کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۶۶۶)

  

  

میم حجری

۹۴۵۷

سنگ سخنگو

رفیق کبیر ولادیمیر ایلیچ اولیانوف   لنین 
یکی از بزرگترین نوابغ تاریخ بشری است،
 لنین مرد متفکر و اندیشمندی بود که پیشگامتر از زمان خود در حرکت بود


سگ سخن جو

بیچاره لنین.
اگر این دعاوی را  می شنید
جنون می گرفت.
لنین فرقی با ما و شما نداشته است.
ضمنا کسی نمی تواند جلوتر از زمان خود
باشد.
یعنی در خارج از زمان و مکان باشد.
این ادعا
با اصول اساسی ماتریالیسم دیالک تیکی تضاد دارد.
همه چیز و همه کس در چارچوب زمان و مکان می توانند باشند و بس.

۹۴۵۸

سنگ سخنگو

 
شیرازیان
هر جفنگی را تکثیر و تبلیغ میکنند.
 سعدی اگر ببیند، جنون خواهد گرفت

۹۴۵۹

سنگ سخنگو

سرمایه داری
سیاره ما را به قتل می رساند.
 گاردین. 

سگ سخن جو

یکی از رایج ترین و خطیرترین خطاها
تعویض جای سیستم با سوبژکت
و
جای سوبژکت با سیستم
 است.
کاپیتالیسم
سیستم است
و
سیستم
 اصولا
نمی تواند قاتل (علت و فاعل) باشد.
سیستم
فقط  می تواند مقتول (معلول و مفعول) باشد.
فاعل و علت و سوبژکت
همیشه
طبقه حاکمه است
بورژوازی است.


۹۴۶۰

سنگ سخنگو

  اکتبر سرخ 
انقلاب کبیر اکتبر ، نخستین جابجائی قدرت سیاسی بنفع سازندگان واقعی تاریخ ، یعنی اکثریت توده های کار و زحمت است که با دیکته کردن قدرت قهرآمیز انقلابی به اقلیت فئودالها و سرمایه داران منجربه فروکشیدن آنان از اریکه قدرت و برپائی حاکمیت سوسیالیستی گردید!
انقلاب کبیر اکتبر حاصل قرنها تاریخ مبارزه طبقاتی ، برای برقراری عدالت و آزادی ‌ونابودی استثماروبردگی انسان، و عصاره و تکامل تمامی تحولات انقلابی تاریخیست که تا آنزمان تنها به سیادت طبقه ای جدید و مستبدتر بجای طبقه استثمارگر قدیمی شده اند.
تاریخ بشرتا امروز سرگذشت مبارزات طبقاتیست ودولت ، دستگاه اعمال قدرت طبقه حاکم برطبقات دیگر است.
برای شناخت وتحلیل واقعی از انقلاب اکتبر بایستی عناصر آفریننده این عظیمترین تحول سیاسی ـ اجتماعی تاریخ بشری ونقش گسترده و پویای آنان و رهبری بلشویکی را بشکلی دقیق مورد بررسی قرار دهیم .
توده های عظیمی ازکارگران ، دهقانان ، روشنفکران و دیگر لایه های له شده اجتماعی که درانقلاب وبا رهبری بلشویکی به پیروزی رسیده و برای نخستین بار ساختاری نوین ازحاکمیت شوراهای سوسیالیستی را تشکیل دادند و برترین دمکراسی توده ای تاریخ بشر، یعنی دیکتاتوری پرولتاریا را جایگزین نظم کهنه نمودند .
امروز وبیش از 100سال از آغاز نبرد سهمگین و وحشیانه سرمایه جهانی علیه حاکمیت شوراها و جنبش های کارگری و آزادیبخش ضد امپریالیستی وبا فرصت پیش آمده ازتجزیه و نابودی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ، رسانه های بورژوازی با بخدمت گرفتن سیاه لشکری ازشبه مارکسیستها ، چپ های بریده و آنارشیست و باصطلاح چپ نو، همگام وهمنوا با ارکستر پُلی فونیک ، اما کاملا هارمونیک و ارتجاعی سرمایه ، به نواختن و اجرای سمفونی « تراژدی اکتبر» !؟ با اوورتور « فروپاشی شوروی» !؟ مشغولند !

ظریف

۹۴۶۰

سنگ سخنگو

اگر زنان نبودند، ما هنوز در غار چمباتمه زده بودیم و گوشت خام می خوردیم.
تمدن را درست کردیم
برای اینکه جلوی زنان پز بدهیم.
 اورسن ولز

سگ سخن جو

عجب خرافه ای. 

مگر تمدن را نران ساخته اند؟

۹۴۶۱

سنگ سخنگو

اعتراض به اجباری شدن حجاب در ادارات دولتی، در مقابل ساختمان نخست‌وزیری در خیابان پاستور، تابستان ۱۳۵۹

عکس از: رضا دقتی

 

۹۴۶۲

سنگ سخنگو

 
پیش از تو
صورتگران
بسیار
از آمیزه ی برگ ها
آهوان برآوردند ؛
یا در خطوط کوهپایه یی
رمه یی
که شبان اش در کج و کوجِ ابر و ستیغ کوه
نهان است ؛
یا به سیری و سادگی
در جنگل پُرنگارِ مه آلود
گوزنی را گرسنه
که ماغ می کشد .
تو خطوطِ شباهت را تصویر کن :
آه و آهن و آهک زنده
دود و دروغ و درد را . _
که خاموشی
تقوای ما نیست .
*
سکوت آب
می تواند خشکی باشد و فریادِ عطش
سکوت گندم
می تواند گرسنگی باشد و غریو پیروزمند قحط ؛
همچنان که سکوت آفتاب
ظُلمات است _
اما سکوت آدمی فقدان جهان و خداست :
غریو را
تصویر کن !
عصر مرا
در منحنی تازیانه به نیش خطِ رنج ؛
همسایه ی مرا
بیگانه با امید وخدا ؛
و حرمتِ ما را
که به دینار و دِرَم برکشیده اند و فروخته .
*
تمام الفاظ جهان را در اختیار داشتیم و
آن نگفتیم
که به کار آید
چرا که تنها یک سخن
یک سخن در میانه نبود :
_ آزادی !
ما نگفتیم
تو تصویراش کن !
شعر شاملو برای ایران درودی


تو خطوطِ شباهت را تصویر کن :
آه و آهن و آهک زنده
دود و دروغ و درد را . _
که خاموشی
تقوای ما نیست .

سگ سخن جو

عجب بدبختی است:
 مگر 
آه و آهن و آهک زنده 

و


دود و دروغ و درد 


خطوطِ شباهت اند؟
اگر سکوت
تقوای تان نیست
 پس چرا ادعا کرده اید که سکوت سرشار از ناگفته ها ست؟
 

۹۴۶۳

سنگ سخنگو

گم نمی شوند.
پیدا می شوند.
 خانواده های فقیر
 در خرابات خاورمیانه
کودکان خود را «گم» می کنند
تا
کسی پیدا کند و لقمه نانی بدهد
و 

از گرسنگی نمیرند.

۹۴۶۴

سنگ سخنگو

نه. 

فرق لنین با ما پیگیری اش در کشف حقیقت بود. 

همین و بس. 

در خارج از زمان و مکان چیزی نیست. 

این از اصول اساسی فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی است.

۹۴۶۵

سنگ سخنگو

ما تو یه دوره‌ی خیلی وقیحی داریم زندگی می‌کنیم؛ دوره‌ی تظاهر، خودنمایی، فضل فروشی.
پنج دقیقه یک جا می‌شینی با خودت میگی وای با چه بزرگانی سر و کار داریم و بعد ته و توش در میاد که هیچی نیستن.
مصاحبه با پیر پرنیان اندیش

سگ سخن جو

خوب
پس از ریاکاران جایزه نگیر


۹۴۶۶

سنگ سخنگو


کاروانی در زمین یونان بزدند و نعمت بی‌قیاس ببردند. 

بازرگانان گریه و زاری کردند و خدا و پیمبر شفیع آوردند و فایده نبود.



چو پیروز شد دزد تیره‌روان


چه غم دارد از گریه کاروان؟



لقمان حکیم اندر آن کاروان بود. 

یکی گفتش از کاروانیان: 

مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه‌ای گویی تا طرفی از مال ما دست بدارند که دریغ باشد چندین نعمت که ضایع شود.

 گفت: 

دریغ کلمه حکمت با ایشان گفتن.



آهنی را که موریانه بخورد


نتوان برد ازو به صیقل زنگ


با سیه‌دل چه سود گفتن وعظ؟


نرود میخ آهنین در سنگ


همانا که جرم از طرف ماست


به روزگار سلامت شکستگان دریاب


که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند


چو سائل از تو به زاری طلب کند چیزی


بده و گرنه ستمگر به زور بستاند

سگ سخن جو

عجب راه حلی شیخ شیراز عرضه می دارد.

 

۹۴۶۷

سنگ سخنگو

 

زبان وسیله بیان اندیشه است.
مهم
کسب توان تفکر است.
توسعه و تکامل تفکر
به توسعه و تکامل زبان منجر می شود.
نیروهای مولده مثلا علم و فن هر چه پیشرفته تر باشند
زبان به همان اندازه پیشرفت می کند.


۹۴۶۸

سنگ سخنگو

چرا.
وسیله می تواند ناقص باشد.
هر وسیله ای برای انجام هر کاری مناسب نیست.
خیش و گاو و گاوآهن کجا
تراکتور کجا؟
تعارف که نداریم.
حقیقت باید کشف و افشا شود تا جامعه رشد کند.

۹۴۶۹

سنگ سخنگو

اولا

شادی
به تنهایی وجود ندارد.
شادی
در دیالک تیک غم و شادی وجود دارد.
ثانیا
شادی
واکنشی پسیکولوژیکی است و نه فرمایشی و دلبخواهی.
وقتی گلی می شکفد
روان آدمی واکنش نشان می دهد و لبخندی بر لب می روید.
وقتی زنان و جوانان جامعه را به گلوله می بندند
روان آدمی واکنش نشان میدهد
به جای شادی غم می آید.

۹۴۷۰

سنگ سخنگو

مثلا
زبان آلمانی
زبان کاملی است.

صدهزار بار کامتر از زبان فارسی است.


۹۴۷۱

سنگ سخنگو

ما مفهوم زبان را مورد تأمل قرار داده ایم
فتوا که نداده ایم.
شما می توانید بطلانش را اثبات کنید.
هدف ما هماندیشی است


۹۴۷۲

سنگ سخنگو

اینطوری که نمی شود هماندیشی کرد.
 شما هر جمله ما را باطل می دانید،
ذکر کنید و بطلانش را اثبات کنید.
شما معنی واژه و واژه بازی را نمی دانید.
 به همین دلیل
 تفکر مفهومی را واژه بازی تصور می کنید.


۹۴۷۳

سنگ سخنگو

زن ستیزی
همزاد جامعه طبقاتی است
اولین جامعه طبقاتی
جامعه برده داری است که توسط روحانیت نر تشکیل می شود که غاصبان وسایل تولید توده مردم بوده اند.
زنان همراه با بردگان
تحت ستم قرار می گیرند و تحقیر می شوند:
برده = وسیله تولید
زن = وسیله تولید + وسیله تولید مثل
یعنی 

زنان ذلیلتر از بردگان بوده اند.


۹۴۷۴

سنگ سخنگو

دامادهای سیاسی مشهور جنقوری ایران
که به لطف پدرزنهای با نفوذ شان و
بدون شایستگی به پست و مقام و ثروتهای انچنانی رسیدند

این که سعادتی نیست.
همزیستی مادام العمر با توله مثلا احمقی نجات 

عذاب الیم در جهنم زمین است.


۹۴۷۵

سنگ سخنگو

گروهبان گارسیا
معنی عقل را نمی داند.
اگر می دانست،
متوجه می شد که عقل به سراغ افراد نمی رود.
به همان سان که به سراغ خودش نرفته است.
راستی عقل چیست؟
عقل را باید به مشقتی فرا گرفت و به محک تجربه زنده زندگی زد.



۹۴۷۶

سنگ سخنگو

ابوالفضل محققی
هیچ هنر اصیلی نمی تواند جدا از این جوشش خون شکل گیرد.
خونی بجوش آمده از عشق که چون نفیر مولانا مرد و زن را به ناله در می آورد؛
 نفیری که چیزی جز بیان حال، بیان سیر و سلوک و حضور هنرمند در بطن تاریخ در بطن مردم نیست.


سگ سخن جو

حضرت ابوالفضل اصلا نمی داند که هنر چیست.
آخوند بی عمامه ای است 

که
به منبر می رود تا نان و آبی به کف آرد و به غفلت بخورد


۹۴۷۷

سنگ سخنگو

اعتصاب در جهنم
انبوه بزرگی از مردگان با کفن های پاره پوره و خاک آلود از گذشته ی خیلی دور تا به آن روز، از برزخ رو به سوی بهشت در حرکت بودند. همگی برای ورود به بهشت تنها یک مشکل کوچک در راه داشتند تا به آرمان شان، وعده ی شیرین آسمانی که همه مذاهب امید رسیدن به آن را به خیل هوادانشان مرتب تکرار و وعده داده بودند، وارد شوند. می باید از روی پل معروفی که زردشتی ها چند هزار سال پیش ازمسلمانان و دیگر مذاهب آن را پل "چینود" می نامیدند و به قول برخی مذاهب از مو بارک تر و از تیغ برنده تر است عبور کنند. آن هم در حالی که آتش جهنم و شکنجه های رعب انگیز آن، در زیر پای شان وحشت ایجاد می کرد تا در آن سوی پل وارد بهشت آن آرمان و آرزویی که هزاران سال نسل های مختلف آن ها را به خود مشغول کرده بود، بشوند. جایی که امید عدالت آسمانی را نوید می داد. برخی از آن ها در گوش هم پچ پچ می کردند:
- "وقتی از روی پل می خواهی رد بشین زیر پایتان را نگاه نکنید تا از وحشت دیدن شکنجه های جهنم تعادل ت را از دست ندهی". – "شکنجه" نه نه این کفره، بگو: " تعزیر" مَردَک خدا که شکنجه گر نیست.
– "من که پاهایم ضربدریه روی زمین صاف هم نمی تونم راه بروم تا چه رسد عبوراز روی پلی که از مو باریک تره، آخه مگه ما بند بازیم؟"
- "ساکت بابا کفر نگید همگی می افتیم توی جهنم، اگه تسلیم فرمان بودی و کار ثوابی کرده باشی اون ثواب و اون اطاعت بدون شَک، تو را از پل عبور می ده".
ناصر آقاجری



۹۴۷۸

سنگ سخنگو
تقدیم به جان‌سپردگان راه آزادی

به خاک افتادند،
تا من
تا تو
تا ما به پا بایستیم.
تا ما استوار و پا بر جا به پا بایستیم و
وطن
که خاکزادِ هویتِ ماست
همچون همیشهٔ تاریخ، سرفراز بماند.
آه...
این نازنینان اکنون ،
جانشان خاکِ وطنشان است؛
با این راز سر به مهر که
می میریم تا زنده بمانیم.
بی این سر در کف نهادهِ‌گان سرسخت،
این بذرهای در پرواز بر گُردهٔ طوفان،
این اسطوره‌های راست کرداری یک تاریخ،
ما به راستی چه می بودیم؟
بر پا بایستیم و
در هر کجای سکوت
به احترام
بر یاد قهرمانی های‌شان
یک دسته گل نهیم.
شهریورماه ۱۴۰۰
احمد جواهریان

سگ سخن جو

آره.
فقط باید پرسید:
منظور از «به پا ایستادن» در قاموس مشد احمد چیست.
انتشار عکس پشت سر عکس و یا روشنگری پشت سر روشنگری؟


۹۴۷۹

سنگ سخنگو

لاله افتخاری فعال سیاسی اصول گرا در دفاع از دولت ابراهیم رئیسی گفت :
« روش رییسی برای اداره کشور روشی است که در اسلام توصیه شده است و سیره ائمه معصومین است.


سگ سخن جو

سیره،
عبارت است از استمرار روش عملی در میان مردم بر انجام یا ترک کاری.
سیره ائمه (روش حکومت و نه حکومت داری امام های شیعه)
چه بوده است؟
 تنها کسی از ۱۲ امام که مدت کوتاهی حکومت کرده
حضرت علی بوده است.
بقیه ائمه که حکومت نکرده اند.
 ضعیفه سفیهه.
تا سیره ای را به میراث بگذارند.
روش حکومتی اجامر  فوندامنتالیسم (خمینیسم و طالبانیسم و دعشیسم)
روش امام زمان است.
اسیر کردن مخالفین واقعی و ظنی
و سپردن گردن شان به تیغ تیز ذوالفقار 


۹۴۸۰

سنگ سخنگو

«من از مینا احدی دفاع می کنم»
شمی صلواتی


سگ سخن جو

 

 تو از مینا دفاع نمی کنی.
تو به دفاع از مینا
 تظاهر می کنی.
این نوعی پروپاگاندا (تبلیغات الکی) است.
 کاش می دانستی که دفاع به چه معنی است و فوت و فن دفاع چیست.
 تازه اگر موضع فکری مینا قابل دفاع باشد.

ادامه دارد.