۱۳۹۲ مرداد ۳, پنجشنبه

نئوتومیسم (8)


پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان شین میم شین
   
تعلیمات اجتماعی نئوتومیسم

ب
اصل همبستگی (اصل انتظام)

1

·       اصل همبستگی که اصل انتظام نیز نامیده می شود، به تعیین دقیقتر اجتماعیت انسان می پردازد و انتظام متقابل انسان و همبود را نمودار می سازد.

2

·       این اصل باید مانع تسلط انسان منفرد بر همبود و یا برعکس، تسلط همبود بر انسان منفرد گردد.

3

·       این اصل حاکی از آن است که انسان به سبب انتساب طبیعی اش به همبود و بدلیل شکوفائی استعدادهایش تنها درچارچوب همبود، نسبت بدان مسئول است و همبود نیز بنوبه خود نسبت به اعضای خود باید احساس مسئولیت کند.

4

·       بزعم نئوتومیسم، از این «انتظام متقابل متافیزیکی، پیوند و پیوند برگشتی اخلاقی (رابطه اخلاقی متقابل) شخص و همبود پدید می آید.

5

·       اما از آنجا که اعضای هر همبود بدون قید و شرط در پیوند با یکدیگر قرار دارند، از این امر وظیفه و تکلیف حمایت از یکدیگر زاده می شود:
·       تکلیف خدمت شخص به کل و کل به شخص.»
·       («فرهنگ لغات تئولوژی و کلیسا»، جلد 9، ص 918، 1964)

6

·       این اصل بطور تمثیلی در فرمول زیر خلاصه می شود:
·       «ما همه در کشتی واحدی نشسته ایم:
·       یکی برای همه و همه برای یکی.»

ت
اصل مسئولیت پذیری

1

·       اصل مسئولیت پذیری به طبیعت فردی انسانی اشاره می کند و تأکید بر آن دارد که همبود اساسا نباید عهده دار انجام کاری شود که افراد و یا همبودهای کوچکتر (خانواده، انجمن، صنف)  از انجامش ناتوان باشند.

2
 پیوس یازدهم (1857 ـ 1939)
پاپ (1922 ـ 1939)

·       بنا بر اصل مسئولیت پذیری که پاپ پیوس یازدهم  برای اولین بار در رساله اش فرمولبندی کرده، هر جامعه باید مبتنی بر مسئولیت پذیری باشد، یعنی یاری باید بمثابه خودیاری صورت گیرد، محرکه ها و استعدادهای انسانی را بکار اندازد و سرکوب نکند.

3

·       این اصل در فرمول زیر به اختصار تبیین می یابد:
·       «آزادی به اندازه ای که امکان پذیر است.
·       وابستگی به اندازه ای که ضرور است.»

 *****

·       از آنجا که قوانین اساسی تعلیمات اجتماعی نئوتومیستی فوق العاده انتزاعی و قابل تفاسیر متفاوتند، در گذشته و بویژه در زمان حال در کاتولیسیسم و همچنین در محافل سختگیر نئوتومیستی در رابطه با سازمان مشخص جامعه طیفی از نظرات وجود دارد که در میان آنها نظرات پیشرفته ای نیز یافت می شوند.

 لئو سیزدهم (1810 ـ 1903)
پاپ کلیسای کاتولیکی ـ رومی (1878 ـ 1903)
معروف به پاپ سیاسی

·       کلیسای رسمی و اکثریت نئوتومیست ها اما از زمان لئوسیزدهم و برمبنای فتاوی او، نمونه مشخصی از جامعه بوجود آورده اند که ارتجاعی است و بطور عینی بمعنی مدافعه از مناسبات سرمایه داری موجود است.
·       خطوط اساسی آن به شرح زیرند:

1

·       مدافعه بی چون و چرا از مالکیت خصوصی بروسایل تولید.

2

·       تأیید اصولی رابطه کارمزدوری سرمایه داری که در لفافه «بخودی خود بد نیست» و باید «منصفانه» باشد، صورت می گیرد.

3
·       نفی مبارزه طبقاتی

4

·       و بویژه کشش اصلی به تجدید سازمان جامعه بمعنای «نظام مبتنی بر کاست های حرفه ای (اصناف)» و یا «نظام مبتنی بر خدمات اجتماعی»

5

·       آماج «نظام مبتنی بر کاست های حرفه ای» عبارت است از برقراری همکاری طبقات.

6

 پاپ پیوس دوازدهم (1876 ـ 1958)
از سال (1939 ـ 1958) پاپ کلیسای کاتولیک رومی بوده است. 

·       بنا بر پیام پاپ پیوس دوازدهم، «کلیسا بطور خستگی ناپذیری خواهد کوشید تا تضاد ظاهری میان سرمایه و کار، میان کارخانه دار و کارگر را به وحدتی عالی تر مبدل سازد، به وحدتی که در آن همکاری طبیعی آندو بسته به کار و بخش اقتصادی در عضوبندی حرفه ای صورت گیرد.»
·       (پیام پاپ پیوس دوازدهم در جلسه کاتولیک ها در بوخوم آلمان در سال 1949)
 
7

·       پس وظیفه آن عبارت است از خاتمه دادن به مبارزه طبقاتی، بدون از میان بردن طبقات.

8

·       بزعم نئوتومیسم، جامعه باید مثل یک «ارگانیسم» (اندام) سازمان یابد که در آن اعضای منفرد، یعنی گروه ها خود را بمثابه توابع یک کل تلقی کنند و برای حفظ سلامت آن، یعنی برایی حفظ رفاه عمومی، با هم بطور صلح آمیز همکاری کنند.

9

·       اما درتصویر تعلیمات اجتماعی نئوتومیستی ازجامعه، بجای روابط و عضوبندی های طبقاتی، بجای قشربندی مبتنی بر ثروت و فقر با نتیجه تمرکز در بازار، عضوبندی هائی مطرح می شوند که «تعلق به آنها نه بر مبنای وابستگی به این و یا آن حزب بازار کار، بلکه بر مبنای فونکسیون (تابعیت) اجتماعی مختلف افراد صورت می گیرد.»
·       (رساله پیوس یازدهم، ص 83)
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر