کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۶۵۸)

  

 موجودیت باوری کودکان به اسباب بازی ها و همدردی با آنان

میم حجری

۹۲۷۳

سنگ سخنگو

چرا مامانا علاقشون نسبت به دخترای مردم بیشتر از دخترای خودشونه؟

سگ سخن جو

علاقه نیست.
چیست؟


۹۲۷۴

سنگ سخنگو

۳۳۰۰ سال از عمر این اثر ساخته دستان هنرمند بشر می گذرد.
این اثر در غاری در آلمان کشف شده است.
کمان

سگ سخن جو

عزیز نسین
حکایات شیرین تر از انگبین
در زمینه عتیقه جات دارد.
دهاتی های ترکیه
برای خر کردن خوارج
به کشفیات بزرگ در هر زمینه نایل می آیند 

تا نانی به کف آرند و به لذت بخورند.

۹۲۷۵

سنگ سخنگو

فرزند برای مادر و پدر
مثل کوزه برای کوزه گر است.
همانطور که کوزه گر
کوزه اش را با کوزه ی کوزه گران دیگر
مورد مقایسه قرار می دهد
مادر و پدر هم فرزند خود را با فرزند دیگران مورد مقایسه قرار می دهد
و
بسته به کیفیت آنها
واکنش نشان می دهد:
قربان صدقه یکی می رود و به دیگری تف می افکند.

۹۲۷۶

سنگ سخنگو

عجب مقایسه وحشتناکی.
عردشیر ظاهرا سیطره فاشیسم را فراموش کرده است.
۶ میلیون یهودی و دهها هزار کمونیست و کولی و میلیون ها تن از اسرای جنگی
در اردوگاه های کار فاشیسم ذلت کشیده اند، استثمار و جزغاله گشته اند
و
عردشیر مست
از پناهندگی دادن فاشیسم به مهاجران
دم می زند.

۹۲۷۷

سنگ سخنگو

از صبا پرس که مارا همه شب تا دم صبح
بوی زلف تو همان مونس جان است که بود
حافظ

سگ سخن جو

این صبای علاف کی بوده که بوی زلف حریفه را به خواجه میرسانده است؟

 
۹۲۷۸

سنگ سخنگو
در سالگشت کشتار آبان و قتل محسن محمد پور ، کودک کار
  مرثیه برای محسن حسن حسام

ازروز مرگی ات
گل ِ من
رها شده ای ؟!
هفده بهار ِ بی بار
بر شانه های خسته کشیدی
و بیش از این نکشیدی !؟
جانت به لب رسید سرانجام
رها شدی از خود
آواز روشنت پیچید
در آوازِدوزخیان ِله شده
درآوازِ مردمان ِ تهی دست
تا؛
کودکان ِ کار،
بی کار شوند
ودرکلاس ِ درس بنشینند
تا ؛
رنگین کمان رویایت
آرزوی های یخ زده را
گرما بخشد....
**
در اوج چهچه ِ بودی که ناگهان
گلوله سُربی
بادست دین پنا هان،
برسینه ات نشست
و تو؛
نرسُته ،
پژمردی!
سهم تو،
این چهارزمستان بود ؟
نه
نه
نه
سهم تو این نبود
سهم تو این نبود
می دانم
می دانم
می دانم
خو.نت به پای می خیزد
خون ِ تو پرچم ِ سرخ است
چون خون ِ بی شمار جوانان ِ سربه دار
بر شانه های کار گران و ستمکشان
بر دوش ِمردمان ،
فردا .
فردا که دور نیست !
بخواب محسن جان
بخواب
فرزندم....
28/12/2020 پاریس

سگ سخن جو

روزمرگی؟
 کودکان آواره در سوریه از ۷ سالگی در پالایشگاه های عهد بوقی پناهندگان
 شروع به کار می کنند و کور می شوند


۹۲۷۹

سنگ سخنگو

امروز منم عاشق بی مونس و بی‌یار
فریاد همی خواهم و فریاد رسم نیست
خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم
از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست
سنایی

سگ سخن جو

هی سنایی
مگر نفست از دلت برمی آید؟

۹۲۸۰

سنگ سخنگو

وقتی می توان نوشت که مجبور به نوشتن باشی.
یعنی فشار اندیشه تو را به نگارش برانگیزد.
 تشکیل اندیشه در مغز
 پیش مرحله و پیش شرط تحریر اندیشه است.

۹۲۸۱

سنگ سخنگو

یعنی چه؟
 همه فرزندان دهاقین و کارگران
چنین کاراموزی کرده اند و می کنند.

۹۲۸۲

سنگ سخنگو

بنی صدر فرد بیسوادی بود.
اصلا توان تفکر نداشت.

۹۲۸۰۳

سنگ سخنگو

باز امشب ای رقیبان ساز می خواهد دلم
شوخ آتش پرچه ی طناز می خواهد دلم
چون زلیخا پیر گردیدم جوان سازم ز لطف
از تو ای یوسف لقا اعجاز می خواهد دلم
در صف خوبان عالم ای پری پیکر ترا
همچو سرو سرکش و ممتاز می خواهد دلم
با حلاوت تر بود رفتن سوی شهر مزار
همرهی با شایق گلباز می خواهد دلم
خوش ندارم اختلاط بزدلان روزگار
گرم جوشی همرۀ سرباز می خواهد دلم
دیدنی ها دیده ام بسیار از بیدادشان
از سر کوی بتان پرواز می خواهد دلم
کی بیارد این غزالان را به چنگ هر باشه یی
از برای صید شان شهباز می خواهد دلم
عشقری شاید به فرزند دگر گردم دچار
بار دیگر رفتن درواز می خواهد دلم
 صوفی عشقری

سگ سخن جو

منظور زلیخا از بیت آخر شعر چیست؟

۹۲۸۴

سنگ سخنگو

خیابان های پوشیده از درختان چنار و اقاقی
فرشچی

سگ سخن جو

عجب صفت و موصوفی.
این بدان می ماند که بگویی:
فرش های پوشیده از اتاق های چنین و چنان.


۹۲۸۵

سنگ سخنگو

استانداری که سیلی خورد را می شناسید ؟
استاندار آذربایجان شرقی که سیلی خورد سردار عابدین خرم فرمانده سپاه عاشورا بوده که همسرش «ناهید حسین پور هیکل آباد» رفته بود خرید و کارت بانکی اش را که جا گذاشته بود شصت و هفت هزار میلیارد تومان مانده حساب داشت!
این دزد ولایت مدار جزو باند ابراهیم رییسی، اکنون استاندار آذربایجان شرقی است!

سگ سخن جو

عجب معرکه ای است.
دیروز گفتند:
سیلی زن سرهنگ سپاه عاشورا بوده
و

 اکنون می فرمایید:
   سیلی خور سردار سپاه عاشورا ست. 

 
یعنی سرهنگ عاشورا به سردار عاشورا سیلی زده؟
ضمنا به چه دلیل سردار سپاه عاشورا
دزد قلمداد می شود و نه سرمایه دار؟
اصلا ای جماعت باسواد
دزد چه تعریفی دارد؟

۹۲۸۶

سنگ سخنگو

زیبا شناسی ماتریالیستی
 باید در خدمت ادبیات عملگرا باشد یا برعکس، فضای باسواد نمودن سیاسی جامعه باید مدام تازه گردد،
 در سوسیالیسم ،ادبیات نقشی اجتماعی دارد.
استالین میگفت
نویسندگان و روشنفکران، مهندسان روان و روح افراد جامعه هستند.
گرچه ادبیات در جامعه سرمایه داری در وضعیت مشکوکی است،
 پیش بینی و خبر مرگ ادبیات، خود میتواند یک استعاره ادبی باشد، شاید منظور ادبیات بورژوایی بوده.
آرام بختیاری

سگ سخن جو

استه تیک ماتریالیستی؟
ادبیات عملگرا؟
اصلا منظور آرام بختیار از ادبیات چیست؟
استالین کیست؟
نکند منظور بعضی ها از ادبیات
 هنر و آثار هنری باشد؟
هنر چیست؟
 استه تیک چیست؟

۹۲۸۷

سنگ سخنگو

تفکر
فرمی از کار است.
تفکر
کار فکری است.
ارگان تفکر
مغز آدمیان است.
منشاء تفکر
جهان خارج از ذهن است.
مغز
روی سیگنال های حسی
که توسط حواس ارسال می شوند
کار می کند.
بدین طریق مفاهیم و افکار تشکیل می یابند

۹۲۸۸

سنگ سخنگو

خودمختاری ملی
یکی از اصول اساسی لنیینسم است.
 ستم ملی
مانع جدی توسعه نیروهای مولده جامعه است.
منظور از نیروهای مولده چیست؟

۹۲۸۹

سنگ سخنگو

منظور ما هم همین است.
 در جوامع ماقبل سرمایه داری
 دوره های کاراموزی و حتی تحصیل مدرسی و فراگیری فوت و فن خواندن و نوشتن
برای فرزندان توده وجود ندارد.

۹۲۹۰

سنگ سخنگو

جوک است مشد عباس.
 جوک فقط منبر دارد و نه منبع.


۹۲۹۱

سنگ سخنگو

فرد و تاریخ
فرد انسان، درتاریخ طبیعت و در تاریخ خود، زمان و مکان بسیار ناچیزی را اشغال می کند و عملش در برابر عمل طبیعت و عمل بشریت تاریخی، در مقیاس کوچکی است. او زندانی محیط طبیعی و تاریخی است. او کیست ؟ کجایی است؟ چه اندازه عمر می کند؟ به کدام زمره یا طبقه تعلق دارد؟ سجایا و مختصات جسمی و روحی او چگونه است؟ به چه زبانی سخن می گوید؟ چه رویدادهای مساعد یا نامساعد در زندگی کوتاهش رخ می دهد؟ در چه دوران از سرگذشت جهان و بشر به سر می برد؟ چه میدانی برای عمل (و چگونه عملی) به دست می آورد؟ و پرسش های بسیار دیگر که او نمی داند و کسی نمی داند و او در تاریکی گام بر می دارد. تائیر متقابل دو طبیعت، طبیعت هستی فرد و طبیعت محیط او یا تمدن اجتماعی، تمدن پیرامون او و دوران تاریخی او، او در ورای اراده او، می سازد . تا کنون چنین بوده است که هرانسانی محصول یگانه و تکرار نشدنی این دو جبر: جبر طبیعی و جبر اجتماعی بوده است و اراده ای که در او نهفته است، با آن که با این جبر می رزمد تا راه خود را در خورد خواست خویش بگشاید، هنوز به آن درجه از تائیر نرسیده است. بدون شک این اراده روزی به یک عامل «کیهانی» بدل خواهد شد و خودآگاهی انسانی به جایی خواهد رسید که در مقابل خدایان زورمند و زورگوی طبیعی و اجتماعی خواهد ایستاد. ولی هنوز آن زمان با تمام تجلی اش نزدیک نیست. و هنوز باید علم رازها بسیاری را بگشاید و عمل، نیروهای فراوانی را متراکم کند و به کار اندازد تا «انسان کیهانی» جای انسان خرد و ناتوان تاریخی امروز را بگیرد. برای ما که در دوران ناتوانی و تفرقه تبار انسانی زیسته ایم، این دوران رویای زرینه دوردستی است که تنها می توان درباره اش افسانه پردازانه سخن گفت. در شرایطی که ما زیسته ایم، هنگامی که هر انسان «ظلوم و جهول» است، ناتوان، نادان و متفرق است، برای شرکت در بازی بغرنج تاریخی، به مختصات ویژه ای نیازمند است، مانند :طاقت، خطر کردن، سنگ دلی، زیرکی و هوش، انرژی جوشان عمل و پویایی، جاه طلبی و خود خواهی شدید. چنین کسانی در زمان و مکان خود، بر حسب عزیمت گامی که برمی گزینند یا در اختیار آن ها قرار می گیرد (یعنی ناگزیر به برگزیدنش می شوند)، می توانند جلوه کنند و نام خود را بر حنجرۀ خارایین زمانه نقر نمایند. عمل آن ها تاریخ ساز می شود. به دنبال این شیرزنان و شیرمردان تاریخ، شغالانی نیز در حرکت اند : فرومایه، چاکرصفت، بردگان سرنگهدار و مطیع که دست یاران آن قهرمانان پیشین اند و در درخش وجود آن ها، سایه این ها نیز دیده می شود. کسانی هم هستند که نه قادراند از گروه نخست باشند و نه از گروه دوم. ولی در عین حال شیفته آن اند که برای خاندان بشری خود سودمند باشند : مردمی شرما سار و گوشه گیر و نازک دل و در عین حال پرکار و چیز فهم و بی توقع. این ها افرادی مهربان و دوست داشتنی هستند ولی افسوس که برای نبرد تاریخ، زمرۀ اول کاراتر و ثمربخش تر است. آن ها مانند داروهای تلخ و بد بو، نفرت انگیزاند ولی چاره گراند. مانند کارد جراح و نیشتر مَضاد درد آوراند، ولی کار را به پایان می رسانند، به ویژه آن که به دنبال این صیادان کمان دار، جوخه ای سگان عوعو کن نیز در حرکت اند .
احسان طبری

سگ سخن جو

طبری با مفاهیم مارکسیستی بیگانه است.
 

۹۲۹۲

سنگ سخنگو

سرمایه داری به دلیل تضادهای ذاتی اش در نهایت سقوط خواهد کرد.
 کارل مارکس

سگ سخن جو

بریدن جمله ای از متون و اعلام کورکورانه آن 

با روح مارکسیسم منافات دارد.
این ادعای غلطی است.
 حالا بیندیش و بگو چرا و به چه دلیل غلط است.

۹۲۹۳

سنگ سخنگو

آبان آمد با صدای چکمه، بوی باروت، پرواز گلوله از بام های پنهان و فریاد که به رنگ خون بر سنگفرش گذر در افتاد!
ع. کرم زاده

سگ سخن جو

 

 اوضاع عوض شده است.
جنگ امام حسین با امام یزید
به
جنگ قمر بنی هاشم با سید الشهدا 

مبدل شده است:
دیروز
سرهنگ سپاه عاشورا
جلوی دوربین رسانه ها
به
صحنه کربلا رفت
و
سیلی جانه ای به صورت سردار سپاه عاشورا زد.
امروز
در عخبار جهانی
یورو نیوز
حتی نشانش دادند تا خلایق با خبر شوند که در کربلای عیران چه می گذرد.
زن سردار هم از فرط حواسپرتی
کارت بانکی اش را در سوپر کوفه از صندوقدار پس نگرفته بود
و
امروز در فضای مجازی  مبلغ نجومی اش منتشر شد و دزد قلمداد شد.
دزدی که در استان ستارخان استاندار شده است.

۹۲۹۴

سنگ سخنگو

قهوه فرق ماهوی با چای سیاه ندارد.
فرق فرمال قهوه با چای سیاه چیست؟

۹۲۹۵

سنگ سخنگو

ویرایش: گناهت.
گناه ات معنی به کلی دیگری دارد.

۹۲۹۶

سنگ سخنگو

این «تحلیل» کودکانه شما اصلا تحلیل نیست.
ضمنا فاقد ارزش علمی است.
استفاده از اسم مستعار
در همه احزاب ک.
از دیرباز
یعنی از زمان مارکس و انگلس رواج داشته است.
انگلس مدت های مدیدی مقالات و اشعار و افکار خود را
تحت اسامی مستعار و چه بسا تحت نام فریدریش اوسوالد منتشر می کرد.
مگر اسامی پورهرمزان، مهرگان، جوانشیر، پرویز و غیره در حزب توده رواج نداشته است؟
چرا طبری و جوانشیر و نیک آیین و غیره را به سان محمد امیدوار افشا و رسوا نمی کنید؟
چرا همین تهمت را به آنها نمی زنید؟
حمید صفری
با سواد ترین شخصیت حزب توده بوده است و احتمالا مؤلف طرح برنامه بوده است و از پیک ایران توضیح داده است.
ولی در زمینه اقتصاد سیاسی و تحلیل اقصتادی صاحب نظر بوده است
و
کتاب بسیار ارجمندی راجع به مفاهیم اقتصاد سیاسی منتشر کرده است که اگر پیدا شود حتما باید وسیعا منتشر کرد.
اکثر احزاب ک. پس از شکست سوسیالیسم
تغییر نام و ماهیت طبقاتی داده اند.
از اوروکمونیسم (کمونیسم اروپایی) دیگر اثری حتی نیست.
خوب اگر صفری تجدید نظر کرده باشد
می توان مورد انتقاد قرار داد.
افکار بابک و فرجاد و غیره چه بوده اند؟
شما همینجا طرح کنید تا ما تحلیلش کنیم.
حزب توده ضعف تئوریکی داشته و دارد
دلیل خطاهای خطیر حزب توده تحت رهبری کیانوری هم ضعف تئوریکی بوده است
ولی بهتر از حزب توده
در منطقه حتی
حزبی نبوده است


۹۲۹۷

سنگ سخنگو
‍آره.

 یکی از دستبردهای ج. ا. به زبان فارسی همین جور چیزها ست. 

سیاوش کسرایی در نگارش اشعارش سعی تمام داشت. 

«ت» در گناهت «ت» مالکیت است. 

یعنی گناه تو و باید گناهت نوشته شود. 

گناه ات یعنی گناه، تو را. 

گناه در این صورت حالت فاعلی و غیره به خود می گیرد.

۹۲۹۸

سنگ سخنگو

دلیل زن ستیزی
می تواند معرفتی باشد 

(به قول شما نتیجه حماقت باشد)
ولی عمدتا و اساسا 

طبقاتی و فرماسیونی ـ اقتصادی است.
زن ستیزی زمانی شروع می شود که جامعه به دو طبقه اصلی برده و برده دار تجزیه می شود
و گرنه قبلا زنان سالار جامعه بوده اند 

و کودکان به اسم مادران نامیده می شدند.

۹۲۹۹

سنگ سخنگو

نه.
جلاد مادرزاد وجود ندارد.
جلاد در جامعه به درجه جلاد سقوط می کند تا نانی به کف آرد و به ذلت بخورد.
اصولا
فرقی بین مهندس و معلم و پاسبان و پاسدار و جلاد و ولی فقیه و واعظ و استاد و شیاد وجود ندارد.
تقسیم کار وجود دارد.
سیستم باید به بازخواست کشیده شود و سیستم تابع طبقه حاکمه است.

۹۳۰۰

سنگ سخنگو

چین؟
چین به مستعمره تایوان می گویند.

ادامه دارد.