۱۳۹۰ تیر ۲۰, دوشنبه

چیز

کشتی تزئوس
پارادوکس به یادگار مانده از آنتیک:
آیا اگر چیزی بسیاری و یا همه اجزای خود را به تدریج از دست بدهد، کی به چیز دیگر تبدیل می شود؟

چیز
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

• چیز، عبارت است از سیستم نسبتا ثابتی از کیفیت های مادی و ایده ای.

• (ایده ای، یعنی آنچه که در شعور (ضمیر) وجود دارد.
• آنچه که وابسته به شعور است.
• معنوی.
• آنچه که بر طبق شعور است.
• مراجعه کنید به شعور. مترجم)

• «چیز» در زبان محاوره ای مترادف با «آنچه که هست» و یا «ابژکت» بکار می رود.

• هرچیز بنا بر خواص خود در رابطه معینی با چیزهای دیگر قرار دارد.

• مفهوم «چیز» در طول تاریخ فلسفه وعلوم منفرد بلحاظ معنی دستخوش تغییربوده است:

I
مفهوم «چیز» از دیدگاه ماتریالیسم مکانیکی

• ماتریالیسم مکانیکی
مفهوم «چیز» را به معنی جسم به کار می برد.


• جسم
اما به مثابه شیئ مادی دارای خواص زیرین است:


1

• جسم بطور منفرد وجود دارد.

2

• جسم دارای فردیت خاص خود است.

3

• جسم دارای هیأت هندسی است.

4

• جسم در چارچوب محدوده های مکانی معینی وجود دارد.

5

• دو چیز وقتی یکسان تلقی می شوند که دارای محدوده های مکانی و یا اندازه های مکانی یکسان باشند:
• اگر در محدوده های مکانی و یا اندازه های مکانی شان متفاوت باشند، مختلف تلقی می شوند.

• این درک از مفهوم «چیز» اما دشواری ها و تناقضاتی را به همراه می آورد و به سبب محدودیت خود قادر به ارضای نیازهای علوم جدید نیست.

• مفهوم «چیز» بویژه از موضع ماتریالیسم مکانیکی قادر به حل مسأله هویت چیزها نیست.

• تناقض این تعریف وقتی آشکار می شود که سؤال زیر مطرح گردد:

• چیزی که خواص آن دستخوش تغییر تدریجی باشند، کی به چیز دیگر مبدل می شود؟

توماس هوبس (1588 ـ 1679)
ریاضی دان، تئوریسین دولتی و فیلسوف انگلیسی در
عصر جدید آغازین
کتاب معروف او «هیولا» نام دارد.

• هوبس هم با مثال خود از کشتی تزئوس به این معضل اشاره می کند:
• «اگر در این کشتی همه تخته آلات را با تخته آلات نو تعویض کنیم، بلحاظ کمی کشتی همان خواهد بود، که بود.
• اگر کسی کلیه تخته آلات کهنه را حفظ کند و سپس با قرار دادن آنها در جاهای معین قبلی خود کشتی دیگری بسازد، این کشتی جدید نیزاز نظر کمی عین کشتی قبلی خواهد شد.
• آنگاه ما از نظر کمی دو کشتی یکسان داریم که قبول آن ابلهانه است.»

• نارسائی تعریف ماتریالیسم مکانیکی از مفهوم چیز بویژه با توجه به توسعه علوم (مثلا فیزیک) خود را نشان می دهد.

• طبقه چیزهای مادی بمراتب فراگیرتر از طبقه اجسام است.

• مثلا میدان الکترومغناطیسی بنا بر تعریف یاد شده، یک چیز مادی است.

• اما میدان الکترومغناطیسی فاقد فردیت هندسی است، که اجسام دارند.
• انواع مختلف میدان های الکترومغناطیسی می توانند بر هم منطبق شوند و در مکان واحدی همزمان وجود داشته باشند.
• مکانیک کوانتومی تفکیک ناپذیری ذرات هسته ای (اصل هویت ذرات هسته ای) را اثبات می کند و لذا دیگر نمی توان موقعیت متفاوت ذرات در مکان را مبنای تفکیک آنها قرار داد.

• مسأله منفرد بودن و فردیت چیزها بمراتب پیچیده تر از فردیت اجسام به معنای کلاسیک آن است.


• علاوه بر نکات یاد شده، مفهوم چیز وسیعتر از مفهوم جسم است:

• زیرا تنها اجسام مادی وجود دارند، در حالیکه هم چیزهای مادی و هم چیزهای ایده ای وجود دارند:
• مثلا متغیرهای فردی در منطق صوری چیزهای ایده ای اند.

II
مفهوم «چیز» از دیدگاه ماتریالیسم دیالک تیکی

• فلسفه مارکسیستی ـ بسان علوم جدید ـ طبقه اجسام را بخشی از طبقه چیزها می داند.
• هرجسمی اگرچه یک چیز است، ولی هرچیزی حتما یک جسم نیست.

• بر خلاف مفهوم سنتی «چیز» که خواص چیزها را بطور کمی تعیین می کند (هیأت هندسی، جرم و غیره)، مفهوم «چیز» مورد نظر دیالک تیک ماتریالیستی چیزها را قبل از همه بطور کیفی تعیین می کند:
• با تعین کمی، هرتغییر کمی باید دلیل برتبدیل یک چیز به چیز دیگر محسوب شود که با واقعیت امر جور در نمی آید (آب های 50 درجه سانتیگراد و 60 درجه سانتیگراد چیزی جز آب نیستند) و لذا این تعریف از مفهوم چیز به درد کردوکار عملی و علمی نمی خورد.

• اما اگر چیز به مثابه سیستمی از کیفیت ها تلقی شود، آنگاه تغییر کیفی ملاک تغییر چیزها خواهد بود


• مراجعه کنید به دیالک تیک کیفیت و کمیت

• هرچیز بر مبنای خواص آن و بر مبنای روابط آن با چیزهای دیگر قابل شناسائی است.
• از آنجا که هرچیز مادی خواص بیشماری دارد و در روابط بیشماری با چیزهای دیگر قرار دارد، وظیفه پژوهش علمی عبارت خواهد بود از کشف خواص ماهوی (کیفیت ها)، کشف روابط ماهوی و گذار از فرم های نمودین خارجی هرچیز به محتواهای ماهوی آن چیز.

• مراجعه کنید به چاله ها و چالش ها (3)، شیئ، ابژکت.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر