۱۳۹۹ تیر ۴, چهارشنبه

درنگی در چیستایی حزب توده (۱۸)


 
بس نقش ها زدند
ولی
 روز آزمون

یک از هزارشان
نشد
آن بی نظیر ما


درنگی
از
میمحا نجار

 "انقلاب اسلامی" یا «انقلاب دمکراتیک» یک فریب بزرگ تاریخی!
بهرام دانش
 
۱
 درواقع دفتر بین المللی کمیته مرکزی حزب کمونیست روسیه شوروی 
سالیان دراز در ایران صدها میلیون دلار سرمایه گذاری و برنامه ریزی کرده بود. 
 
 بهرام دانش
ظاهرا
نمی داند که واحد پول شوروی نه دلار، بلکه روبل بوده است.
 
خوب
فرض کنیم
که
قضیه از این قرار بوده است
و
دولت اتحاد شوروی
(و نه دفتر حزب کمونیست) 
در
ایران سرمایه گزاری کرده باشد.

این چه ربطی به شکست انقلاب سفید 
 و
 پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی
 دارد؟

۲
هدف آنها این بود
 که
 ایران،
 این لقمه چرب و نرم و استراتژیک 
را 
در 
مقابله با آمریکا، 
از 
 حیطه نفوذ آمریکا و غرب 
خارج کند.
هدف آنها این بود 
که
 ایران،
 این لقمه چرب و نرم و استراتژیک
 را 
در مقابله با آمریکا،
 از حیطه نفوذ آمریکا و غرب خارج کند.  
 
اولا
خارج کردن لقمه ایران از گلوی امپریالیسم
که
به
ضرر مردم ایران نبوده و نیست.
 
ثانیا
اتحاد شوروی
در مقایسه با کشورهای امپریالیستی
کشوری در حال رشد بوده است
و
نه
آن سان که بهرام دانش تصور می کند،
کشوری امپریالیستی.
 
کسانی که به کشورهای سوسیالیستی سفر کرده اند،
شاهد عقب ماندگی تأسف انگیز نیروهای مولده در آن سامان بوده اند.
 
اتحاد شوروی و جوامع سوسیالیستی کذایی دیگر
می بایستی
یکشبه
ره صد ساله روند.
 
یعنی
همه کارهایی
را
که 
بورژوازی غرب طی صد ها سال کرده بود،
به سرعت و در مدت زمان کوتاه
انجام دهند.
 
ضمنا
اتحاد شوروی
از
بدو تولدش
تحت فشار از داخل و خارج بوده است.
 
رشد نیروهای مولده اتحاد شوروی
تک بعدی 
بوده است.
 
در 
زمینه های تسلیحاتی و فضانوردی
بوده است.
 
اعضای جوامع سوسیالیستی
بر خلاف اعضای جوامع امپریالیستی
در
وفور نعمت
نزیسته اند.
 
به
لحاظ تئوریکی
می توان گفت
 که 
مناسبات تولیدی سوسیالیستی به مثابه فرم و قالب و قابلمه
برای نیروهای مولده 
فوق العاده گل و گشاد بوده است
و
جلوی رشد شان گرفته شده بوده است.

این بدان می ماند
که
به
کودکی
لباس آدم بزرگ
پوشانده شود.

دلیل شکست انقلاب اکتبر و تجدید نظر حزب کمونیست جمهوری خلق چین
همین دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده (دیالک تیک فرم و محتوا، البسه و اندام)
بوده است.

رقابت میان دو سیستم
نه
رقابت میان نیروهای مولده آندو،
بلکه رقابت تسلیحاتی ـ فضانوردی میان آندو بوده است.

اگر جز این می بود،
یعنی 
اگر آن سان که بهرام دانش تصور می کند، می بود،
اتحاد شوروی
در
 همان سال های ۲۰ ـ ۳۰ هجری شمسی
می توانست به گذار جوامع فئودالی اندونزی و ایران و غیره مدد رساند.

 
اتحاد شوروی
به
سبب ضعف نیروهای مولده
حتی
قادر و مایل به حمایت از انقلاب ضد فئودالی پیروزمند خلق آذربایجان نبود.

چه رسد به اینکه
«سالیان دراز در ایران صدها میلیون دلار سرمایه گذاری و برنامه ریزی کرده» باشد.
 
بهرام دانش فرد فاقد حافظه و حواس پرتی است.
 
در
آغاز اوج گیری عنگلاب اسلامی
امریکا به اتحاد شوروی
پیشنهاد تقسیم ایران به ایران شمالی و ایران جنوبی
را
داد
که
اتحاد شوروی
بی کم ترین درنگ
رد کرد.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر