۱۳۹۷ مهر ۷, شنبه

یاد داشت های پراکنده آواره ای از بیغوله عه «هورا» و عا «شورا» (۲۷)


برگردان
میم حجری

۱
جهان
آیینه ای
است
که
روابط من نسبت به خودش
را
و
نسبت به زندگی ام
را
به
من
منعکس می کند.
(نشان می دهد.)

۲
از این رو
من
همیشه
خودم
 را
می بینم.

فرق هم نمی کند که به کجا بنگرم.

۳
راستش را بخواهید،
من به این حقیقت امر بعدها پی بردم
و
با خود گفتم:
فرزندم
مرا
بسان آیینه ای
منعکس می کند.
(من در فرزندم خود را می بینم.)

۴
بعد از این بود
که
آیینه ـ قانون ها
را
فهمیدم
و
اکنون
می توانم بگویم
که
آیینه ـ قانون ها
زندگی ام
را
به معنی مثبت کلمه
تغییر داده اند و با شکوه ساخته اند.

۵
من
با 
آیینه ـ قانون ها
حسابی
سر و کله زده ام.

اکنون
می توانم بگویم:

همه چیز تو را منعکس می کند.
(همه چیز تو را به تو نشان می دهد.)

خانه ات
ماشینت
همسایه ات
همکارت
همسرت
فرزندت
و
غیره
۶
آیینه ـ قانون 
متد بسیار خوبی
برای خودشناسی است.

۷
حوصله خود شناسی داری؟

حاضری
خود
را
از
جلد قربانی
برون آری
و
خود
 اکتیو
 گردی؟

(اکتیویته، یعنی فعالیت مبتنی بر آگاهی)

۸
حاضری
چیزی
را
در زندگی ات تغییر دهی؟

۸
افکارت
را
منعکس کن.

افکار = روح
موضوع بغرنجی است:

به اختصار می توان گفت:
هر آنچه که تو تاکنون در عمرت تجربه کرده ای و یا تولید کرده ای،
نتیجه افکار تو ست.
(وارونه سازی. مترجم)

افکار تو
تعیین کننده احساسات تو و استیل زیست تو هستند.

افکار تو
تعیین کننده وضع پیکر تو، حالات صوری ـ فیزیکی تو، طرز رفتار تو با دیگران
(رفتار اجتماعی تو)
اند.
(وارونه سازی. مترجم

۹
افکار تو
بنابرین
برای تو و سعادت تو
اهمیت مرکزی دارند.

(وارونه سازی. مترجم
۱۰
من
حاکم بر افکار خود نیستم.

افکار من حاکم بر من اند،
تا
زمانی که من آنها را به محک بزنم.
(وارونه سازی. مترجم
ادامه دارد.

-->

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر