۱۴۰۰ آبان ۷, جمعه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف)انتزاع (تجرید، ابستراکسیون) (۱)

https://thumbs.dreamstime.com/z/abstrakt-gesicht-m%C3%A4dchen-vektor-portr%C3%A4t-abstraktion-kunst-frau-kopf-handgezeichnet-minimal-modern-kunstwerk-gemalt-menschlich-223602443.jpg 

 

پروفسور دکتر الفرد کوزینگ

پروفسور دکتر گئورگ کلاوس

پروفسور دکتر ولفگانگ سگت

برگردان

شین میم شین

  

۱

·      انتزاع به دو معنی به کار می رود:

 

الف

·      انتزاع در روند شناخت برای گذار از مرحله حسی شناخت به مرحله عقلی آن،  گشتاور مهمی محسوب می شود.

 

ب

·      نتیجه حاصل از این روند را نیز انتزاع می نامند.

 

 ۲ 

·      روند انتزاع به طور کلی عبارت از این است که طی یک سری عمیات فکری تحلیلی (که در آنها مواد حسی مشخص مورد بررسی قرار می گیرند) از خصایص، خواص و روابط معین چیز مورد نظر صرفنظر می شود و خصایص، خواص و روابط  دیگری ـ برعکس ـ به مثابه بخش ماهوی، عمده می شوند و ضمنا حالتی متغیر به خود می گیرند.

 

۳

·      نتیجه حاصل از روند انتزاع که با تعمیم پیوند تنگاتنگ دارد، مفاهیم هستند که ماهیت اشیاء را منعکس می کنند.

 

۴

·      مسئله انتزاع  یکی از دشوارترین مسائل تئوری شناخت است. 

 

۱

تئوری تجرید در فلسفه یونان باستان

 

۱

·      افلاطون نخستین فیلسوفی بود که خاطرنشان شد که برای دست یابی به شناخت باید ایده ها را به طور مفهومی از بقیه ایده ها متمایز ساخت.

·      (افلاطون، «دولت»، ۷، ص ۱۴)

 

۲

·      ارسطو در تلاش برای حل مسئله گذار تفکر بشری از چیزهای منفرد و محسوس به چیزهای عام، به بررسی مفصل تر انتزاع پرداخت.

 

۳

·      او بر آن بود که تفکر بشری تنها به واسطه تصاویر ذهنی که منشاء حسی دارند، می تواند به شناخت عام، یعنی فرم نایل آید.

·      (ارسطو، «راج به روح»، ۳، ص ۸)

 

۴

·      تفکر در جریان این کار، خواص معینی از اشیاء مشخص را عمده و برجسته می کند:

 

الف

·      «قوه تفکر چیز به اصطلاح انتزاعی را بدانسان تصور می کند که دماغ توپر واقعا توخالی تصور می شود، یعنی  خالی از گوشت تصور می کند، آنسان در آن خلأ حاکم باشد.

 

ب

·      آری، قوه تفکر چیزهای ریاضی را چنین تصور می کند.

 

پ

·       پیوسته را چنان تصور می کند که انگار گسسته است.

·      وقتی که آن چیزهای ریاضی را ـ اگر ریاضی باشند ـ از تصور می گذراند.»

·      (ارسطو، «راجع به روح»، ۳، ص ۷)

 

ت

·      ریاضی دان در مشاهدات خود، کلیه جنبه های حسی را دور می اندازد و فقط مقدار (کوانتوم) را حفظ می کند و آن را مستقلا (برای خود) در نظر می گیرد.

·      (ارسطو، «متافیزیک»، ک ۳، تجزیه ـ تحلیل، ۱، ص ۵)

 

۵

·      ارسطو اما ـ علیرغم این کوشش های ارزنده خویش ـ نمی تواند چگونگی کسب شناخت انتزاعی از مواد محسوس را توضیح دهد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر