۱۳۹۷ مهر ۸, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۴)

 

شین میم شین

نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.

اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.

۱     
  ز مشرق به مغرب، مه و آفتاب
روان کرد و بنهاد گیتی بر آب

معنی تحت اللفظی:

خدا
ماه و خورشید
را
از
از مشرق به سوی مغرب
روانه ساخت
و
جهان
را
بر روی آب گذاشت.

کدام
مشرق و مغرب
مش سعدی؟

در
کاینات لایتناهی
چگونه
خدا
مشرق و مغرب
را
کشف کرده
و
خورشید و ماه
را
از
مشرق به سوی مغزب
روانه کرده است؟

ضمنا
کدام آب؟

مگر کاینات اقیانوس پهناوری است
که
کرات آسمانی
بسان قایق و کشتی
در آن شناور باشد؟

ضمنا
از کجا می دانی؟

۱
ز مشرق به مغرب، مه و آفتاب
روان کرد و بنهاد گیتی بر آب

سعدی در این بیت شعر،
مشیت الهی
را
در
حرکت کرات آسمانی دخیل می داند
و
ادعای عجیبی را بند از پای برمی دارد
که
 گویا
زمین
شبیه کشتی بر روی آب قرار دارد.

اگر کسی اجازه سؤال می داشت،
می توانست
هم
دلیل این ادعا را بپرسد
و
هم
دلیل ساختن گیتی به شکل کشتی
 را.

۳
زمین از تب لرزه آمد ستوه
فروکوفت بر دامنش، میخ کوه

معنی تحت اللفظی:

کشتی زمین تب و لرز گرفت و به تنگ آمد.
خدا
هم
چکشی برداشت و میخی از کوه بر دامن همشیره  فرو کوفت.

تصور خدا
واقعا محال است.

خدایی که چکشی غول آسا دارد و میخ هایی کوه آسا.

سؤال
از
سعدی
این است
که
دامن زمین را با میخ کوه
به
آب دوخته است؟

یک میلیون استاد دانش کاه
این بیت سعدی
را
یک میلیون بار خوانده اند
و
احدی از این علمای دانش کاه ها
سؤالی
از
شیخ شیراز نکرده است.


آنهم
اساتیدی
که
آرزوی سفر به کرات آسمانی دارند
و
اقامه نماز
در
آنها.

۴
زمین از تب لرزه آمد ستوه
فروکوفت بر دامنش، میخ کوه

سعدی در این بیت شعر،
برای کوه ها فونکسیون میخ قائل می شود.

کشتی زمین ظاهرا بر تک دریا میخکوبی می شود
تا
حرکت زیادی نکند و آرام گیرد.

ما
در
 نهج البلاغه امام اول اهل تشیع و خلیفه چهارم اهل تسنن
نیز
 به
این فونکسیون کوه برخورد می کنیم.

     کوه ها
نه
میخ اند و نه مخلوق خدا.

کوه ها
در
اثر  آتشفشان ها  
تشکیل یافته اند.

ادامه دارد.

  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر