جامعه شناس آمریکائی
نماینده ماکرو تئوری
ماکروتئوری جنبه های سیاسی ـ اقتصادی، تاریخی و قیاسی را در مد نظر دارد.
ماکروتئوری رقیب تئوری مدرنیزاسیون است.
نماینده ماکرو تئوری
ماکروتئوری جنبه های سیاسی ـ اقتصادی، تاریخی و قیاسی را در مد نظر دارد.
ماکروتئوری رقیب تئوری مدرنیزاسیون است.
امپریالیسم نوین
پروفسور دکتر فرانک دپه
برگردان میم حجری
4
تئوری هائی راجع به امپریالیسم
پروفسور دکتر فرانک دپه
برگردان میم حجری
4
تئوری هائی راجع به امپریالیسم
• تئوری های موجود در باره امپریالیسم به استخراج سطحی توان قهر و قلدری آن از برخورد منافع میان قدرت های بزرگ سابق اکتفا نمی کردند.
• آنها پیوند درونی میان اقتصاد و سیاست را زیر علامت سؤال می کشیدند.
• آنها بر آن بودند که تمایل به قهر و قبل از همه مسلح شدن، در پیش گرفتن سیاست خارجی تجاوزگرانه و گسترش طلبانه و ایجاد آمادگی جنگی در توده های خلق ـ در تحلیل نهائی ـ بر توسعه بحران آمیز و تضادمند انباشت سرمایه و بر سیاست مبتنی بر تضمین و مطلوب سازی انباشت سرمایه از سوی دولت های ملی استوار می شود.
• «امپریالیسم» را می توان به مثابه سیاست قهر و قلدری آشکار و نهان برای تضمین رژیم داخلی از خارج تعریف کرد.
• بازار جهانی ـ به مثابه سیستم تقسیم کار و مبادله بین المللی ـ و کاپیتالیسم ـ به مثابه فرماسیون اجتماعی ـ از همان آغاز در وابستگی متقابل به یکدیگر قرار داشته اند.
جیووانی اریگی (1937 ـ 2009)
جامعه شناس ایتالیائی
پژوهش در عرصه اقتصاد سیاسی
آثار:
تغییر فرم انقلاب. جنبش اجتماعی و سیستم جهانی (1990)
قرن طولانی بیستم. پول، قدرت و منشاء زمان ما (1994)
هرج و مرج و اداره در سیستم جهانی مدرن (1999)
آدام اسمیت در پکن. شجره شناسی قرن بیست و یکم (2008)
راه پر پیچ و خم سرمایه (2009)
جامعه شناس ایتالیائی
پژوهش در عرصه اقتصاد سیاسی
آثار:
تغییر فرم انقلاب. جنبش اجتماعی و سیستم جهانی (1990)
قرن طولانی بیستم. پول، قدرت و منشاء زمان ما (1994)
هرج و مرج و اداره در سیستم جهانی مدرن (1999)
آدام اسمیت در پکن. شجره شناسی قرن بیست و یکم (2008)
راه پر پیچ و خم سرمایه (2009)
• خدمت بزرگ «تئوری سیستم جهانی» والر اشتاین و اریگی و غیره توقف بر این پیوند و پژوهش دقیق آن بوده است.
• سرمایه حد و سرحد نمی شناسد.
• سرمایه در جهت تجاوز از حد و سرحد سیر می کند.
• در عین حال، روند تشکیل تاریخی کاپیتالیسم به مثابه فرماسیون اجتماعی همراه با پیدایش دولت ملی بورژوائی به انجام رسیده است.
• این رابطه تضادمند میان منطق قدرت سرزمینی (سیاسی) و کاپیتالیستی که از حد و سرحد تجاوز می کند (هاروی 2003، ص 26) در تاریخ جامعه بورژوائی ـ کاپیتالیستی همواره خود را در فرم های نو شونده تری بازتولید می کند.
• به قول روزنبرگ پس از «رکود بزرگ» (1873 ـ 1896) گسترش طلبی در خارج و همچنین اهمیت اقتصادی جدید مستعمرات ـ به مثابه حاملین مواد خام و محلی برای سرمایه گذاری ـ معنی روزافزونی برای جذب سرمایه مازاد غول آسا که در خود متروپول ها امکان به کار انداختن و بهره وری سودآور برای شان وجود نداشت، کسب می کنند.
• این کشورها ـ علاوه بر این ـ علاقه مند از بین بردن «مازاد جمعیت» در کشور خود از طریق «صدور انسان ها» (مهاجرت) هستند.
• این «مازاد جمعیت» در این کشورها نمی تواند برای استثمار نیروی کار مورد استفاده قرار گیرد و در فرم «بی همه چیزی» (پاوپریسم) موجد معضلات اجتماعی و مخارج هنگفتی است.
• تئوری های امپریالیسم در صدد کسب معارفی راجع به مسائل بغرنج زیر بوده اند:
1
• تفاوت میان پیشرفته ترین مرحله توسعه اقتصاد کاپیتالیستی در آن زمان با کاپیتالیسم مبتنی بر «رقابت آزاد» که از سوی آدام اسمیت، دیوید ریکاردو و همچنین کارل مارکس در کتاب «سرمایه» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته بود، کدام است؟
• چرا این توسعه درونی به مرحله جدید بین المللی شدن و در هم تنیدگی بازار جهانی منجر می شود.
2
• سیاست امپریالیستی دول ملی چه تأثیری بر سیاست بین المللی اعمال می کند؟
• مبارزه بر سر احراز قدرت جهانی و همچنین بر سر «نظم جهانی نوین» در چه فرم هائی صورت خواهد گرفت؟
3
• این پدیده های توسعه جدید چه تأثیراتی بر «مسائل اجتماعی» در هر یک از کشورهای متروپول خواهد داشت؟
• نتیجه منطقی حاصله از آن برای سیاست و استراتژی عاملین اجتماعی و سیاسی و قبل از همه جنبش سوسیالیستی کارگری از چه قرار خواهد بود؟
زنان بورن در اردوگاه های اجباری بریتانیای کبیر
جنگ بورن دوم (1899 ـ 1902)
جنگ میان بریتانیا و جمهوری بورن (دولت آزاد اورانیه) و جمهوری افریقای جنوبی
با پیروزی بریتانیا خاتمه یافت.
علل جنگ:
علاقه بریتانیا به ذخایر زیر زمینی و تشکیل مستعمره واحد در افریقا
قانونگذاری ضد خارجی جمهوری بورن
جنگ بورن دوم (1899 ـ 1902)
جنگ میان بریتانیا و جمهوری بورن (دولت آزاد اورانیه) و جمهوری افریقای جنوبی
با پیروزی بریتانیا خاتمه یافت.
علل جنگ:
علاقه بریتانیا به ذخایر زیر زمینی و تشکیل مستعمره واحد در افریقا
قانونگذاری ضد خارجی جمهوری بورن
• جان هوبسون پروفسور اقتصاد لیبرال از لندن، با اثر خود تحت عنوان «امپریالیسم» (1902) بانی این اصطلاح در تئوری های امپریالیسم ـ قبل از همه ـ در معانی مارکسیستی آن گشته بود.
• او از سیاست امپریالیستی بریتانیای کبیر اطلاع بسیار دقیق داشت.
جان اتکینسون هوبسون (1858 ـ 1940)
نویسنده و اقتصاد دان انگلیسی
آثار مهم:
فیزیولوژی صنعت (1889)
روانشناسی جینگوئیسم (1901)
امپریالیسم (1902)
کار و ثروت (1914)
نویسنده و اقتصاد دان انگلیسی
آثار مهم:
فیزیولوژی صنعت (1889)
روانشناسی جینگوئیسم (1901)
امپریالیسم (1902)
کار و ثروت (1914)
• زیرا او به عنوان خبرنگار گاردین منچستر از جنگ بورن افریقای جنوبی (1899 ـ 1902) گزارش داده بود.
• توضیح او در زمینه امپریالیسم مبتنی بود بر «تئوری کاهش مصرف» (کمبود تقاضا برای کالاها):
• تقاضای داخلی که به سبب «دستمزد بخور، نمیر» طبقه کارگر (فقر توده ای در شهرهای بزرگ بریتانیا) بلحاظ ساختاری محدود گشته، به مثابه سدی در راه انباشت سرمایه در خود متروپول عمل می کند.
• «ساختار پلوتوکراتیکی طبقات» جامعه کاپیتالیستی و مناسبات حاکمیت سیاسی منجر بدان می شوند که این سد از طریق تقویت تقاضای خصوصی و عمومی از بین برود:
• راه حلی که بعدها جان کینز پیشنهاد کرد.
• (پلوتوکراسی فرمی از دولت است که حاکمیت سیاسی در انحصار ثروتمندان است. حکومت پول. مترجم)
• از این رو، مازاد سرمایه ای که دنبال سرمایه گذاری است، رشد می کند، که سرانجام از طریق صدور سرمایه، یعنی از طریق پیدا کردن امکانات سرمایه گذاری سودآور در خارج باید جذب شود.
• این هسته اقتصادی منطق گسترش طلب کاپیتالیسم در مرحله امپریالیستی آن است.
• «حقیقت این است که سیاست خارجی بریتانیا ماهیتا عبارت بوده از جنگ برای تسخیر بازارهای سرمایه گذاری سودآور.
• بریتانیای کبیر رفته رفته به ملتی بدل شده است که از درآمد مالیاتی ئی که در کشورهای دیگر بدست می آورد، زندگی می کند.
• و سیاست دولت را بطور روزافزون طبقاتی تعیین می کنند که این درآمد به جیب شان سرازیر می شود و از وسایل قدرت دولتی و امکانات مالی عمومی برای سرمایه گذاری های خصوصی خود استفاده می کنند.»
• (هوبسون 1968، ص 53)
• به همان میزان که این تمایل در دولت های کاپیتالیستی مختلف شدت می یابد، به همان میزان هم رقابت (حریفیت) میان این دولت ها در میدان سیاست جهانی و اقتصاد جهانی شدت می یابد.
• زیرا رقابت بر سر چنین امکانات سرمایه گذاری سودآور به سیاست پشتیبان از سوی دولت نیاز دارد.
• هوبسون به دلیل تجارب بریتانیائی خود در آن زمان، شعله ور گشتن یک «جینگوئیسم» توده ای را به تیغ تیز انتقاد می سپارد که بوسیله آن از سوئی قدرت دولتی زیر فشار قرار داده می شود تا برای سرمایه خود و برای اقتصاد ملی خود امکانات سرمایه گذاری در مناطق ماورای دریاها و بویژه در مناطق عقب مانده فراهم آورد.
• (جینگوئیسم به میهن پرستی پرهلهله از نوع انگلیسی ان اطلاق می شود.
• جینگوئیسم اغلب با میهن پرستی شووینیستی، خودبرتربینی افراطی و جنگ پرستی همراه است. مترجم)
• مدافعان این ایدئولوژی در تبلیغات سیاسی خود در داخل کشور برای توجیه امپریالیسم ملی اعلام می کنند که تنها یک سیاست ماورای دریائی نیرومند قادر است که برای طبقه کارگر زندگی اقتصاد تضمین شده ای را فراهم آورد.
• لنین در اثر خود (1964، ص 830) راجع به امپریالیسم از سسیل رود ـ سیاستمدار مهم امپریالیسم بریتانیائی در قرن نوزدهم ـ نقل قول می کند:
• «من دیروز در حاشیه شرقی لندن (منطقه کارگری لندن) بودم و از یک گردهمائی کارگری دیدن کردم.
• و وقتی پس از گوش دادن به سخنرانی های پر شور در آنجا که فریاد از گرسنگی بود، به خانه برگشتم، به اهمیت امپریالیسم بیش از هر وقت دیگر ایمان آوردم.
• ایده بزرگ من عبارت است از حل مسئله اجتماعی، یعنی حفظ 40 میلیون سکنه بریتانیای کبیر از جنگ داخلی خونین.
• ما باید با در پیش گرفتن سیاست استعماری، کشورهای جدیدی را مستعمره کنیم، تا مازاد جمعیت آنها را بپذیریم و مناطق جدیدی برای فروش کالاهای مان پیدا کنیم، که در کارخانه ها و معدن مان تولید و استخراج می کنیم.
• من همیشه گفته ام که مسئله امپراطوی، مسئله شکم است.
• اگر شما جنگ داخلی نمی خواهید، باید امپریالیست شوید!»
• هوبسون از سوی دیگر به حمایت از سیاست اجتماعی لیبرال پرداخت که می بایستی در خدمت «تشکیل یک دموکراسی اصیل» باشد.
• این سیاست باید به اجرای عدالت اجتماعی، ارتقای قدرت خرید طبقات زحمتکش و تعادل میان طبقات اجتماعی در داخل کشور مکلف باشد.
• «رفرم اجتماعی» به جای «امپریالیسم»!
دیوید هاروی (1935)
جغرافیدان انسانی امریکائی ـ انگلیسی
استاد انسان شناسی دانشگاه نیویورک
پس از انتشار اثری از او تحت عنوان «عدالت اجتماعی و شهر» مشهورترین مبارز نئومارکسیست تلقی می شود.
منتقد توسعه های نئو امپریالیستی
منتقد تز «انباشت سرمایه از طریق سلب مالکیت»
اثار:
عدالت اجتماعی و شهر (1973)
حد و مرز سرمایه (1982)
تاریخ مختصر نئولیبرالیسم (2005)
فضای کاپیتالیسم تمام ارضی (2005)
جغرافیدان انسانی امریکائی ـ انگلیسی
استاد انسان شناسی دانشگاه نیویورک
پس از انتشار اثری از او تحت عنوان «عدالت اجتماعی و شهر» مشهورترین مبارز نئومارکسیست تلقی می شود.
منتقد توسعه های نئو امپریالیستی
منتقد تز «انباشت سرمایه از طریق سلب مالکیت»
اثار:
عدالت اجتماعی و شهر (1973)
حد و مرز سرمایه (1982)
تاریخ مختصر نئولیبرالیسم (2005)
فضای کاپیتالیسم تمام ارضی (2005)
• دیوید هاروی (2003، ص 125 ـ 127) در مثال ژوزف چمبرلین بروشنی نشان داد که چگونه بر طبق نظر هوبسون، بر ضد امپریالیسم عمل کرد و مسائل اجتماعی در انگلستان را (بویژه در شهر زادگاه خود برمنگام) حل نمود.
• اما بعد به سوی سیاست طرفداری از امپریالیسم نوسان پیدا کرد و نظرات سسیل رود را پذیرفت.
• زیرا بورژوازی بدون فشار و ناچاری بطور کلی، هرگز نمی خواست که امتیازات خود را از دست بدهد.
• از این رو، بنظر هاروی در تحلیل امپریالیسم باید «به نقش داخلی روابط طبقات و اتحاد و ائتلاف طبقات توجه کرد که بوسیله خود دولت برقرار می شوند (به انضمام اتحاد طبقاتی میان کارگران و سرمایه داران در تمایلات امپریالیستی)»
• بدین طریق، می توان به اجتناب از خطر جنگ نایل آمد، در این مورد نیز بنا بر اندیشه های هوبسون، که بعدها پس از بحران اقتصادی، از سوی کینز سیستماتیزه می شود. (فان در پیژل، 1998، ص 87 ـ 89)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر