۱۳۹۰ تیر ۲۱, سه‌شنبه

نودمین سالگرد تأسیس بزرگترین حزب کمونیست جهان (3)

رولف برتولد
برگردان میم حجری

3
تجارب مهم

• مردم چین در جنگ جهانی دوم، 35 میلیون قربانی داد.

• پس از پیروزی در جنگ بر ضد متجاوزان ژاپنی و در جنگ رهایئ بخش بر ضد دیکتاتوری چیانکایچک، «انقلاب دموکراتیک نوین» آغاز شد.


• تشکیل جمهوری خلق چین در اول اکتبر 1949، نقطه عطفی در تاریخ چین و همزمان مهمترین رویداد تاریخی پس از انقلاب اکتبر و پیروزی بر فاشیسم در جنگ جهانی دوم محسوب می شود.


• گذار به تحول سوسیالیستی جامعه در آغاز سال های 50، توسعه همکاری بر بنیان های جدید با اتحاد جماهیر شوروی و سایر دول نو پدید سوسیالیستی نتایج درخشانی به دنبال آورد.


• اما طولی نکشید که بی صبری و اشتباهات چپ روانه جدید صورت گرفت.

• سیاست «جهش بزرگ» و «کمون های خلقی» نتایج منفی به دنبال آورد و کشور را دست به گریبان بحران ساخت که سرانجام به «انقلاب فرهنگی» منجر شد.

• مبارزات درونحزبی، رویاروئی های شدید میان احزاب کمونیستی ـ کارگری به تضعیف سیستم سوسیالیستی منجر شد و بر تناسب قوا در مقیاس بین المللی تأثیر منفی گذاشت.
• و در اواخر سال های 50 و اوایل سال های 60 به تیره گشتن رابطه با اتحاد شوروی منجر شد.

• از دسامبر سال 1978، سیاست رفرم و درهای باز و تمرکز بر مدرنیزاسیون سوسیالیستی به راه افتاد.
• توسعه اقتصادی در جهت رفاه خلق مقدم تلقی دش.

• این استراتژی تدوین شده از سوی حزب کمونیست چین و اجرای عملی گام به گام آن، نه فقط برای خود چین، بلکه علاوه بر آن، برای توسعه خلق های دیگر، نشانگر راه های آینده سازی است.


• برقراری سوسیالیسم به شیوه چین با تجاربی در رابطه است که برای احزاب دیگر نیز می توانند مفید باشند.


• زیرا پس از شکست سوسیالیسم در اتحاد شوروی و اروپا، مسائل بغرنجی مطرح شده اند:

1

• کشور سوسیالیستی توسعه یابنده چگونه می تواند بر ضد تهاجمات از خارج به دفاع برخیزد و موفقیت کسب کند.

2

• سوسیالیسم چگونه باید تشکیل گردد که بتواند برتری خود را برای هیمشه اثبات کند؟

3

• چگونه می توان برای مسائل با خصلت تمام ارضی راه حلی آینده ساز پیدا کرد که از بحران های مستمر و شدت یابنده سیستم کاپیتالیستی سرچشمه می گیرند و برای بقای بشریت خطری جدی محسوب می شوند؟

4
پله های اولیه سوسیالیسم

• تجاربی که کمونیست های چین از سر گذرانده اند، تعمیم داده می شوند:

1

• حزب کمونیست چین گام در راه توسعه مدرن ترین نیروهای مولده و پیشرفته ترین ایدئولوژی و فرهنگ می نهد.

2

• انسان را در کانون قضایا قرار می دهد.

3

• به نمایندگی از منافع پهناورترین توده های خلق می پردازد.

• معارف غنی حزب کمونیست در راه توسعه سوسیالیستی تشکیل سیستم ساختارهای اجتماعی و خط مشی های سیاسی پله های اولیه سوسیالیسم را امکان پذیر ساخته اند.

• یکی از نقاط آغازین بنیادی سیاست حزب کمونیست چین، قانونمندی ئی است که مارکس و انگلس کشف و فرمولبندی کرده اند:

1
مناسبات تولیدی کاپیتالیستی

• بورژوازی زمانی می تواند حاکمیت سیاسی خود را مستقر سازد که مناسبات تولیدی کاپیتالیستی عمدتا تشکیل شده باشد.

2
مناسبات تولیدی سوسیالیستی

• مناسبات تولیدی سوسیالیستی ـ اما ـ تنها پس از تسخیر قدرت از سوی طبقه کارگر و اقشار و طبقات متحد آن می تواند تشکیل گردد.

• نظام سوسیالیستی به هیچوجه به معنی سوسیالیسم کامل نیست.
• حزب کمونیست چین به هنگام شروع سیاستی که از سال 1979 در پیش گرفت، تأکید ورزید که چین در فاز اول سوسیالیسم قرار دارد.

• در این پله توسعه، تغییر بنیادی ساختار مالکیت اگرچه لازم است و عرصه های تعیین کننده اقتصاد باید در دست دولت مستقر باشند، ولی اجتماعی کردن کامل وسایل تولید نه شدنی است و نه برای توسعه نیروهای مولده سودمند است.

• تسلط مالکیت اجتماعی (یعنی تصاحب اجتماعی عرصه های استراتژیکی اقتصاد، باغات و اراضی و مستغلات، امور مالی، اداره ماکرو اقتصادی دولتی با توسعه همزمان فرم های مختلف مالکیت) نظام اقتصادی بنیادی را در فاز آغازین سوسیالیسم در چین تشکیل می دهد.

• یکی از دشوارترین مسائل کماکان بی پاسخ عبارت از این است که چرا در اتحاد جماهیر شوروی تار و مار شده و در کشورهای سوسیالیستی سابق اروپا در جریان ضد انقلاب، مالکیت خلقی تقریبا بدون مقاومت خلق (مالکین) توانست به دست بخش خصوصی و حتی چه بسا به دست سرمایه بزرگ بین المللی تازه از راه رسیده بیفتد؟

• یکی از پاسخ ها به این پرسش این است که دار و ندار خلق تحت تصاحب مرکز نیرومندی قرار داشت و پس از تسخیر دولت از سوی ضد انقلاب بی صاحب ماند.

• حزب کمونیست چین از این حادثه نتیجه گیری اصولی به عمل آورده و به توسعه فرم های نوین مالکیت خلقی اقدام کرده است:

1

• سازمان دهی کارخانه ها و شرکت ها بدان سان که کارکنان آنها از حق تصمیمگیری نیرومندی برخوردارند.

2

• تشکیل سیستم سهام، بدان سان که مارکس و انگلس به مثابه فرم آغازین اجتماعی کردن سرمایه تلقی کرده اند که نوعی فرم گذار به فرم های مالکیت سوسیالیستی است.
• بخش تعیین کننده سهام یا در دست دولت متمرکز شده است و یا در دست مؤسسات کمونی و دیگر فرم های مالکیت اجتماعی.

• مسئله مالکیت، ساختارهای سیاسی و قدرت سیاسی از دیدگاه حزب کمونیست چین عوامل تعیین کننده محسوب می شوند.

• مرز میان کاپیتالیسم و سوسیالیسم همین جا ست.

مشخصه ساختار سیاسی

• مشخصه ساختار سیاسی دولت سوسیالیستی در چین به شرح زیر است:

1

• نقش رهبری حزب کمونیست چین

2

• همکاری احزاب مختلف
• در روند انقلاب دموکراتیک نوین، 8 حزب دیگر اجازه فعالیت یافته اند:
• این 8 حزب نماینده منافع بورژوازی ملی و اقشار دیگر خلق اند که از انقلاب دموکراتیک نوین حمایت می کنند و یا با آن موافقند.
• این 8 حزب امروزه به ساختمان جامعه سوسیالیستی کمک می کنند.

3

• رهبری دولت


4

• نمایندگان کنگره ملی خلق.

• وظایف این کنگره به شرح زیر اند:
• کنترل رعایت قانون اساسی
• تصویب قوانین
• همکاری با کنفرانس های مشورتی (شورائی) سیاسی

5

• شورای دولتی
• شورای دولتی به مثابه حکومت، فونکسیون قوه مجریه را به عهده دارد، ولی در مغایرت با پراتیک پیشین به حل و فصل همه مسائل اقتصادی مشخص نمی پردازد، بلکه توجه خود را فقط بر مسائل استراتژیکی متمرکز می سازد.

6


• کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین (PKKCV) ارگان مشورتی (شورائی) در جمهوری خلق چین است که در سال 1949 پس از اعلام موجودیت جمهوری خلق چین تأسیس شده و در خدمت تشکیل اراده سیاسی است.

• این کنفرانس از عناصر زیرین تشکیل می یابد:

• از نمایندگان احزاب نوین که اخیرا اجازه فعالیت یافته اند.
• از نمایندگان سازمان های توده ای.
• از نمایندگان اقلیت های ملی کشور.

• حزب کمونیست چین به توسعه سیستم حقوقی سوسیالیستی در دوره پس از سال 1979 توجه خاصی مبذول می دارد.

• سیستم چند حزبی بورژوائی همراه با سیستم انتخاباتی و تقسیم قوای بورژوائی به دلایل زیر پذیرفته نمی شود:

1

• چنین سیستمی با سنن چین انطباق ندارد.

2

• چنین سیستمی با وضع مشخص کشور ناسازگار است.

3

• چنین سیستمی با الزامات راه رشد سوسیالیستی انطباق ندارد.

ادامه دارد

۱ نظر: