احسان طبری
در بارۀ شیوۀ درستِ رفتارِ مبارزان با یکدیگر
[بحثی در بابِ اِتیکِ مارکسیستی]
منبع:
سایت نوید نو
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
۱
شکلِ متداولِ بروز این الگوی روحی فردی ـ ذهنی
عبارت است
از
موافقتها و مخالفتها، اتحادها و نفاقها، دوستیها و دشمنیها
بر
اساس سلیقهها و نقشهها و منافع شخصی، زودگذر، غیراصولی
و
اجرای مبارزه برای پیش بردن نظر ِخود با روشهای ناسالم.
این جمله طبری
حاوی دانش تجربی بسیار ارزشمند او ست
که
از
سنت ریشه دار باندبازی در رهبری حزب توده
(و همه طویله های استالینیستی)
پرده برمی دارد.
در پرتو این دانش تجربی طبری
هم
درک طرز رفتار ضدعقلی و ضد تجربی حیرت انگیز باند کیانوری
پس از سرکوب توسط اجامر جماران
امکان پذیر می گردد،
هم
طرز برخورد خرکی و مخرب و ضد عقلی و ضد حزبی و تهوع آور باند حمید صفری در خارج از طویله
و
هم
تشکیل چندین باند به عنوان نماینده حزب توده
مثلا
نامه مردم
راه توده
عدالت
مهر
ماه
و
غیره
به
عوض تشکیل حزب واحدی به نام حزب توده.
الف
همه هم و غم باند کیانوری
خواه قبل از سرکوب و خواه پس از سرکوب،
اثبات مذبوحانه صحت خط مشی خرکی خود
بوده است.
این طرز برخورد برای ما سؤال بزرگی بوده است
که
اکنون
بدان جواب داده می شود.
ب
سؤال بی جواب دیگر
برای ما
طرز برخورد مخرب و خرکی و ضد عقلی و تهوع آور رهبری جدید حزب توده
به سرکردگی حمید صفری و غیره
با
مهاجران توده ای پس از سرکوب حزب توده
و
به
ویژه
با
سیاوش کسرایی
بوده است
که
حضرات
انتقام خود از باند کیانوری
را
از
مهاجرین بینوا و بی پناه می گرفتند.
اکنون
به
این سؤال ما
نیز
جواب داده می شود.
پ
سؤال سوم
تشکیل چندین دار و دسته به عنوان نماینده حزب توده
بوده
که
سودایی جز ستیز خرکی با یکدیگر در سر ندارند.
به این سؤال
نیز
اکنون
جواب داده می شود.
بین این باندها
اصلا
اختلاف نظر حقیقی
وجود ندارد.
اینها اصلا نظر ندارند.
به قول طبری
هدف الاهداف این باندها
اثبات زورکی صحت خط مشی الکی و خرکی خویش
ضمن
تخریب اعتبار یکدیگر است.
حزب توده
در
نتیجه سنت ریشه دار باندبازی
به
تشکیلاتی مافیایی مبدل می شود
که
میدان جنگ بی امان باندهای رقیب تحت سرکردگی رؤسای بی خرد و خردستیز است.
کردوکار جماعت خردستیز
را
نمی توان
به
مدد خرد
درک کرد و توضیح داد.
اکنون
به
همین دلیل
ضمنا
نسبیتی وارد همه تحلیل های ما در این زمینه می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر