۱۴۰۰ آبان ۲۴, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۴۷۵)

خوداندیشی

 شین میم شین

باب اول

در عدل و تدبیر و رأی

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۴۸ ـ ۴۹)

بخش چهارم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

 

۱

چو دارند گنج از سپاهی دریغ

دریغ آیدش دست بردن به تیغ

 

چه مردی کند در صف کارزار

که دستش تهی باشد و کار، زار؟

 

معنی تحت اللفظی:

اگر به نظامیان حقوق و مستمری داده نشود، از جنگیدن پرهیز می کند.

کسی که تهیدست و بدحال باشد، نمیت واند در میدان جنگ دلاوری از خود نشان دهد.

 

سؤال

 

سعدی

در بیت اول شعر،

دیالک تیک ریاضت و (۱)

را

به شکل دیالک تیک جانبازی و بهزیستی بسط و تعمیم می دهد و سختی کشیدن سپاهیان را مغایر با عدل و انصاف می داند.

 

جواب

 

سعدی

 در بیت اول شعر،

دیالک تیک ریاضت و لذت

را

 به شکل دیالک تیک جانبازی و بهزیستی بسط و تعمیم می دهد و سختی کشیدن سپاهیان را مغایر با عدل و انصاف می داند.

 

سؤال

 

این دیالک تیک، به معنی توسعه و تعمیم دیالک تیک جهانشمول داد و (۲) است :

 

جواب

 

این دیالک تیک، به معنی توسعه و تعمیم دیالک تیک جهانشمول داد و ستد است:

سر دادن سپاهیان برای کشور (داد) و مستمری گرفتن و سختی نبردن به هنگام صلح (ستد).

 

منطق سعدی صریح و قاطع و روشن است:

اینجا صحبت از احسان و انفاق نیست.

سپاهیان نه گدا، بلکه رزمنده اند، که سر بر دست دارند، برای حفظ همبود و تمامیت ارضی کشور و حاکمیت طبقه حاکمه.

آنها نان به ازای جان می خورند و لذا باید در رفاه به سر برند، نه در مشقت و سختی.

 

سؤال

 

سعدی

 در بیت دوم شعر،

دیالک تیک ریاضت و لذت را به شکل دیالک تیک رنج و (۳) بسط و تعمیم می دهد.

 

جواب

 

سعدی

در بیت دوم شعر،

دیالک تیک ریاضت و لذت را به شکل دیالک تیک رنج و گنج بسط و تعمیم می دهد:

دریغ داشتن حقوق و مستمری دائم از سپاهی، همان و خودداری او از نبرد، همان.

 

سعدی واقع بینی بی همانند است، نه پنداربافی یاوه پرداز.

 

سؤال

 

قانون دیالک تیکی (۴) و ستد

قدمتی دیرین دارد و برای سعدی اساسی ترین قانون جهانشمول همچنان معتبر و همه جا معتبر است.

 

جواب

 

قانون دیالک تیکی داد و ستد قدمتی دیرین دارد و برای سعدی اساسی ترین قانون جهانشمول همچنان معتبر و همه جا معتبر است.

حتی خدا را هم گزیر و گریزی از این قانون نیست:

انجام عمل خیر، همان و پاداش اخروی و حتی دنیوی، همان:

 

توانگرا، چو دل و دست کامرانت هست

بخور، ببخش، که دنیا و آخرت بردی

 

معنی تحت اللفظی:

ثروتمند باید بخورد و ببخشد

تا

هم در دنیا خوش باشد و هم در آخرت.

 

حدیث درست، آخر از مصطفی است

که بخشایش و خیر دفع بلا ست.

 

معنی تحت اللفظی:

بنا بر حدیث مستند از رسول خدا

احسان

به

دفع بلا

منجر می شود.

 

در هر دو بیت شعر

دیالک تیک داد و ستد

به

اشکال زیر بسط و تعمیم داده می شوند:

 

۱

دیالک تیک خوردن (نعمات) و بخشیدن (نعمات)

 

۲

دیالک تیک احسان در دنیا و بهشت در عقبا

 

۳

دیالک تیک بخشایش و آسایش (فقدان بلا و بدبختی)

 

پایان

ادامه دارد.

 

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر