۱۴۰۰ آبان ۲۵, سه‌شنبه

سیری در شعری از سیاوش کسرایی تحت عنوان «آرش کمانگیر» (۲۱)

 Siyavash Kasraei.jpg

 

تحلیلی

از

شین میم شین

 

آرش کمانگیر

(شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۳۷)

   

۴

آشیان ها بر سر انگشتان تو جاوید

 

·    منظور سیاوش از مفهوم «سر انگشتان جنگل»، درختان و منظورش از مفهوم «آشیانه ها» از سوئی تکثیر انواع است:

·    تشکیل انواع مختلف پرنده ها و همراه با پرنده ها، تلاش و تقلا و غلغله شورانگیز هستی سرشته به چهچه و ترانه و موسیقی و آواز.

·    و از سوی دیگر به معنی تداوم و بسط و تعمیم دیالک تیک طبیعت اول و طبیعت دوم در فرم دیالک تیک آشیانه ها و درختان (افراد انسانی) در جنگل انسان است.

 

·    مفهوم «آشیانه ها» و گاه گاهواره ها در شعر سیاوش بارها و بارها به معانی مختلف به خدمت گرفته می شود:

 

الف

·    آشیانه ها و گاهواره ها به مثابه تداوم نسل های متوالی نباتی ـ جانوری ـ بشری

 

ب

·    آشیانه ها و گاهواره ها به مثابه نسل ها در فرم های گوناگون و تداوم نوای ساز شورانگیز زندگی

 

ت

·    آشیانه ها و گاهواره ها به مثابه گرهگاه هومانیسم و ناتورالیسم.

 

پ

·    آشیانه ها و گاهواره ها به معنی تجلیگاه عشق و عاطفه و احساس انسانی به همنوع از هر نوع.

 

۵

چشمه ها در سایبان های تو جوشنده

 

·    بخشندگی در بخشندگی.

·    بخشندگی به توان چند:

·    جنگل بی دریغ بخشنده انسان و سایه خستگی زدای آسایش بخش و چشمه جوشان حیات بخش

·    به زعم سیاوش جنگل انسان خدا واره ای بی دریغ بخشنده است.

·    بهتر از این نمی توان از مقوله انسان نوعی به دفاع برخاست.

·    بهتر از این نمی توان هومانیسم مارکسیستی ـ لنینیستی را نمایندگی کرد.

 

۶

آفتاب و باد و باران بر سرت افشان

 

·    سیاوش پس از بازتعریف مقوله انسان به مثابه خدا واره بی دریغ بخشنده و سازنده، دست به نیایش خدای انسان برمی دارد:

·    آرزوی شاعر توده ها و هومانیست انقلابی از این قرار است:

·    آفتاب و باد و باران بر سر جنگل انسان افشان باد تا از رویش باز نماند.

·    سیاوش بار دیگر دیالک تیک طبیعت اول و طبیعت دوم را به شکل دیالک تیک آفتاب و باد و باران و جنگل انسان بسط و تعمیم می دهد و بدون اتلاف کلمه ای ـ حتی ـ ضرورت توجه جدی بر دیالک تیک طبیعت مادر و جامعه، بر دیالک تیک ناتورالیسم و هومانیسم، بر دیالک تیک اکولوژی و سوسیولوژی را خاطرنشان می شود:

·    موجز تر از موجز!

·    بی کلامی حتی!

·    بی کمترین هارت و پورت و گنده گوئی و یاوه بافی و خودنمائی!   

 

۷

جان تو خدمتگر آتش

 

·    نیایش شاعر توده ها ادامه می یابد:

·    جان جنگل انسان خادم ابدی آتش بادا!

·    آتشی که معنای زندگی است!

·    آتشی که روح و جان و معنای آتشگاهی به نام زندگی است!

 

·    اکنون مقوله آتش صراحت خاصی کسب می کند:

·    جنگل انسان باید خدمتگزار آتش باشد:

·    آتش به معنی پیشرفت اجتماعی

·    آتش به معنی انقلاب اجتماعی

·    آتش به معنی بهسازی مستمر شرایط حیات بشری

·    آتش به معنی برقراری هارمونی میان طبیعت اول و طبیعت دوم

·    آتش به معنی ناتورالیسم هومانیستی و هومانیسم ناتورالیستی!

 

۸

سر بلند و سبز باش ای جنگل انسان!

 

·    این واپسین آرزو و واپسین دعای شاعر توده ها ست:

·    سربلندی و سرسبزی جنگل انسان!

·    سربلندی به معنی پایان بردگی و سرافکندگی است و سرسبزی به معنی تداوم رویش و توسعه و گسترش سلامت و سعادت و شادی و شادابی!

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر