۱۴۰۲ اردیبهشت ۱۵, جمعه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (و) وجود جامعتی (وجود اجتماعی) (۲) (بخش آخر)

 

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

شین میم شین

 

۶

·    با کشف این حقیقت امر توسط مارکس، که شیوه تولید حیات مادی  تعیین کننده (مشروط کننده) روند حیات اجتماعی، سیاسی و فکری انسان ها ست، با کشف این حقیقت امر که شعور انسان ها را وجود جامعتی حاکم تعیین می کند، برای اولین بار علم الجامعه امکان پذیر می گردد.

 

۷

·    تئوریسین هایی که وجود جامعتی را به مثابه شالوده کلیه حرکت و توسعه جامعتی  و در تحلیل نهایی تعیین کننده کلیه حرکت و توسعه جامعتی می دانند، جزو نمایندگان درک ماتریالیستی جامعه و یا تاریخ محسوب می شوند.

 

۸

·    کسانی که روند تاریخی را در تحلیل نهایی از شعور، از اراده انسان ها، از اعمال شخصیت های بزرگ و یا از مشیت الهی استخراج می کنند، جزو نمایندگان درک ایدئالیستی جامعه و یا تاریخ محسوب می شوند.

 

(مسئله اساسی فلسفه

در

کل هستی

تقدم و یا تأخر ماده بر روح (وجود بر شعور)

است.

مسئله اساسی فلسفه

در

جامعه بشری به طور کلی

تقدم و یا تأخر وجود جامعتی بر شعور جامعتی

است.

کسی

 که

وجود را مقدم بر شعور

و

یا

وجود جامعتی را مقدم بر شعور جامعتی

بداند،

 جهان بینی ماتریالیستی دارد.

کسی

که

شعور را مقدم بر وجود (روح را مقدم بر ماده)

و

یا

شعور جامعتی را مقدم بر وجود جامعتی بداند،

جهان بینی ایدئالیستی دارد.

مترجم)

 

 

۹

·    شناخت علمی که به وجود عینی و مستقل از شعور جامعتی وجود جامعتی باور دارد و وجود جامعتی را تعیین کننده شعور جامعتی می داند، بی اعتباری علمی ایدئآلیسم را در تئوری جامعتی اثبات می کند.

 

·    مراجعه کنید به ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی

  

ماتریالیسم دیالک تیکی و  ماتریالیسم تاریخی 

 

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8001

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر