مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
۱
مجموعه این عناصر و ساختارها
که
با یکدیگر و همچنین با نظام روزی رسان خود
پیوندهای معین و متقابل دارند،
تا زمانی که این نظام فئودالی متزلزل نشده است،
همچنان
با
قوت و استحکام خود
باقی می مانند
و
به گونه ای هماهنگ و فراگیر عمل می کنند.
معنی تحت اللفظی:
برای تخریب عناصر و ساختارهای روبنایی ـ ایده ئولوژیکی فئودالی ـ روحانی
باید فرماسیون اقتصادی فئودالی
متزلزل شود.
این راه حل الف برزگر
در تحلیل نهایی
راه حل ماتریالیستی ـ تاریخی درستی است.
پیش شرط تغییر روبنای ایده ئولوژیکی حاکم،
تحول بنیادی مناسبات تولیدی حاکم
(زیربنای اقتصادی)
است.
این
به معنی سرنگون سازی طبقه حاکمه است.
این
به معنی تعویض طبقه حاکمه است
که
وسایل اساسی تولید جامعه
را
در اختیار خود دارد.
این به معنی انقلاب بورژوایی (ضد فئودالی) است.
الف برزگر
ظاهرا
نمی داند که این انقلاب بورژوایی (ضد فئودالی) توسط شاه رهبری دشه و پیروز گشته است.
عنگلاب اسلامی
چیزی جز غلبه بر انقلاب بورژوایی
نبوده است.
تشکیل و بازتشکیل و تقویت و تحکیم عناصر و ساختارهای فئودالی ـ روحانی ـ مذهبی
به همین دلایل است.
به دلیل رستاوراسیون است.
به دلیل پیروزی مجدد ارتجاع فئودالی بر انقلاب بورژوایی است.
جالب اما ادامه سخن الف برزگر است:
۲
اما
با پیدایش عناصر تکوین دنیای جدید
تزلزل و گسیختگی فزاینده آنها آغاز می شود.
الف برزگر
چنان وانمود می کند که انگار ایران در زمان روی کار آمدن مجدد ارتجاع فئودالی،
در اعماق قرون وسطی بوده است
و
از
«عناصر تکوین دنیای جدید»
در ایران
اثری نبوده است.
این چیزها نشانه حواس پرتی الف برزگرند.
۳
چنانکه در مقیاس جهانی
نخستین بار
با
جدا شدن رشته هایی به صورت علم از این مجموعه
و
مقدم بر همه
علوم طبیعی، ریاضیات و ستاره شناسی
دوران جدیدی بشارت داده شد
که
در آن،
جامعه
از قدرت مذهبی رهایی می یافت.
معنی تحت اللفظی:
با جدا شدن رشته های علمی از این عناصر و ساختارهای فئودالی
مژده شروع دوران جدیدی داده شد
و
جامعه از قدرت مذهبی رهایی یافت.
وارونه بینی و وارونه اندیشی و وارونه نمایی
ادامه می یابد:
عناصری از روبنای ایده ئولوژیکی
(تشکیل و تدوین علوم طبیعی و ریاضی و غیره)
نه،
نتیجه رشد بورژوازی و نه بیانگر نیازهای مادی و فکری بورژوازی،
بلکه
مقدم بر آنها قلمداد می شود.
جالب تر این که الف برزگر
به عوض رهایی کم و بیش جامعه بشری از فئودالیسم،
از «رهایی جامعه از قدرت مذهبی»
دم می زند
و
آدمی
را
به یاد مزخرفات علامه های بورژوایی می اندازد.
۴
وانگهی
به عنوان مثال
از
مسیحیت
و
پس از آن
از
اسلام
چون پدیده ای مثبت، انقلابی و سرنوشت ساز
سخن رفته است،
همانا
به خاطر آن است
که
این پدیده های تاریخی در زمان خود
با
طرح شعارهای دوستی و برابری میان انسان های ستمدید،
در دل توده های اسیر راه یافتند
و
با
همان سلاح حق طلبی در آغاز گسترش خود،
امپراطوری های فاسد و ستم پیشه ای
را
به زانو در آوردند.
معنی تحت اللفظی:
دلیل «مثبت و انقلابی و سرنوشت ساز» ارزیابی کردن مسیحیت و اسلام
«طرح شعارهای مبتنی بر دوستی و برابری» توسط آندو بوده است.
شعارهایی
که
در دل توده های اسیر نفوذ کرده اند و موجب سرنگونی امپراطوری های فاسد گشته اند.
این تخیلات الف برزگر
به معنی تحریف مسیحیت و اسلام و تاریخ اند
و
فاقد کمترین اعبتار علمی و واقعی اند.
الف برزگر
معیار عینی لنینی و ماتریالیستی ـ تاریخی
برای
تمیز ماهیت ارتجاعی و انقلابی چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم ها
را
یعنی
نیروهای مولده
را
بکلی فراموش کرده است
و
به چیزهای سطحی پناه برده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر