۱۴۰۰ مهر ۲۶, دوشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) انترناسیونالیسم (۷) (بخش آخر)

Stiftung1 

 

پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس

 برگردان

شین میم شین

      

مقدمه

همبستگی میان جوامع سوسیالیستی

سیاست انترناسیونالیستی دولت های سوسیالیستی

همکاری برابرحقوق احزاب کمونیستی

۴

همکاری برابرحقوق احزاب کمونیستی
ادامه

 

۱۶

·    انگلس به این مسئله توجه جدی مبذول می داشت.

 

۱۷

Bild

پل لافارگ

(۱۸۴۲ ـ ۱۹۱۱)

مقاله نویس و سوسیالیست فرانسوی، همسر لاورا، دختر مارکس

پس از شکست کمون پاریس با خانواده اش مجبور به زندگی در اسپانیا و انگلیس شد

در سال ۱۸۸۹ کنگره بین المللی کارگران را افتتاح کرد.

در سال ۱۹۱۱ با همسرش دست به خودکشی زد،

تا به هنگام پیری باری بر گردن دیگران نشود.

۱۵۰۰۰ نفر در تشییع جنازه شان شرکت کردند و لنین به نمایندگی از سوسیال ـ دموکراسی روسیه بر سر گورش سخنرانی کرد.

آثار او:

حق تنبلی

مذهب سرمایه

 

·    او در نامه ای به پل لافارگ، با این مسئله که یک حزب ملی قیم و یا سردسته جنبش جهانی کمونیستی باشد، مخالفت می ورزد.

 

۱۸

·    انگلس بر طبق شرایط آن زمان، رفقای فرانسوی را مورد انتقاد قرار می دهد:

·    «نه فرانسوی ها، نه آلمانی ها و نه انگلیسی ها افتخار آن را خواهند داشت، که سرمایه داری را به تنهائی سرنگون سازند.

·    وقتی که فرانسه ـ احتمالا ـ بر شیپور انقلاب می دمد، در آلمان، در کشوری که بنیادی تر از بقیه، مستولی سوسیالیسم شده است و تئوری، بنیادی تر از هر کشوری در توده نفوذ کرده است، سرنوشت مبارزه رقم خواهد خورد.

·    علیرغم اینها همه، نه فرانسوی ها و نه آلمانی ها قادر به تضمین قطعی سوسیالیسم نخواهند بود، اگر انگلستان در چنگ بورژوازی بماند.

·    اگر شما ما را، در نبرد علیه بورژوازی سلطنت طلب آلمانی یاری دهید، ما هم در نبرد علیه بورژوازی جمهوری خواه فرانسه، مددکار شما خواهیم بود.

·    اینجا صحبت از یک رابطه دوجانبه است و حرفی از آزاد سازی نوکران فقیر سلطنت زده آلمانی توسط جمهوری خواهان بزرگمنش فرانسوی در میان نیست..

·    چنین برخوردی با ایده انترناسیونالیسم ناسازگار است.»

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۹، ص ۸۹)

 

۱۹

·    اگر هم در یک کشوری، به طریق معینی، راه سوسیالیسم طی شود ـ صرفنظر از آنچه، که بسته به شرایط آغازین این کشور رخ داده باشد ـ با این حال، راه طی شده آن کشور نسخه مطمئن بی چون و چرائی برای احزاب و کشورهای دیگر نخواهد بود.

 

۲۰

·    رخداد انقلابی در آن کشور، فقط مثالی خواهد بود و تجاربی را، که در سینه خود جمع کرده است، در اختیار بشریت ترقی خواه قرار خواهد داد.

 

۲۱

·    از آن باید در هر مورد نو، مستقلا آموخته شود.

·    یعنی از طریق مقایسه وضع کشورخویش ـ بر مبنای تجزیه و تحلیل دقیق ـ با وضع نهائی کشور یاد شده.

 

۲۲

·    مارکس، پس از کنگره هاگر، در سال ۱۸۷۲، با صراحت تمام می گوید:

·    «کارگر باید روزی برای تشکیل سازمان نوین کار، قدرت سیاسی را تسخیر کند.

·    او باید سیاست سابق را، که حافظ نهادهای سابق بوده، سرنگون سازد، اگر نمی خواهد که مثل مسیحیان باستان (که از این حقیقت امر غافل و بدان بی اعتناء بودند) کبریای سماوی را به ذلت زمینی ببازد.

·    ما اما هرگز ادعا نکرده ایم، که طرق نیل به این آماج، در همه جا یکسان خواهد بود.

·    ما می دانیم که باید نهادها، آداب و رسوم، و سنن کشورهای مختلف را در نظر گرفت.»

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱۹، ص ۱۶۰)

 

۲۳

·    مارکس، در آن دوره، فقط می بایستی کشورهای به لحاظ اقتصادی پیشرفته اروپا و آمریکای شمالی را در مد نظر داشته باشد، که میدان جنبش های کارگری سازمان یافته نیرومندی بودند.

 

۲۴

·    اکنون، صد سال بعد، باید دولت ها و جوامعی را نیز در نظر گرفت، که در کشورهای مستعمره سابق و یا در مناطق نیمه مستعمره وابسته تشکیل یافته اند.

 

۲۵

·    ویتنام، کره شمالی و کوبا باید سوسیالیسم را بر طبق سنن خاص خویش برپا دارند.

 

۲۶

·    چین از زمان تشکیل جمهوری خلق چین، راهی در پیش گرفته است، که همیشه، از مراحل توسعه معمول نمی گذرد، ولی همواره با فرهنگ چینی هزاران ساله همبستر بوده است.

·    (هانس هاینتس هولتس، «تضاد در چین»، ۱۹۷۰)

 

۲۷

·    تنوع فرهنگ ها با امکانات گذار به سوسیالیسم مغایرتی ندارد.

 

۲۸

·    در این میان، متغیرهای بیشماری وجود دارند، که بی اعتنائی به آنها، به معنی عدم درک درست ماتریالیسم تاریخی خواهد بود و به اشتباهات سیاسی منجر خواهد شد.

 

۲۹

·    اما ثابت ها را باید همه جا در مد نظر داشت و هرگز نباید به آنها برخورد سرسری کرد و گرنه فاتحه گذار به سوسیالیسم خوانده خواهد شد.

    (اینجا دیالک تیک تابع و متغیر به شکل دیالک تیک ثابت و متغیر بسط داده می شود و نقش تعیین کننده از آن ثابت قلمداد می شود.

   بدون آنکه متغیر هیچ واره باشد. 

مترجم )

 

۳۰

·    از این رو ست، که باید در معاملات انترناسیونالیستی میان احزاب برادر، این ثابت ها و به قول انگلس، این «نقشه و برنامه» با صراحت تمام و بدون سازشکاری مطرح گردند.

 

۳۱

·    این ثابت ها، این نقشه و برنامه، اگرچه خود را با شرایط متفاوت هر ملت و هر کشور سازگار می سازد، ولی در اصول بنیادی اش، همان می ماند، که هست و بدین طریق نیات واحد و همنظری همگانی در مورد وسایلی که برای نیل به آماج مشترک، یعنی رهایش (ایمانسیپاسیون) طبقه کارگر، به وسیله خود طبقه کارگر، تضمین می شود.

·    (انگلس)

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱۹، ص ۱۲۴)

 

    (مقوله «ایمانسیپاسیون» یکی از مرکزی ترین مقولات مارکسیستی است و به معنی رهائی از از هر نوع وابستگی و کسب خود مختاری، استقلال اندیشه و عمل است. 

مترجم)

 

·    مراجعه کنید به رهایش (ایمانسیپاسیون)

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر