه و نامیرائی روح نایل آید.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر