پروفسور دکتر کامیلا وارنکه
برگردان
شین
میم شین
ساختارهای شکوهمند مولکول ها
۱
· هولیسم (کل گرائی) اصطلاحی است که توسط اسموتس در اثر او به نام «هولیسم و اوولوسیون» (۱۹۲۷) بر بنیان واژه
یونانی «هولون» به معنی کل ساخته شده است.
۲
· منظور او از هولیسم، طرز تفکری است که در آغاز
قرن بیستم، به ویژه در سال های بیست تا سی این قرن، به مثابه واکنشی بر ضد
مکانیسیسم رایج در بیولوژی مطرح می شود و در صدد حل فلسفی مسئله مربوط به رابطه جزء و کل ضمن مطلق کردن کم و بیش کل بر می آید.
· (می توان گفت که هولیسم در دیالک تیک جزء و کل،
کل را مطلق می کند و جزء را دور می اندازد.
· یعنی دیالک تیک جزء و کل را به شکل دیالک تیک
واره هیچ و همه چیز تخریب می کند. مترجم)
۳
آگوست وایزمن
(۱۸۳۴ ـ ۱۹۱۷)
زیست شناس آلمانی
مؤسس نئوداروینیسم
مهمترین تئوریسین
اوولوسیون در قرن نوزدهم
بعد از چارلز داروین
· طرف دیگر مدال مکتب هولیسم را مکتب فلسفی «مریسم»
تشکیل می دهد.
۴
· مریسم از واژه یونانی «مروس» به معنی جزء تشکیل می شود و به مطلق کردن جزء می پردازد.
· (می توان گفت که مریسم در دیالک تیک جزء و کل،
جزء را مطلق می کند و کل را دور می اندازد و عملا دیالک تیک جزء و کل را به شکل
دیالک تیک همه چیز و هیچ تخریب می کند. مترجم)
۵
ژولیان
لامتری
(۱۷۰۹ ـ ۱۷۵۱)
پزشک، فیلسوف
پیگیرترین ماتریالیست
عصر روشنگری
آثار:
«قصه های طبیعت روح» (۱۷۴۵)
«انسان به مثابه ماشین»
(۱۷۴۷)
·
نمایندگان
برجسته مریسم لامتری و وایزمن (دانشمند ژنتیک) بوده اند.
۶
ژان کریسیتان
اسموتس
(۱۸۷۰ ـ ۱۹۵۰)
فیلسوف،
دولتمدار انگلیس، در افریقای جنوبی،
نخست وزیر
افریقای جنوبی
(۱۹۱۹ ـ ۱۹۲۴)
از مؤسیسین
هولیسم
ز مهره های
کلیدی ارتش انگلستان در جنگ جهانی اول
· اسموتس هولیسم را علاوه بر معنی فوق الذکر، به معنی نیرو و سمت
و سوی خلاق ذاتی جهان تلقی می کند که باعث و بانی اوولوسیون از کلیت های نسبتا
ساده به کلیت های هرچه بغرنجتر و سیر دم افزون به سوی کلیت ایدئال است.
۷
· مکتب هولیسم، خود را به مثابه ادامه دهنده کار
پیشینیان، بویژه ارسطو، لایب نیتس و هگل
در جهت حل مسئله کلیت می داند.
۸
· هولیسم در آغاز، در صدد پی ریزی متابیولوژی جدیدی
بود.
۹
· هولیسم می خواست که مکانیسیسم و ویتالیسم (که به مثابه مکانیسیسم به اضافه ماشین خدا واره
تعریف می شود) مورد نقد قرار دهد و در ضمن معارف مثبت آندو را عمده و با هم ترکیب کند.
۱۰
· هولیسم
مکانیسیسم را تا آنجا قبول داشت که آن کلیت های بیولوژیکی را بنا بر علل
طبیعی صرف توضیح می داد.
· ولی هر جا که آن ساختارهای خاص بیولوژیکی را
ناشی از ساختارهای فیزیکی ـ شیمیائی می دانست، با مخالفت هولیسم روبرو می شد.
۱۱
· هولیسم ویتالیسم را تا آنجا قبول داشت که آن به
خودقانونمندی ساختارهای ارگانیسمی باور داشت، ولی با آن در زمینه استخراج این خودقانونمندی
از قوای ماورای تجربی مخالفت می ورزید.
۱۲
کارل لودویگ برتالانفی
(۱۹۰۱ ـ ۱۹۷۲)
از بیولوگ های نظری و
سیستمتئوریسین های برجسته
از آثار او:
بیولوژی نظری (۱۹۳۲)
جهانتصویر بیولوژیکی (۱۹۴۹)
· این موضعگیری آغازین و درست هولیسم برای گروهی
از زیست شناسان از قبیل فون برتالانفی و هارتمن امکان حل دیالک تیکی رابطه جزء و کل و بنیانگذاری
بیولوژی نظری منطبق با سطح شناخت زمان خود را فراهم آورد.
۱۳
· اما هولیسم واقعی که به وسیله هالدین بنیانگذاری می شود، بوسیله اسموتس سیستماتیزه می گردد و به وسیله مایر، مایر ـ ابیش و
داکوئه نمایندگی می شود و تغییر و ترویج
می یابد، از حد متابیولوژی فراتر می رود و در صدد تشکیل یک اونتولوژی جدید
بر می آید.
· (اونتولوژی در واقع به معنی آموزش مربوط
به وجود است. مترجم)
· مراجعه کنید به اونتولوژی و اونتولوژی نوین در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۱۴
· با استفاده از کشف این امر که اتم سنگپایه نهائی
و تجزیه ناپذیر ماده نیست، بلکه خود کلیتی ساختارمند است، با استفاده از کشف
ایزومری در شیمی و به پیروی از روانشناسی هیئت و
امثالهم ساختارمندی و کلیت مندی به مثابه شیوه هستی بنیادی ماده قلمداد می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر