۱۳۹۹ خرداد ۲۹, پنجشنبه

از شاملوئیسم تا شاملوچیسم (فرهاد شهباز) (۹)


  تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
 
فرهاد شهباز
 
آقای نوید

حالا مرگ بر امریکا شد 
فاشیستی 
و
 آن را انداختید گردن جلال!

شما اینجوری میخاید صادقانه در افکارتان بازیبینی کنید؟!

ما چیزی بنام حاکمیت طبقاتی نداریم 
و 
تنها حاکمیت علمی و با فهم و باشعور داریم!
لطفا طوطی وار یک چیز غلط را تکرار نکنید
ضمنا 
حزب توده 
با
 همین شعار کنونی من
 خشتک همه رو به سرشون کشیده بود
حالا من شدم متحجر و بنیادگرا و فاشیست؟!
بخاطر همین 
هم
 متخصصان 
(مشخصا ایرانی) 
چپی ها 
رو یک مشت داغون می دانند!
 
۱
حالا مرگ بر امریکا شد 
فاشیستی 
و
 آن را انداختید گردن جلال!
 
به این جمله فرهاد شهباز
باید اندکی دقت داشت:
شعار فرهاد شهباز
که
یک ثانیه قبل نوشته،
نه
مرگ بر امریکا،
بلکه مرگ بر امریکا و اسراییل!
بوده است.
 
چرا
فرهاد شهباز خیلی خیلی صادق
شعار یک ثانیه قبل خود
را
حتی
تحریف می کند؟
 
برای اینکه می داند که شعار مرگ بر اسراییل!  
شعاری فاشیستی ـ فوندامنتالیستی است؟
 
۲
حالا مرگ بر امریکا شد 
فاشیستی 
و
 آن را انداختید گردن جلال!

شما اینجوری میخاید صادقانه در افکارتان بازیبینی کنید؟!
 
ضمنا
چرا
شهباز
کامنت نوید
را
با 
اندکی دقت نخوانده، 
تا دلیل آل احمدیستی بودن متد فکری خود را بشنود؟
 
نوید
گیر دادن فرهاد شهباز و امثالهم به کشورهای امریکا و اسرائیل
را
به 
معنی عمده کردن عامل جغرافیایی 
 دانسته است.
 
جلال آل احمد و خمینی و خامنه ای و غیره
(فاشیسم، فئودالیسم و فوندامنتالیسم)
هم
به
معیار جغرافیایی من درآوردی شرق و غرب
می چسبند
و
محتوای طبقاتی و فرماسیونی ـ اقتصادی جوامع بشری
را
فراموش می کنند
تا
بتوانند عوام فریبی کنند.
 
مراجعه کنید
به 
سیری در جهان بینی جلال آل احمد
(غرب زدگی)


جلال آل احمد و احمد شاملو
دو روی سکه فاشیستی واحدی اند:
هر دو طرفدار اگزیستانسیالیسم اند.
هر دو چپ نما هستند.
جلال آل احمد نماینده فاشیسم، فئودالیسم و فوندامنتالیسم
بوده
و
احمد شاملو
نماینده فاشیسم.
 
جغرافیاگرایی
فرمی از فرمالیسم است
که
کشورها
را
یعنی فرم و قالب و قابلمه
را
می بیند
و
محتوای طبقاتی و فرماسیونی کشورها
را
نمی بیند و نمی خواهد ببیند.
 
چون
در
آن صورت،
عوام فریبی محال می گردد.
 
۲
ما چیزی بنام حاکمیت طبقاتی نداریم 
و 
تنها حاکمیت علمی و با فهم و باشعور داریم!
 
این دیگر نهایت بدبختی
است.
 
هر کسی که ذره ای مغز اندیشنده در کاسه سر دارد،
ضد دیالک تیکی حاکمیت طبقاتی
را
دموکراسی توده ای
(نوید)
کمونیسم
می داند
و
نه
حاکمیت کذایی علمی.
 
مشخصه مهم فاشیسم و فوندامنتالیسم چپنما
  خردستیزی
است.
 
فرهاد شهباز
  تشکیل حاکمیت نژاد ارباب بر نژاد برده هیتلر
را
با
 تشکیل حاکمیت علم
عوض کرده است.
 
منظور هردو 
حاکمیت نخبگان
است
و
حاکیمت کذایی نخبگان انتزاعی
خرافه ای بیش نیست.
 
چون حاکمیت فقط می تواند حاکمیت طبقه و یا طبقاتی بر طبقه و یا طبقات دیگر
 باشد.

حاکمیت
همیشه
چیزی زیربنایی ـ اقتصادی
است
و
نه
چیزی روبنایی ـ ایده ئولوژیکی
و
نه
چیزی نژادی و علمی.

سؤال این است
که
چرا
فرهاد شهباز
به
علم و فهم و شعور و تخصص و فوت و فن
چسبیده است؟

۳
لطفا طوطی وار یک چیز غلط را تکرار نکنید
ضمنا 
حزب توده 
با
 همین شعار کنونی من
 خشتک همه رو به سرشون کشیده بود
 
طرز استدلال و اثبات بطلان نظر نوید توسط شهبار
تماشایی
است.
 
تکیه بر تشخیص و تعیین حاکمیت طبقاتی جوامع بشری
چیز غلطی
است.
 
چرا؟
 
اولا
به این دلیل قوی
که 
علامه متخصص با فهم و با شعور خودشیفته ای به نام فرهاد شهباز
چنین فتوا داده است.

ثانیا
به 
این دلیل قوی
که
حزب توده 
با
 همین شعار کنونی فرهاد شهباز
 خشتک همه رو به سرشون کشیده بود.
 
منظور شهباز از شعار کنونی اش،
احتمالا
 مرگ بر امریکا و اسراییل!
است.
 
اولا
کردوکار درست و یا غلط حزب توده
ربطی به بحث نوید
ندارد.
 
ثانیا
شعار مرگ اسراییل! توسط طویله های استالینیستی،
نشانه خریت بزرگ آنها بوده است 
و
 شعاری خرافی، فاشیستی، فوندامنتالیستی و شرم انگیز بوده است.
 
ثالثا
حزب توده
شعار مرگ بر امپریالیسم تحت سرکردگی امریکا  را
داده است
و
نه
 شعار مبتنی بر جغرافیاگرایی مرگ بر کشور امریکا 
را.
 
رابعا
حزب توده
نماینده توده بوده است
و
از
موضع توده
امپریالیسم امریکا
را
به
چالش کشیده است
و
نه
بسان هارت و پورتیست های شاملوئیستی - شاملوچیستی
از
موضع فاشیستی.
 
خامسا
نوید
خریت حزب توده و خرافیت خط مشی آن
را
قبول ندارد و صریحا به نقد می کشد.
 
۴
حالا من شدم متحجر و بنیادگرا و فاشیست؟!
بخاطر همین 
هم
 متخصصان 
(مشخصا ایرانی) 
چپی ها 
رو یک مشت داغون می دانند!
 
دلیل بطلان نظر نوید راجع به فرهاد شهباز
در
قاموس علامه با فهم و با شعور فاشیسم وطنی
داغون بودن چپی ها
در
قاموس متخصصان
است.
 
متخصص در چه زمینه ای؟
 
ضمنا
فرهاد شهباز
را
سخن از کدامین متخصصان مشخص است؟
 
هدف الاهداف فرهاد شهباز از لغله واژه های علم و فهم و شعور و تخصص
خودستایی شاملوئیستی ـ شاملوچیستی
است
و
بس.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر