۱۳۹۲ مرداد ۲, چهارشنبه

چاله ها و چالش ها (298)


چه خوش گفت زرتشت 
که در مبارزه با سیاهی شمشیر نمی کشم، چراغی روشن می کنم.
سرچشمه:
 صفحه فیسبوک آرش برومند   

آرش برومند 
 این دیالک تیکی که هگل تعریف کرد و مارکس آن را تکمیل، مربوط به سده 19 و همخوان با دانش بشر در آن دوران بوده است.
همینطور است تعریف های ما از مادی و معنوی و غیره

1

·       دلیل این حکم آرش، گفته زیر از میم بوده است:

مبارزه باید مثل هر چیز دیگر، دیالک تیکی از مادی و معنوی باشد.
حق با انقلابیون مشروطه بوده که 
در یکدست مشعل روشنگری را حمل می کردند و در دست دیگر مسلسل روشنگری را.

·       میم برای رد اسلوب متافیزیکی آرش و زرتشت مبنی بر مطلق کردن چراغ و غلاف کردن شمشیر، از عرصه خاص وارد عرصه عام شده تا مسئله را بطرز رادیکالی، یعنی بطور فلسفی حل و فصل کند:

2

·       میم دیالک تیک مادی و معنوی را به شکل دیالک تیک مبارزه مادی (سیاسی و اقتصادی) و مبارزه ایدئولوژیکی، به شکل دیالک تیک مسلسل و مشعل، بسط و تعمیم داده است و بدرستی اعلام کرده است که مبارزه طبقاتی باید دیالک تیکی از مادی و معنوی باشد.

3
این دیالک تیکی که هگل تعریف کرد و مارکس آن را تکمیل، مربوط به سده 19 و همخوان با دانش بشر در آن دوران بوده است.
همینطور است تعریف های ما از مادی و معنوی و غیره

·       آرش برای اثبات بطلان نظر میم، اعلام می دارد که از این خبرها نیست.
·       چون «دانش بشر رشد کرده و تعریف بشر از مادی و معنوی نیز عوض شده است.»

·       آرش اما فرصت و حوصله توضیح بیشتر و دقیقتر ندارند.

·       چرا؟

·       برای اینکه فیسبوک جای بحث فلسفی نیست.

آرش
فیزیک جدید کوانتومی شناختی ارائه می دهد که تعریف ما را از مقوله هایی مانند زمان و مکان، مادی و غیرمادی و «اصول دیالکتیک» به گونه ای انقلابی متحول می کند و عملا هم کرده است.

1

·       باور کردنی نیست، ولی حقیقت دارد.

·       اگر قرار بر این باشد که بحث از چارچوب کلی و انتزاعی خارج شود، مثلا برای هر ادعا دلیلی مشخص خواسته شود، فیسبوک جای بحث فلسفی نخواهد بود.

·       اما فیسبوک برای اشاعه ادعای توخالی، دلبخواهی، کلی و انتزاعی جای خیلی هم مناسبی است و بحث فلسفی می تواند حسابی گل کند.
·       چون آرش بلافاصله مقولات زمان و مکان، ماده و روح و اصول دیالک تیک را بر زبان می رانند که همه از دم فلسفی اند.

2

·       مد بشدت مدرن روز شده است که هر کس برای تخطئه جهان بینی علمی، دست به دامن علم می شود و چه بهتر از این که دست بدامن علمی شود که کمتر کسی کمترین خبر از مقدمات آن حتی دارد، مثلا فیزیک کوانتومی!

·       بچه مدرسه ای اخیرا در صفحه فیسبوک خود تقاضا داده بود که اگر کسی پیدا شود و از فیزیک کوانتومی شمه ای برایش بنویسد، برای جد و آبادش از ته دل دعا خواهد کرد.

·       چه ترفندهائی به ذهن خلاق اعضای طبقه حاکمه می رسد!

·       کس چه می داند.
·       شاید آرش رشته فیزیک کوانتومی خوانده اند که به جای بررسی کوانت ها (ذرات مادی) به بررسی مسائل عام فلسفی خطر کرده است.
·       ما تئوری کوانت ها، مکانیک کوانتومی و غیره را مستقلا ترجمه و منتشر خواهیم کرد.
·       تا ببینیم که کجا و کی و چگونه فیزیک کوانتومی مقولات فلسفی را بازتعریف کرده است.
·       آنهم بدان سان که از قضا دال بر بطلان تعاریف فلسفه علمی  است.

3

 فیزیک جدید کوانتومی شناختی ارائه می دهد که تعریف ما را از مقوله هایی مانند زمان و مکان، مادی و غیرمادی و «اصول دیالکتیک» به گونه ای انقلابی متحول می کند و عملا هم کرده است.

·       آرش ظاهرا نه معنی علم را درست می دانند و نه معنی فلسفه را.
·       ما برای رفع سوء تفاهم هم تعریف فلسفه را و هم تعریف علوم طبیعی و علوم ریاضی ـ طبیعی را و هم تعریف علوم اجتماعی را مفصلا و مستقلا منتشر کرده ایم.

الف

·       موضوع فلسفه کل هستی است و بنابرین، مفاهیم و مقولات و قوانین فلسفی انعکاس پدیده ها، روندها و سیستم های مربوط به کل هستی اند.
·       اما موضوع هر علم فقط جنبه هائی از هستی است:

ب



·       شیمی با اتم های مختلف و مخلفات اتم های مختلف سر و کار دارد.
·       بنابرین، مفاهیم و مقولات و قوانین شیمی انعکاس پدیده ها،  روندها و سیستم های مربوط به اتم ها ست.
·       مثلا مفهوم اکسیداسیون، انعکاس از دست دادن الکترون است.
·       مفهوم ردوکسیون (احیا) انعکاس دریافت الکترون است.

ت

·       بیولوژی با سلول های نباتی و حیوانی و روندهای زیستی سر و کار دارد.
·       مفاهیم و مقولات و قوانین بیولوژی (زیست شناسی) انعکاس پدیده ها، روندها و سیستم های زیستی است.

پ


·       فیزیک هم به همین سان.
·       موضوع فیزیک مولکول ها و مخلفات مربوطه است.
·       مفاهیم و مقولات و قوانین فیزیک انعکاس پدیده ها، روندها و سیستم های فیزیکی است و نه کل هستی.

ث


·       فیزیک کوانتومی یکی از رشته های جدید فیزیک است که با کوانت ها (ذرات ریزتر از اتم ها)، میادین انرژی و غیره سر و کار دارد.
·       مفاهیم و مقولات و قوانین فیزیک کوانتومی انعکاس پدیده ها، روندها و سیستم های میکروفیزیکی است.

ج

·       روانشناسی (پسیکولوژی) علم روندها، پدیده ها و سیستم های پسیکولوژیکی است.
·       مفاهیم و مقولات و قوانین پسیکولوژیکی انعکاس پدیده ها، روندها و سیستم های پسیکولوژیکی اند.
·       به عنوان مثال، باورهای اجتماعی را نمی توان با مفاهیم، مقولات و قوانین فیزیک کوانتومی و یا روانشناسی و یا روانکاوی توضیح داد.
·       به عنوان مثال، مفاهیم، مقولات، قوانین و تئوری های پسیکولوژیکی برای توضیح روندهای فیزیکی، شیمیائی، اجتماعی و غیره مناسب نیستند. 

·       هر عرصه از هستی علم خاص خود را و هر علم مفاهیم و مقولات و قوانین خاص خود را دارد.

4

·       پدیده های عام کل هستی (طبیعت، جامعه، تفکر) را ماتریالیسم دیالک تیکی توضیح می دهد.
·       پدیده ها و روندهای عام مربوط به  جامعه بشری را ماتریالیسم تاریخی توضیح می دهد.
·        پدیده های خاص و منفرد جامعه را جامعه شناسی.

5

·       حریفی راجع به روانشناسی بحثی داشته که شامل حال دیگر علوم طبیعی و اجتماعی نیز می شود:
·       حریف بدرستی گفته بود:
·       روانشناسی علم روندها و پدیده های روانی است و نه علم روندها و پدیده های مربوط به جامعه.
·       با قابلمه نمی توان خیاطی کرد.
·       برای خیاطی چرخ خیاطی لازم است.

·       حریفی می پرسد:
·       «چه ایرادی دارد که روانشناسی هم راجع به روندها و پدیده های اجتماعی اظهار نظر بکند؟»

6
·       خوب حالا می توان از آرش پرسید:
·       چرا حریف نسبت به روانشناسی حساسیت دارد و نه نسبت به شیمی؟

7

·       برای اینکه طبقه حاکمه روانشناسی و بیولوژی و غیره را نیز مثل فیزیک کوانتومی برای عوامفریبی و شعبده بازی های ایدئولوژیکی خود آلت دست قرار داده است.

·       مراجعه کنید به بیولوژیسم، پسیکولوژیسم، سوسیال ـ داروینیسم، نئوداروینیسم، آنتروپولوژیسم و غیره.

8

·       پسیکولوژیسم ترفند مدرن امپریالیسم برای عوامفریبی است.

·       شکی نیست که روانشناسی هم در زمینه های مربوط به خود می تواند نظر دهد. 

·       اما ماتریالیسم تاریخی (و حتی جامعه شناسی) دستاوردهای بقیه همه علوم را جمعبندی می کند و به خدمت می گیرد.
·       روانشناسی هم یکی از علوم است. 

·       ولی برای توضیح عام ترین پدیده ها، روندها و سیستم های اجتماعی ماتریالیسم تاریخی هست.
 
·       علوم هر کدام عرصه محدودی از واقعیت عینی را مورد بررسی قرار می دهند و نمی توانند پا از گلیم خود درازتر کنند. 

·       یونگ و فروید و غیره اصلا نمی دانند حقیقت چیست. 

·       حقیقت یک مقوله فلسفی است، نه یک مفوله پسیکولوژیکی و یا فیزیکی ـ کوانتومی.

·       ماده و روح، زمان و مکان مقولات فلسفی اند که ما مفصلا توضیح داده ایم.

·       مقولات فلسفی ماده، زمان و مکان بمراتب عامتر و فراگیرتر از مفاهیم فیزیکی ـ کوانتومی ماده، زمان و مکان هستند.

·       اینها را نباید به قصد خودفریبی و یا عوامفریبی مخلوط کرد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر