۱۳۹۲ مرداد ۷, دوشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (6)

 
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین
 فصل اول
بخش دوم
(کارنامه ی فلسفه کلاسیک بورژوائی)

5
 پل تیری د هولباخ
 
پل هنری تیری د هولباخ (1723 ـ 1789)
از متفکران رادیکال قرن هجدهم و از همکاران دید رو و دآلمبر و از مؤلفین دایرة المعارف (35 جلدی)
آته ئیست، دترمینیست و ماتریالیست

1

·       انسان ها همیشه مرتکب خطا خواهند شد، اگر دانش تجربی خود راجع به چنین سیستم هائی را که ببرکت قوه تصور بدست آورده اند، دستکم گیرند.

2
·        انسان فراورده و محصول طبیعت است.

3
·        در دامن طبیعت زندگی می کند.

4
·       تابع قوانین طبیعت است.
5

·       انسان نمی تواند رشته رابطه خود با طبیعت را پاره کند.

6

·        انسان نمی تواند حتی در عالم تفکر رشته رابطه خود را طبیعت را پاره کند.

7

·       تلاش و تقلای روح انسانی در جهت فراتر رفتن از مرزهای مرئی جهان عبث و بیهوده است.  

8
·       چون او همواره مجبور به بازگشت خواهد گشت.

9

·       در خارج از چارچوبی که همه چیزها را در برگرفته، چیزی وجود ندارد.
·       نمی تواند هم وجود داشته باشد.

10

·       اگر طبیعت انسان را سعادتمند نسازد، او موجود دیگری در ورای جهانی که در آن زندگی می کند، نخواهد یافت که سعادتمندش سازد:

11
·       انسان طبیعت را مطالعه می کند.
·       با قوانین ان آشنا می گردد و شاهد انرژی طبیعت و نحوه تأثیرگذاری همواره ثابت و تغییر ناپذیر آن می گردد.

12

·       انسان کشفیات خود را در راه سعادت خویش به کار می بندد و بطرز مسکوتی از قوانین طبیعت تبعیت می کند، قوانینی که او هرگز نمی تواند خود را از چنگ شان آزاد سازد.

13
·       انسان در پی کشف عللی برنمی خیزد که بطرز مستوری احاطه اش کرده اند.
·       بلکه بدون کمترین شکوه و شکایت، از تصمیمات قوه یونیورسال (عام، عمومی) تبعیت می کند، قوه یونیورسالی که نه برگشتی می شناسد و از قواعد ماهوی خویش سرپیچی می کند.
·       (هولباخ، «سیستم طبیعت»، ص 11، 1960)

6
 ایمانوئل کانت
 
ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (انتقاد از عقل عملی)
استه تیک (انتقاد از قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ

1
·       عصر ما عصر واقعی انتقاد است.

2
·       همه چیزها باید به فرمان انتقاد گردن نهند.

3

·       مذهب با مجتهدینش و قوه مقننه با سلاطینش نفع خود در ان می بینند که مورد انتقاد قرار نگیرند.

4

·       اما در مقابل سوء ظن برحق نمی توانند مقاومت ورزند و از احترام بی شائبه برخوردار باشند.

5

·       تنها هر آن چیزی که مورد تأیید خرد قرار گیرد و در امتحان آزادانه و علنی خرد قبول شود، می تواند معتبر باشد.
·       (کانت، «نقد خرد محض»، الف، ص 12)

6

·       باید دانش تجربی معینی در بنی نوع بشر وجود داشته باشد که به مثابه پدیده ای دال بر لیاقت و استعداد او در حرکت به سوی جهان بهتر باشد.
·       و از آنجا که چنین کاری تنها از عهده موجودی استعدادمند بر می آید، پس بانی آن نیز باید خود او باشد.

7

·       با در نظر گرفتن علت معینی، در صورت مهیا بودن شرایط عملی لازم، می توان پدیده معینی را به مثابه معلول آن پیش بینی کرد.
·       بنابرین باید پدیده ای جستجو شود که بطور نامعین بلحاظ زمانی بر وجود چنین علتی و همچنین بر عمل این علیت در نوع بشر دلالت داشته باشد و حاکی از پیشرفت در جهت جهان بهتر به مثابه پیامد اجتناب ناپذیر آن باشد و ضمنا بر تمامت تاریخ گذشته قابل تعمیم باشد، تاریخی که همواره رو پیشرفت بوده است.

8

·       اما خود این پدیده را نباید به مثابه علت نهائی تلقی کرد.
·       بلکه ان را باید دال بر این حقیقت امر و یا نشانه این حقیقت امر (سیر پیشرونده ی تاریخ) دانست.

9

·       بدین طریق، گرایش نوع بشر بطور کلی (البته نه با توجه به افراد منفرد.
·       چون در این صورت به شمارش و محاسبه بی سرانجامی گرفتار خواهیم شد)، بلکه با توجه به ملل و دول مختلف در کره زمین می تواند اثبات شود.
·       (ایمانوئل کانت، «دعوای دانشکده ها»، آثار 6 جلدی، جلد 6، ص 356 (1964)

·       نظرات فرمول بندی شده در این کارنامه ها بر خط فکری حاکم بر فلسفه کلاسیک بورژوائی از آغاز تا پایان آن دلالت دارند که حاوی نکات زیر است:

1
·       شناخت عقلی طبیعت و تشکیل جامعه

2
·       این جهانی بودن (الهی نبودن) پدیده ها

3
·       سیر پیشرونده تاریخ

4
·       قابل شناخت بودن جهان و حقیقت

5
·        تاریخ نگری اوپتیمیستی (مبتنی بر خوش بینی)

6
·       کلیت و توسعه پیشرونده ی بشریت

7
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل

 گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1770 ـ 1831)
آثار هگل به 14 بخش طبقه بندی می شود:
آثار آغازین (جوانی)
آثار انتقادی ینا
طرح های سیستمی ینا
فنومنولوژی روح
منطق (کوچک و بزرگ)
فلسفه طبیعت
روح سوبژکتیف
روح اوبژکتیف (خطوط اصلی فلسفه حقوق)
فلسفه تاریخ
آثار مربوط به سیاست روز
فلسفه هنر
فلسفه مذهب
فلسفه و تاریخ فلسفه
دایرة المعارف علوم فلسفی

·       هگل خط فکری یاد شده را با نظری به پشت سر، ولی بدون گسست از آن، به شرح زیر جمعبندی می کند:  
1

·        شهامت حقیقت ایمان به قدرت روح اولین شرط فلسفه است.

2

·       انسان به مثابه روح می تواند و باید خود را به مثابه عالی ترین مرجع محترم در نظر گیرد.

3

·       انسان در باره عظمت و قدرت روح خویش نمی تواند به اندازه کافی باندیشد.

4

·        در برابر این ایمان انسانی هیچ قفل و بست سخت و سفت و سنگینی تاب مقاومت نخواهد داشت و دیر یا زود باز خواهد شد.
5

·       موجود مستور و بسته کاینات هرگز نمی تواند نیروی مقاومت در برابر شهامت شناخت انسانی داشته باشد. 
6

·       از این رو، باید دیر یا زود در گنجینه خود را به روی انسان باز کند، محتوا و ژرفای خود را جلوی چشمان او بگسترد و اسباب حظ و لذت او را فراهم آورد.
·       (هگل، «اثار 20 جلدی»، جلد 18)

پایان
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر