۱۴۰۰ آبان ۲۶, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) آنتی کمونیسم (کمونیسم ستیزی) (۸)

 


پروفسور دکتر ماتهویس کلاین

برگردان

شین میم شین

 

۸۴

·    تحت شرایط خاص توسعه در آلمان غربی، آنتی کمونیسم نخست به طور مستور وارد صحنه شد و به طور غیر مستقیم سخن آغاز کرد.

 

۸۵

·    اکنون آنتی کمونیسم چنان فرم هائی از ایدئولوژی بورژوائی را به خدمت می گیرد که مورد حمایت مستقیم فاشیسم نبوده اند.

·    فرم هائی که از سوی متفقین امپریالیستی تحمل می شدند، توسعه داده می شدند و یا جزو واردات از دیار آنها بودند.

 

۸۶

·    بدین طریق، آنتی کمونیسم از ایده های جهانوطنی وارداتی از ایالات متحده آمریکا، از ایده های رویزیونیستی مختلف به شرح زیر استفاده می کند:

 

الف

·    «سوسیالیسم دموکراتیک»

 

ب

·    «سوسیالیسم مبتنی بر آزادی»

 

پ

·    «سوسیالیسم انسانی»

 

ت

·    «سوسیالیسم مسیحی»

 

۸۷

·    ایدئولوژی بورژوائی در سال های نخست پس از جنگ جهانی دوم تا سال ۱۹۴۹ خود را دموکراتیک، ضد توتالیتاریستی، هومانیستی، مسیحی و یا حتی سوسیالیستی جا می زند.

 

۸۸

·    اما همزمان، هر محتوای طبقاتی مشخص فرم های محتلف ایدئولوژی بورژوائی را مسکوت می گذارد و مورد صرفنظر قرار می دهد.

 

۸۹

·    به ایدئالیزاسیون نظام بورژوائی، دموکراسی بورژوائی و «جهان آزاد غرب» می پردازد و همه را به طرز بی تمایزی و به طرز کاملا غیر تاریخی، به مثابه ضد آشتی ناپذیر هم فاشیسم و هم کمونیسم جا می زند.

 

۹۰

·    آنتی کمونیسم این ایدئولوژی بورژوائی با نقاب عوامفریب دموکراسی، هومانیسم و مسیحیگری بر چهره، چنان وانمود می کند که گویا کمونیسم و نظام اجتماعی سوسیالیستی در اتحاد شوروی و دیگر دموکراسی های خلقی جوان فرقی با فاشیسم ندارند و همه را از دم ضد دموکراتیک، ضد هومانیستی، توتالیتر و فاشیستی می نامد.

 

۹۱

·    آنگاه ایدئولوژی بورژوائی و نظام بورژوائی مبتنی بر آن به مثابه «راه سوم» در میانه دو نوع «توتالیتاریسم»، یعنی کمونیسم و فاشیسم جلوه داده می شود.

 

۹۲

·    مبارزه بر ضد مارکسیسم در این دوره ـ قبل از همه ـ به عهده تئوریسین های جناح راست سوسیال ـ دموکراسی از قبیل شولتس، تایمر، تیلیچ، ایشر، وایسر، بوزه و امثالهم گذاشته می شود که حول مجلات «قرن سوسیالیستی» و «کنش و فکر» گرد آمده اند.

 

۹۳

·    هدف آنها عبارت از این می شود که فلسفه مارکسیستی را به مثابه ماتریالیسم مکانیکی جا بزنند و به طرز نئوکانتیانیستی به شیوه رویزیونیسم سابق تحریف کنند، روح انقلابی آن را به غارت ببرند و از آن یک جهان بینی کاملا انتزاعی و انسانی عام باقی بگذارند، جهان بینی ئی که در آن مذهب و جریانات ایدئالیستی از هر قماش بتوانند جا خوش کنند.

 

۹۴

·    آنها در این تلاش و تشبثات از حمایت عوامل زیر به طور همه جانبه برخوردار می شوند:

 

الف

·    از حمایت کاتولیک های چپ (دیرکس، کنپ اشتاین و غیره) در مجله موسوم به «دفاتر فرانکفورت» که مارکس «جوان» را به جان مارکس «پیر» می اندازند.

 

ب

·    از حمایت محافل مسیحی محافظه کار که با شعار «فراتر از مارکس» (گابلنتس) از «سوسیالیسم مسیحی» دم می زنند.

 

پ

·    از حمایت محافل خرده بورژوا ـ لیبرال (وبر، میچرلیخ) که سودای تشکیل «سوسیالیسم آزاد» را بر سر دارند.

 

۹۵

·    همه اینها ـ صرفنظر از شیوه استدلال اگزیستانسیالیستی، آنتروپولوژیکی و یا تئولوژیکی هر کدام از آنها ـ در این نکته متفق اند که ایدئولوژی مورد نظر آنها یک ایدئولوژی بورژوائی «خط سوم» است.

·    یعنی بر فراز تضاد اصلی دوران، یعنی بر فراز تضاد سوسیالیسم و امپریالیسم قرار دارد.

 

۹۶

·    چنین ایدئولوژی ئی در آن زمان با نیازهای اقشار پهناوری از جمعیت آلمان غربی دمساز بود، اما با گرایشات ارتجاعی امپریالیسم جان تازه گرفته ی آلمان هم انطباق داشت.

 

۹۷

·    این ایدئولوژی از سوئی اعتراض و مخالفت اقشار خرده بورژوائی بر ضد امپریالیسم را بازگو می کرد، ولی همزمان، با تردستی خارق العاده ای آب به آسیاب همین امپریالیسم می ریخت.

 

۹۸

·    زیرا به مراتب شدیدتر از امپریالیسم، مارکسیسم ـ لنینیسم، اتحاد شوروی و سیستم جهانی در حال تشکیل سوسیالیسم را زیر آتش توپ و تانک و مسلسل ایدئولوژیکی می گرفت.

 

۹۹

·    هر ایدئولوژی «خط سوم» ـ همیشه و در نهایت ـ به نفع ارتجاع و ضد انقلاب تمام می شود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر