۱۳۹۸ مرداد ۲۲, سه‌شنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۱۰۳)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
بادبادکها

خودمختار

نیستند.

۱

بادبادک ها

بدتر از برده اند.

۲

یعنی بیشتر از یک ارباب دارند.

۳

علیرغم آن

به

فرمان و فتوای هر کسی

اعتنایی ندارند.

۴

افسار بادبادک اولا

به دست

خداوند (صاحب) بادبادک است

به

دست بادبادک پران است.

۵

و بیشتر از آن و تعیین کننده تر از آن

به دست باد است.

۶

معنی تحت اللفظی بادبادک

چیزی است که باد در آن می دمد.

۷

بادبادک یکی از اختراعات قدیمی چین است و تاریخی دیرینه دارد.

در کتاب‌های قدیمی نوشته شده‌است که در سال ۴۰۰ قبل از میلاد، «مو زی» اندیشمند معروف و «لو بان» استاد نجاری در چین با خیزران و چوب پرندگان چوبی ساختند. این نوع پرندگان که «مو یوان» نام دارد، می‌توانست در هوا پرواز می‌کرد. این بادبادک نخستین بادبادک جهان محسوب می‌شود. بعدها مردم با خیزران و ابریشم بادبادک ساختند. بعد از آن از کاغذ استفاده کردند و بادبادک‌هایی به نام «جیر یوان» ساختند («جیر» در زبان چینی کاغذ معنا می‌دهد). در اواخر سلسله تانگ (سال ۶۱۸ تا ۹۰۷ میلادی) مردم سوتی در «جیر یوان» نصب می‌کردند و سوت با دمیدن باد به داخل آن به صدا درمی‌آورد و بدین سبب بادبادک گرفت.

بادبادک قبلاً یک وسیله نظامی بود. مثلاً برای اندازه‌گیری فاصله بین واحدهای نظامی دو کشور یا اطلاع‌رسانی مورد استفاده قرار می‌گرفت. در سلسله تانگ مردم به تدریج بادبادک را برای تفریح هوا می‌کردند. در سلسله «سون» در قرن ۱۰ میلادی، بادبادک چین به تدریج به مناطق مختلف جهان مانند کشورهای آسیایی کره شمالی، ژاپن، مالزی و اروپا و قاره آمریکا راه یافت. بادبادک چین در مناطق اروپایی و قاره آمریکا به وسیله پرواز تبدیل شد. سرانجام برادران «رایت» آمریکا نخستین هواپیمای مسافربری را ساختند. بدین سبب، در سالن نمایشگاه فضاپیمای واشینگتن آمریکا یک بادبادک چینی به چشم می‌خورد که روی آن نوشته‌است: نخستین وسیله پرواز بشر بادبادک و موشک چین است.

هنر ایرانی جماعت نفهمیدن حرف دهن خویش است
فهم حرف دهن همنوعان خویش پیشکش

۱

ایده ئولوژی چپ نداریم.

۲

چی داریم؟

۳

مارکسیسم ـ لنینیسم داریم

که

همزمان و در آن واحد

هم علم است و هم ایده ئولوژی است.

۴

مارکسیسم ـ لنینیسم

ایده ئولوژی طبقه کارگر است که سوبژکت تاریخ و معمار سوسیالیسم و کمونیسم است.

منجی نهیی بشریت است.

دو دو تا چهارتا همین است.

۵

شما

می فرمایید ایده ئولوژی طبقه کارگر بیات است.

۶

شما کمترین خبری از ایده ئولوژی طبقه کارگر ندارید.

نمی توانید هم داشته باشید.

۷

برای اینکه

ایده ئولوژی

آموختنی نیست.

۸

بدون فلسفه مارکسیستی ـ لنیینستی

نمی توان اندیشید.

۹

بدبختی اعضای طبقات انگل و غیرپرولتری همین است:

عرعریدن به عوض اندیشیدن

۱۰

بدون فلسفه مارکسیستی ـ لنیینستی

نمی توان ترک خریت کرد و آدم شد.

۱۱

خیال نکنید که این توهین به کسی است.

۱۲

این تحلیل رئالیستی و راسیونالیستی است:

یا

درجا زدن مادام العمر در خریت

و

یا

از آن خود کردن مشقت بار فلسفه مارکسیستی ـ لنیینستی

و

ورود به عالم آدمیت

۱۳

برشت بزرگترین فیلسوف تاریخ بشری است.

۱۴

هنوز جرعه ای از دریای آثار برشت ترجمه نشده است.

۱۵

برای کشف حقیقت

به

خرد کل اندیش

نیاز بی چون و چرا هست.

۱۶

خرد کل انیدش

یعنی فلسفه مارکسیستی ـ لنیینستی

۱۷

چرا وبه چه دلیل؟

۱۸

به این دلیل

که

حقیقت در کل است و نه در جزء

۱۹

و

کل

موضوع فلسفه مارکسیستی ـ لنیینستی است و نه علوم منفرد.

۲۰

شما خیال می کنید که سوسیالیسم کذایی در کشورهای اروپای شرقی شکست خورده

و

با

آن

فلسفه مارکسیستی ـ لنیینستی

بیات شده است.

۲۱

به همین خیال باشید.

۲۲

بشریت بهتر از فلسفه مارکسیستی ـ لنیینستی

چیزی به نصیب نبرده است

۲۳

حد همین است

خرد ورزی و دانایی را

آفتابه سیری چند؟

دوست داشتن ات هــوس نیست

کـه بــاشـد و نبــاشـد

نفــس اسـت

تا بــاشم

تا باشی

حریف

۱

دوست داشتنت

یعنی دوست داشتن تو

۲

دوست داشتن ات

بی معنی است.

۳

این طرز نگارش

به معنی آفتابه برداشتن بر زبان بی صاحب فارسی است.

۴

ضمنا

دوست داشتن و نفرت داشتن

چیزهای سوبژکتیو

اند.

۵

چیزهای سوبژکتیو

همیشه و همه جا

وابسته به چیزهای اوبژکتیو

اند.

۵

بنی آدم

اگر به جلادی هم احتیاج داشته باشد

نه

تنها

دوستش می دارد

بلکه

از سر تا پا

دلباخته اش می شود

تا

به آن نیازش برسد.

۶

گاهی

حتی

ترس از جلاد

نوعی عشق به جلاد در دل قربانی فرومایه

ایجاد می کند.

(مش محمود دولت آبادی)

۷

بالاتر از خودخواهی

خواهشی وجود ندارد.

۸

دوست داشتن کسی

قبل از همه

به معنی دوست داشتن خویشتن خویش است.

به

معنی خودخواهی است

به

معنی رفع نیاز سات

و

آن کس

اسباب رفع نیاز است و بس.

۹

کسی

برای کس دیگر

نفس نمی شود

حتی اگر توله اش باشد

که

عشقش به او اصیل است و قوی است.

۱۰

البته

اکنون

بنی ادم لیاقت خودخواهی حتی ندارد.

۱۱

بمب بر کمر خود و توله خود می بندد و به میان مردم می رود و می فرستد.

۱۲

یعنی

خودستیز است.

۱۳

یعنی نازلتر از موجودات زنده از نبات تا جانور است.

۱۴

دم زدن از دوست داشتن در این زمان و زمانه

اگر

خودفریبی نباشد

عوام فریبی است.

حقیقت

به

همان اندازه

اشاعه خواهد یافت

که

ما

اشاعه اش بدهیم.

اینکه آفتابِ حقیقت برای همیشه پشت ابر نخواهد ماند

حرفِ مفتی است.

فقط ما می توانیم

ابرها را پراکنده سازیم

تا

آفتاب حقیقت بیرون آید و بدرخشد.

برتولت برشت

۱

نفس برتولت برشت از جای گرم برمی خیزد.

۲

ایراد برشت

در

قیاس به نفس کردن

است.

۳

برشت

خیال می کند که همه مثل خود او هستند

و

قادر به کشف حقیقت اند.

۴

به همین دلیل

افشای حقیقت را

اکیدا

اندرز می دهد.

۵

۹۹ در صد روشنفکران طویله جماران و شاید هم طویله جهان

عاجز از تمیز حقیقت از واقعیت اند.

۶

یعنی

اصلا نمی دانند که حقیقت چیست

کشف حقیقت پیشکش

و

افشای حقیقت

پیشکش تر.

۷

راستی

حقیقت چیست؟

۸

فرق و تفاوت و تضاد حقیقت با واقعیت چیست؟

۹

حقیقت کجا ست؟

۱۰

به چه طریق و ترفندی می توان حقیقت را کشف کرد؟

آفتابه برداشتن بر زبان فارسی

شده کسب و کار امت همیشه در طویله

۱

مفهوم تغییر شکلی در این عنوان

بی معنی است.

۲

ضمنا

این مفهوم کج و کوله

اصلا مصطلح نیست.

۳

شکل چیست؟

۴

شکل یک مفهوم مته متیکی (ریاضی) و به عبارت دقیقتر گئومتریکی (هندسی) است.

۵

در عرصه جامعه باید از مفاهیم فلسفی (ماتریالیستی ـ تاریخی) و یا حداقل سوسیولوژیکی (جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی) استفاده کرد.

۶

منظور حریف از تغییرات شکلی

مشخصا

چیست؟

۷

ضمنا

واژه تغییرات

که زیباتر و دلنشین تر از

واژه تغییرها

ست؟

۸

تغییر

واژه ای عربی است.

۹

جمع بستن واژه های عربی با «ها» که به فارسی گشتن آنها منجر نمی شود

فقط

به

تخریب استه تیک کلام

می انجامد

و

حال خواننده و شنونده را به هم می زند.

۱۰

شکل

به مثابه مفهومی گئومتریکی

فرمی از بسط مقوله فلسفی فرم

است.

۱۱

اگر من ـ زور حریف مشخص باشد

شاید

بتوان از تغییرات فرمال

استفاده کرد.

۱۲

البته

باید دقت داشت

که تغییرات فرمال

چه بسا با تغییرات محتوایی توأم اند.

دیالک تیک فرم و محتوا

۱۳

مثال

تغییرات فرمال

در

رابطه

با

حجاب

و

یا مطبوعات

و

یا

سندیکاها و احزاب

حاوی تغییرات محتوایی اند.

۱۴

یعنی برابر با هیچ نیستند

و

باید از آنها استقبال کرد و حتی خواستار تعمیق و تحکیم و توسعه آنها شد.

۱۵

دیالک تیک ماتریالیستی ـ دیالک تیکی ـ تاریخی دیگری وجود دارد

که

غنی تر و دقیقتر است:

دیالک تیک پدیده (نمود) و ماهیت

۱۶

بر پایه این دیالک تیک

می توان

از تغییرات صوری و یا نمودین و یا ظاهری دم زد.

۱۷

پدیده و نمود

تعیین کننده ترین بخش فرم است

و

ماهیت تعیین کننده ترین بخش محتوا ست.

۱۸

تغییرات صوری و یا نمودین

ضد تغییرات ماهوی اند.

۱۹

مثال

دادن شعار براندازی تئوکراسی (ولایت فقیه)

شعاری مربوط به تغییرات صوری و نمودین است.

۲۰

یعنی

به تغییر ماهوی طویله منجر نمی شود.

۲۱

یعنی طبقه حاکمه (بورژوازی) به جای خود می ماند.

و

ذلت در فرم دیگر ادامه می یابد.

۲۲

براندازی انقلابی ـ پرولتری طبقه حاکمه

شعاری است 
که

بیانگر تغییرات ماهوی است.

ادب چیست؟

۱

ادب یکی از عناصر اتیک (اخلاق) است.

۲

اخلاق (اتیک)

از عناصر روبنایی جامعه است.

۳

اخلاق حاکم در هر جامعه

اخلاق طبقه حاکمه است.

۴

اخلاق

اما

چیزی طبقاتی است.

۵

اخلاق انتزاعی و معتبرالعموم وجود ندارد.

۶

فقط

اخلاق طبقاتی

وجود دارد.

الف

تفاوت میان اخلاق اشراف فئودال و روحانی

با

اخلاق دهقانی

از

زمین تا آسمان است.

ب

تفاوت میان اخلاق عمله ای با اخلاق تاجری

از

زمین تا آسمان است.

۷

ادب حاکم و رایج در جامعه طبقاتی

فرمی از ریا ست.

۸

ادب حاکم و رایج در جامعه طبقاتی

بهانه ای

برای

سکوت در مقابل دروغ است

۹

ادب حاکم و رایج در جامعه طبقاتی

دستاویزی برای پرهیز از روشنگری علمی و انقلابی است.

۱۰

ادب حاکم و رایج در جامعه طبقاتی

تجملی است

که

توده مولد و زحمتکش

از عهده تقبلش برنمی آید.

۱۱

ادب حاکم و رایج در جامعه طبقاتی

برای لاشخورها ست

که

نان شان در روغن است.

۱۲

ادب حاکم و رایج در جامعه طبقاتی

برای زالوها ست که از خون خلق تغذیه می کنند و ریا می ورزند.

جامعه و جهان

آتشگهی

و

یا

اجاقی

همیشه سوزان

است.

۱

همه چیز

در

این آتشگه

در حال سوختن مدام است.

گاه

با شعله و دود

و

گه

بی شعله و دود.

۲

به زبان علمی

همه چیز

از جماد تا نبات و جانور و انسان

در حال اکسیداسیون

است.

دیالک تیک اکسیداسیون و ردوکسیون (احیا)

۳

اندام جمادات و موجودات زنده از نبات تا جانور و انسان

رفته رفته

از مواد اکسید شده

انباشته می شود.

۴

گل

خس و خاشاک

می شود

بدن

اسکلت

و

استخوان پوک می شود.

۵

پیر کریهی که کسی حوصله نگاه کردن حتی به او را ندارد

ای بسا

که

روزی رستمی و ماهرویی

بوده است و خیلی ها در حسرت همدمی و همنشینی با او به سر برده اند.

۶

زندگی

زیبا ست

ای زیبا پسند

زنده اندیشان

به

زیبایی رسند

آنچنان زیبا ست

این بی بازگشت

کز برایش می توان از جان گذشت

۷

برژیت باردو

کجا ست؟

چی بود و چی شد؟

سعدی

لاابالی چه کند دفتر دانایی را

طاقت وعظ نباشد سر سودایی را

آب

را

قول تو(فرمان تو، اراده تو)

با

آتش

اگر جمع کند

نتواند که کند عشق و شکیبایی را

دیده را فایده آن است که دلبر بیند

ور نبیند چه بود فایده بینایی را

عاشقان را چه غم از سرزنش دشمن و دوست

یا

غم دوست

خورد

یا

غم رسوایی

را

همه دانند که من سبزه خط دارم دوست

نه چو دیگر حیوان سبزه صحرایی را

من همان روز دل و صبر به یغما دادم

که مقید شدم آن دلبر یغمایی را

سرو بگذار که قدی و قیامی دارد

گو ببین آمدن و رفتن رعنایی را

گر

برانی

نرود

ور برود

باز آید

ناگزیر است مگس

دکه حلوایی را

بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس

حد همین است سخندانی و زیبایی را

سعدیا

نوبتی (طبال)

امشب دهل صبح نکوفت

یا مگر روز نباشد شب تنهایی را

پایان

خریت ها و فخر فروشی ها به خصایص بندتنبانی

۱

نه

کرد

و

لر

و

ترک

و

عرب

و

بلوچ

و

فلان و بهمان

بودن

فخر انگیز

است

و

نه

ایرانی

و

افغانی

و

آلمانی

و

یونانی

و

امریکایی

بودن.

۲

فخر فروشی به چیزهای بند تنبانی

نشانه عقب ماندگی از قافله تمدن و فرهنگ است.

۳

اگر نشانه گرایشات فاشیسنتی و پانیستی نباشد

هی شاعر

پوتین سرخ است؟

۱

اگر تزار روس سرخ بوده باشد

پوتین هم سرخ است.

۲

پوتین کمترین فرقی با ترامپ و لاشخورهای امپریالیستی سیاه ندارد.

۳

روسیه کنونی

کشوری امپریالیستی است:

اولیگارشیستی است.

۴

اولیگارشی به چه معنی است؟

۵

اولیگارشی مشخصه مهم امپریالیسم است که لنین کشف کرده است

۶

اولیگارشی یعنی ذوب سرمایه صنعتی در سرمایه مالی (بانکی)

۷

پوتین و حزب کثافتش

مدافع سرسخت نئوفاشیسم است.

۸

نمایندگان حزب پوتین در کنگره های طویله های نئوفاشیستی

مورد استقبال عمیق قرار می گیرند

حتی عرعر رانی می کنند.

۹

مگر عخبار نمی یبینی و نمی شنوی؟

۱۰

ترامپ و ترامپک های اروپای شرقی

با حمایت پوتین روی کار امده اند.

۱۱

به

ماری لوپن

نئوفاشیست فرانسه

پوتین

کمک مالی عظیمی برای پیروزی در انتخابات کرد

۱۲

جمهوری کثافت جماران هم

فاشیستی (پان اسلامیستی) و فوندامنتالیستی

است.

۱۳

فوندامنتالیسم

همشیره فاشیسم است.

۱۴

بدون شناخت فاشیسم

نمی توان فوندامنتالیسم

را

شناخت.

۱۵

ما صدها تحلیل

در این زمینه برای اجنه

منتشر کرده ایم.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر