۱۳۹۹ تیر ۱, یکشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۳۳۷)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی 
 
اگر مرا چشم دل نبود
تو را نمی دیدم.
علی علیه السلام

۱
منظور از چشم دل چیست؟

۲
دل
یکی از معروف ترین مفاهیم در حوزه های مختلف فکری و هنری در کشور ما ست.

۳
به ویژه در آثار هنری
قبل از همه شعر
مفهوم دل
به
کرات
به کار رفته و می رود.

۴
امروز
حتی
از
سیاستمداران امپریالیستی
تا
کودکان نابالغ
در اقصا نقاط جهان
از ترکیب انگشتان دو دست
دل اختراع می کنند تا عشق خود را به بینندگان ابلاغ کنند.

۵
دل ولی چیست؟

۶
قلب است؟

۷
سؤالی
در رابطه با این سخن علی علیه السلام
قلب چشم دارد؟

۸
ضرب المثل معروفی ورد زبان ها ست:
از
دل
برود
هر انکه
از
دیده
برفت.

۹
واقعا چنین است؟
اگر چنین است
به چه دلیل
چنین است
و
اگر چنین نیست
باز هم دلیلش چیست؟

۱۰
روی مفهوم دل
باید کار کنیم.

۱۱
شاید ما کار کرده باشیم
ولی مطمئن نیستیم.

۱۲
می توان واژه دل را در اشعار وآثار کلاسیک های ادب فارسی مورد تأمل قرار داد و از محتوای مفهومی این واژه
سر در آورد.
 
علی علیه السلام
کوشش من در این نوشته کوتاه محدود به این بود که تفاوت اساسی دو واژه حاکمیت و قدرت را که معمولا از سر بی دقتی به جای هم بکار رفته و یکی انگاشته می شوند، نشان دهم.

۱
آره.
تلاش شما
نه فقط در این مورد
رهگشا ست.

۲
کشف همین خر تو خر مفهومی
خود هنر بزرگی است.

۳
نه فقط سران تحزاب سیاسی وطنی
بلکه حتی در مقیاس جهانی
همین خر تو خر
چشمگیر است.

۴
حتی تحلیل های احزاب کمونیست
و کلاسیک های میم لام
این مرزبندی میان مفاهیم فلسفی (و نه واژه های) حاکمیت و حکومت را مخدوش کرده اند.

۵
بشریت به نظر ما
بر سر دو راهی زیر ایستاده است:
یا تمرین و تعلیم و تعلم طرز تفکر مفهومی و یا ضلالت مدام و مادم العمر

۶
مثال از همین تحلیل شما:

۷
فرق واژه و مفهوم چیست.

۸
فرق واژه حاکمیت و یا حکومت با مفاهیم حاکمیت و حکومت چیست؟
 
خمینی و خامنه ای هم “انترناسیونال” بوده و است
چون پول مردم را به حزب الله و حماس داده و می دهد
تا اسلام گسترش یابد و کل جهان را فرا گیرد!
حریف هماندیش

۱
این جمله حریف هماندیش
مملو از ایرادات رنگارنگ است.

۲
اولا
افراد که نمی توانند انترناسیونال و یا ناسیونال باشند.

۳
افراد می توانند انترناسیونالیست و یا ناسیونالیست باشند.

۴
سران فاشیسم و فوندامنتالیسم و میلیتاریسم (هیتلر وخمینی و بن لادن و خامنه ای و سلیمانی و غیره)
حتی
ناسیونالیست
نیستند
چه رسد به اینکه انترناسیونالیست باشند.

۵
اینها
ماهیتا
ضد ملی اند.

۶
ضد خلقی اند.

۷
ضد بشری اند.

۸
ضد پرولتری اند
زن ستیزند.
آنتی فمینیستی اند.

۹
دلیل حمایت فاشیست ها از امثال ناصر و قذاف و صدام و عرفات و غیره و حمایت فوندامنتالیست ها از حزب الله و جهاد و حماس و غیره
آنتی سیمیستم (یهودی ستیزی) است که یکی از ستون های ایده ئولوژیکی اصلی فاشیسم و فوندامنتالیسم است.

۱۰
شعار مرگ بر اسرائیل
به معنی زنده باد فاشیسم و فوندامنتالیسم است.

۱۱
به
معنی انتی کمونیسم است.
 
آره.
 
۱
یکی از دلایل شخصی کردن بحث
خالی بودن کله از مغز اندیشنده و چنته از سخن سنجیده است.

۲
ولی
شخصی کردن بحث
ضمنا
برای تخریب اعتبار صاحب نظر
است.

۳
یا در صورت حسن نیت
برای کتمان حقیقت
از
طریق تخریب اعتبار صاحبنظر است.

۴
بحث
همیشه
دیالک تیکی از سوبژکتیو ـ اوبژکتیو است.

۵
نکته اصلی این است
که
در
بحث
و
در
شناخت هر چیز
تعیین کننده
اوبژکتیو (موضوع بحث، نظر مورد بحث) است.

۶
چون
محتوای شناخت در اوبژکت شناخت است.

۷
مثال:
خریت خر
در
خود خر
 (اوبژکت شناخت)
است
و نه در خر چران و خر فروش و خرشناس و خرسوار  
(سوبژکت شناخت)
 
عجب خرافه ای

۱
حریف نمی داند که هر کالایی حتی
پاتنت می شود.

۲
جهان که جم عاران نیست
تا
جم تو جم باشد.

۳
مثال:
یکی از داروهای ساده
آسپیرین است
که
کنسرن بایر در آلمان
هزار سال قبل تولید کرده است
و
میلیونر شده است.

۴
هر کس دلش خواست که مجاز نیست تا با فوت و فن و ترفند بایر آسپیرین تولید کند.

۴
چه رسد به تولید واکنسی برای ویروس بی پدر و مادری
که
تولیدش کار حضرت فیل است.

۵
هنوز برای خیلی از ویروس های مهلک از ایدز تا ابولا و کوید ۱ و ۲ و غیره
واکسن
تولید نشده است.

۵
بعضی ها راجع به بعضی چیزها
اگر
سکوت کنند
سنگین ترند.

۶
بعضی ها از بعضی چیزها
اگر دفاع نکنند
به
نفع ان چیزها ست.
 
کودکِ من !
تساوی تنها در آن جایی که تو هستی
وجود دارد.
ما تنها در رحم مادر برابر هستیم
مدرس جامعه شناسی امپریالیستی ـ فوندامنتالیستی

۱
مطمئنی
جامعه شناس جماران؟

۲
نوزادی که در شکم شهبانویی است
به
لحاظ تغذیه و تأثرات روحی دیگر
با
نوزادی که در شکم زنان دربدر و آواره است
برابر است؟

۳
نوزاد زنان جهان و جماران که در زباله دانی ها
به
دنبال رزق مقرر می گردند
با
نوزاد زنان اجامر جماران
برابر است؟

۴
عقلت کجا ست؟
 
حاکمیت و قدرت
علی علیه السلام

۱
این
بحث بسیار اکتوئل فوق العاده مهمی است.

۲
ما اگر جای شما بودیم
این مسئله
را
به شکل دیالک تیک های زیر
طرح، بحث و حل می کردیم:

الف
به
طرز دیالک تیک حاکمیت و حکومت 
(قدرت، دولت)

ب
به
طرز دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه

پ
به
شکل دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی

ت
به
شکل دیالک تیک مناسبات اقتصادی و مناسبات سیاسی

۳
قدرت و یا حکومت و یا دولت
یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی جامعه است.

۴
حاکمیت
اما
یکی از عناصر مهم زیربنای اقتصادی جامعه است.

۵
در دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
نقش تعیین کننده
از
آن زیربنای اقتصادی است.

۶
یعنی
حکومت و یا قدرت و یا هیئت حاکمه و یا مناسبات سیاسی، فکری، فرهنگی، اخلاقی، و پدیده های هنری و استه تیکی
باید
به ساز حاکمیت، طبقه حاکمه، مناسبات اقتصادی برقصد
و
ضمنا
به نوبه خود
در انها مؤثر افتد.
گاه مثبت و گه منفی
 
زنده باد مرزهای ملی.

۱
اتفاقا
بدبختی از زمانی شروع شده
که
حقوق ملل
زیر پا گذاشته شده است.

۲
اولا توسط جورج ابن بوش
ثانیا
توسط وحوش
(فوندامنتالیسم شیعی و سنی)

۳
اکنون
۸۲ میلیون نفر آواره اند
۳۰ میلیون در سرزمین خویش آواره اند
و
۵۲ میلیون در خارج از مرزهای ملی خویش.

۴
مثال
عردوغان
عرعرکنان
وارد خاک سوریه و یا عراق می شود و میلیون ها نفر مجبور به کوچ می شوند.

۵
بنا بر قانون ملل
که
در
سازمان ملل به تصویب رسیده
او
اصلا
چنین حقی ندارد.

۶
همانطور که هر خانه ای در و دیوار دارد
هر کشوری هم باید مرزهای ملی داشته باشد
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر