۱۳۹۷ شهریور ۲۴, شنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۲۸۵)


 پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین


عمل
ادامه

۶۶

·    پارسونس در تلاش برای تدوین تئوری سوسیولوژیکی عام عمل از اصول تجزیه وتحلیل ساختاری ـ فونکسیونی (استروکتورال ـ فونکسیونال) آغاز به کار می کند.

·    مراجعه کنید به تجزیه وتحلیل ساختاری ـ فونکسیونی (استروکتورال ـ فونکسیونال) در دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی

۶۷
·    پارسونس پدیده های اجتماعی از هر نوع را به مثابه «سیستم های امپیریکی (تجربی)» تلقی می کند که از عناصر زیر تشکیل می یابد:

الف
·    از صاحبعمل (فرد عمل کننده)

ب
·    از شرایط عمل 

پ

·    از سمتگیری صاحبعمل در شرایط و یا حقیقت امری که صاحبعمل همیشه برای نیل به آماج های خود طی می کند.

۶۸
·    از دید پارسونس، عمل، اساسا به طرز هنجاری صورت می گیرد.

۶۹
·    مسئله مرکزی در قاموس پارسونس، شرایطی اند که باید پیشاپیش وجود داشته باشند تا عمل در سمت و سوی معین مطلوبی انجام یابد.

۷۰
·    فاکتورهای تعیین کننده ی عمل انسانی در قاموس پارسونس به شرح زیرند:

الف

·    حوایج و استعدادهای به طور بیولوژیکی تعیین شده انسان ها

ب

·    الزامات فونکسیونال انتگراسیون (همپیوندی) اجتماعی

·    مراجعه کنید به انتگراسیون در دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی

۷۱
·    پارسونس، الزامات فونکسیونال را در وهله اول در ساختار سیستم اجتماعی میخکوب می کند.

۷۲
·    ساختار اجتماعی در قاموس پارسونس عبارت است از «سرمشقرابطه» میان صاحبان عمل به مثابه حاملان نقش (نقش بازان)

۷۳
·    نقش ها از دید پارسونس عبارتند از انتظارات و توقعات  هنجاری اعضای گروه از صاحب عمل.

۷۴
·    پارسونس می نویسد:
·    «بدین طریق جنبه مهم ساختار اجتماعی در سیستمی از  توقعات و انتظارات قرار دارد که رفتار درست اشخاص در نقش های معین را تعریف و تعیین می کند.»

۷۵
·    نقش ها اگر  با تکرار و توجه مداوم صاحبان عمل، طبیعی و مشروع تلقی شوند، در آن صورت به نهادها استحاله می یابند.

۷۶
·    پارسونس می نویسد:
·    «نقش های نهادینه گشته از نقطه نظر فونکسیونال، مکانیسم هایی را نمودار می سازند که به واسطه آنها امکانات متنوع خارق العاده «طبیعت انسانی» به سیستم یگانه همپیوند گشته وارد می شوند که قادر به دست و پنجه نرم کردن با همه شرایطی است که جامعه و اعضای آن در مقابل شان قرار می دهند.»

۷۷
·    مهمترین مکانیسم های هر فرد در این سیستم عبارتند از روندهای درونی سازی (فهم و هضم و قبول) هنجارها اجتماعی و یا سوسیالیزاسیون که در جریان شان فرد مورد نظر معیارهای رفتاری و ایدئال های گروه را از آن خود می کند.

۷۸
·    فرق پارسونس با ماکس وبر این است که در استنباط پارسونس، خصلت سوبژکتیویستی و ایدئالیستی از معنای عمل فردی به سمتگیری در جهت هنجارهای اجتماعی منتقل می شود.
·    (جا عوض می کند.) 

۷۹



·    اینجا خط کونفرمیتسی (خط مبتنی بر هنجارگرایی و همنوایی) و ارتجاعی به معنی وسیع کلمه وارد میدان می شود.

۸۰
·    مسئله برای پارسونس فقط عمل فردی به طور کلی نیست.

·    مسئله برای او

الف
·    تحت تابعیت کشیدن عمل فردی است.

ب

·    انتگراسیون (همپیوندی) عمل فردی است.

پ


·    کونفرمیته (هنجارگرایی و همنوایی) عمل فردی است


۸۱
·    همه این فرم های اونیفرمیزاسیون (همرنگ سازی) از طریق تحمیل هنجارها به افراد صورت می گیرد.

۸۲
·    تحکیم سیستم با تحمیل و تحکیم هنجارها تضمین می شود.
·    هنجارهایی که تبعیت بی چون و چرای کلیه صاحبان عمل از آنها نه با زور و اجبار، بلکه با مانی پولاسیون فراهم می آید.

۸۳
·    استنتاج تئوریکی ـ متدئولوژیکی (نظری ـ اسلوبی) این است که تئوری سوسیولوژیکی عمل، همیشه باید به مثابه زیرسیستم تئوریکی در تئوری سوسیولوژیکی فراگیر (همه جانبه) توسعه جامعه ای همبستر شود.

۸۴
·    مفهوم عمل  به مثابه آغازگاه (نقطه آغازین) و یا مقوله مرکزی تئوری سوسیولوژیکی عام نامناسب است.

·    مفهوم عمل، جامعه شناسی را به علم فرمال و غیرتاریخی متشکل از مکانیسم های عام انسانی مبدل می سازد.

۸۵
·    مقوله عمل اما به معنی ماتریالیستی ـ دیالک تیکی اش و در پیوند با ماتریالیسم تاریخی به مثابه تئوری سوسیولوژیکی فراتر رونده و عام، برعکس، اهمیت روزافزونی برای بررسی های امپیریکی (تجربی) کسب می کند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر