۱۳۹۹ خرداد ۱۷, شنبه

هوش (فراست) (۲) (بخش آخر)



 پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
پروفسور دکتر ورن فرید مالتوش
برگردان
 شین میم شین

۸
·      کوشش های به عمل آمده برای نشان دادن تفاوت اصولی میان رفتار هوشمندانه انسانی (براساس مشخصات فوق الذکر) و کارآئی های ماشین های محاسبه الکترونیکی اما تلاشی بیهوده است و تاب مقاومت در برابر انتقاد را ندارد.
·      زیرا تک تک مشخصات هوشمندی یاد شده را می توان به طور ماشینی تقلید کرد.

۹
·      از این روست که می توان به معنای تجرید سیبرنه تیکی از «هوشمندی ماشینی»، «هوشمندی مصنوعی» و امثالهم سخن گفت.

۱۰
·      مرزبندی میان هوشمندی انسانی و هوشمندی ماشینی اغلب بر نتیجه گیری های باطل زیرین مبتنی است:

الف
·      بنا بر یکی از قوانین تئوری الگوریتم هر الگوریتم را می توان در یک ماشین محاسبه الکترونیکی تحقق بخشید.
·       (ماشین تورینگ)
ب
·      اکنون اما کلیه مشخصات هوشمندی (مثلا تفکر هویریستیکی) را نمی توان به وسیله الگوریتمی توصیف کرد و لذا می توان گفت که این امر تنها از عهده هوشمندی انسانی بر می آید.  

پ
·      این نتیجه گیری اما درست نیست.
·      زیرا پیوند میان الگوریتم و تحقق آن به وسیله ماشین محاسبه برگشت پذیر نیست:
·      هرچیزی که قابل تحقق در ماشین محاسبه الکترونیکی باشد، حتما نباید الگوریتم به معنای تئوری الگوریتم باشد.

۱۱
·      تفکر هویریستیکی را (حتی عالی ترین فرم متد آزمون و خطا را) نیز می توان بطور ماشینی تقلید کرد.

۱۲
·      تجزیه و تحلیل دقیقی نشان می دهد که حتی نبوغ را می توان به طور سیبرنتیکی توضیح داد که به معنای توسعه به مراتب عظیم تر تفکرمندی هویریستیکی است.

۱۳
·      دلیل معقولی وجود ندارد که بگوییم که ماشین های آتی قادر به انجام عالی ترین کارآئی های فکری بشری و حتی فراتر گذشتن از آن نحواهند بود.

۱۴
·      البته باید فراموش نکرد که چنین ماشین هائی باید اولا قادر به مبادله اطلاعات آزاد با محیط خود باشند و ثانیا قادر به خود مطلوب سازی باشند.

۱۵
·      مخالفت هائی که با این احتمال صورت می گیرد، بیشتر خصلت عاطفی دارند.

۱۶
·      این مخالفت ها بر این پایه استوارند که گویا هوشمندی و به ویژه نبوغ خصلت ایراسیونال (ضد عقلی) دارند و یا از احساس و عاطفه ناشی می شوند و کارآئی های ابرماشین های آتی توهینی بر عزت انسانی است.

۱۷
·      چنین مخالفت هائی بی پایه اند و ما را به یاد مخالفت هائی می اندازند که با تز داروین راجع به منشاء حیوانی انسان صورت گرفته و می گیرد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر