۱۳۹۷ شهریور ۳۱, شنبه

متد اپریوریستی (متد ماورای تجربی) (۱)


اپریوریسم
 (ضد اپوستریوریسم)
پروفسور دکتر گونتر کروبر  
برگردان
شین میم شین
   
۱
·      متد اپریوریستی (اپریوریسم) به جریان معرفتی ـ نظری ئی اطلاق می شود که به دو اصل زیر باور دارد:

الف
·      به وجود اصول معرفتی قبل از وقوع هر تجربه ای

ب
·      به امکان شناخت مستقل از تجربه

۲
·      ماهیت متد اپریوریستی ـ به قول کلاسیک های مارکسیسم ـ عبارت از این است که آن «خواص و مشخصات هر شیئ را با توجه به خود آن شیئی نمی شناسد.
·      بلکه با توجه به مفهوم آن شیئ، به کمک استدلال استخراج می کند.»
·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۸۹)

۳
·      اپریوریسم در تاریخ فلسفه به انواع مختلف خودنمائی می کند.

۴
·      تفاوت آنها عبارت از این است که آنها به وجود جنبه های مختلف شناخت و یا روند شناخت قبل از تجربه و مستقل از تجربه باور دارند:

الف
اپریوریسم در فلسفه افلاطون

افلاطون
(۴۴۷ ق. م. ـ ۳۴۷ ق. م.)
فیلسوف یونان باستان، از شاگردان سقراط، معلم ارسطو

·      فلسفه افلاطون از این نظر اپریوریستی است که آن به یادآوی روح از ایده هائی که قبلا و قبل از هر تجربه ای دیده، باور دارد.

ب
اپریوریسم در تومیسم

·      ما با اپریوریسم دیگری در تومیسم برخورد می کنیم:
·      تومیسم نظریه ای مبتنی بر حدس و گمان مطرح می سازد که بنا بر آن، معارف بطور اپریوریستی وجود دارند و روح انسانی به نحو معینی در روح الهی سهیم می شود و در نتیجه این سهیم شدن با روح الهی، به نظراتی در باره نظام جهان واقف می گردد که ماورای تجربی اند.

ت
اپریوریسم در فلسفه دکارت، مالبرانش، لایب نیتس
تئوری ایده های مادرزاد

·      تئوری ایده های مادرزاد نیز نوعی از اپریوریسم است که بویژه توسط  دکارت، مالبرانش و لایب نیتس مطرح می گردد.

۱
اپریوریسم در فلسفه دکارت

رنه دکارت
(۱۵۹۶ ـ ۱۶۵۰)  
فیلسوف، ریاضی دان و عالم علوم طبیعی
از مؤسسین راسیونالیسم مدرن عصر جدید آغازین
تفکر راسیونالیستی او را کارتزیانیسم نیز می نامند.
دکارت به وجود ایده های مادرزاد باور داشت.

·      به نظر دکارت به انسان قبل از هر تجربه ای (تقریبا بمثابه مجموعه غرایز معرفتی) مفاهیم معینی مانند وجود، انبساط، مدت، حرکت و اصول بدیهی عطا شده است، که بنا بر شرایط خارجی شناخت مورد استفاده قرار می گیرند و عمل می کنند.

۲
اپریوریسم در دئیسم

·      در دئیسم انگلیس (ه. فون چربری) غرایز معرفتی اپریوریستی حاکی از حقایق تغییرناپذیر الهی اند و گویا میان آنها و شناخت مشخص انسانی، در اصل رابطه ای آغازین وجود داشته است.

·      مراجعه کنید به دئیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۳
اپریوریسم در فلسفه مالبرانش


  نیکولاس مالبرانش
 (۱۶۳۸ ـ ۱۷۱۵)
فیلسوف و کشیش فرانسوی
منکر تأثیر متقابل کارتزیانی جسم و روح و نماینده دوئالیسم جسم و روح (اوکی ژنالیسم)
او برای تأثیر متقابل جسم و روح منشاء الهی می تراشد.

به پیروی از افلاطون و آگوستین شناخت حقیقت، ادراک و تصور را ناشی از سهیم بودن روح انسانی در ایده های الهی می داند.
اثر اصلی او:
«تحقیق حقیقت»
(۱۶۷۴ ـ ۱۶۷۵)    

·      مالبرانش از تئوری ایده های مادرزاد تعبیر افلاطونیستی ارائه می دهد:
·      او شناخت اجسام مادی را به ایده های متناسب مادرزاد و کردوکار فهم عقلی مستقل از هر تجربه ای مربوط می داند. 

۴
اپریوریسم در فلسفه لایب نیتس

گوتفرید ویلهلم لایب نیتس
 (۱۶۴۶ ـ ۱۷۱۶)
فیلسوف، دانشمند، ریاضی دان، دیپلومات، فیزیکدان، مورخ، سیاستمدار، کتاب شناس و دکتر در حقوق دنیوی و اخروی (کلیسائی)  
ایدئالیست عینی
روح یونیورسال زمانه خویش

·      لایب نیتس نظریه جان لاک را مبنی بر اینکه فهم یک کودک نوزاد «لوح سفید» است، رد می کند و آن را از موضع اپریوریستی تصحیح می کند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر