۱۳۹۷ شهریور ۲۸, چهارشنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۰)

 

 
شین میم شین

نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.

اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.
 

۱  
 گلستان کند آتشی بر خلیل
گروهی بر آتش بود ز آب نیل

گر آن است،
منشور احسان او ست
ور این است،
 توقیع فرمان او ست

معنی تحت اللفظی:
خدا
برای حبیب خود، آتش را به گلستان تبدیل می کند
و
برای گروه دیگر
آب رود نیل
را
به
آتش مبدل می سازد.

تبدیل آتش به گلستان
فرمان احسان خدا ست.

تبدیل آب رود نیل ب هاتش
  نشانه (امضای) فرمان خدا ست.

۲
گلستان کند آتشی بر خلیل
گروهی بر آتش بود ز آب نیل

سؤال

سعدی در این بیت شعر،
دیالک تیک س  ـ اوبژکت  
را
به شکل دیالک تیک خدا و استحاله  آتش به گ
 از
سویی
و
به شکل دیالک تیک خدا و استحاله آب به الف
از
سوی دیگر
بسط و تعمیم می دهد.

 جواب

سعدی در این بیت شعر،
دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت  
را
به شکل دیالک تیک خدا و استحاله  آتش به گل
 از
سویی
و
به شکل دیالک تیک خدا و استحاله آب به آتش
از
سوی دیگر
بسط و تعمیم می دهد.

۳
گلستان کند آتشی بر خلیل
گروهی بر آتش بود ز آب نیل

چنین کردوکار محال است.

سؤال

این خرافه به معنی انکار ع  و ق و ق عینی هستی است.

جواب

این خرافه به معنی انکار عینیت و قوانین و قانونمندی های عینی هستی است.

۴
گلستان کند آتشی بر خلیل
گروهی بر آتش بود ز آب نیل

البته
استحاله چیزی به چیز دیگر
امکان پذیر است.

این استحاله
اما
استحاله ای قانونمند است
و
نه
دلبخواهی.

ضمنا
هر چیزی به چیز دیگر استحاله نمی یابد.

مثال

گل می تواند
اگر دمای هوا بالا باشد،
آب خود را در اثر تبخیر از دست بدهد، به خس و خاری استحاله یابد و آتش گیرد.

عکس این روند و روال
یعنی
استحاله آتش به گل
اما
تحت هیچ شرایطی
امکان پذیر نیست.

۵
گلستان کند آتشی بر خلیل
گروهی بر آتش بود ز آب نیل

این خرافه های ضد علمی و ضد عقلی
را
انبیاء
برای ایدئالیزاسیون قدرت الهی
برای اثبات اعجاز الهی
سرهم بندی کرده اند.

سؤال

  جزم م الهی
یکی از مهم ترین خرافات مذهبی است
که
بر بی اعتنایی به ع  هستی و ق  و ق عینی هستی
مبتنی است.

جواب

جزم مشیت الهی
یکی از مهم ترین خرافات مذهبی است
که
بر بی اعتنایی به عینیت هستی و قوانین و قانونمندی های عینی هستی
مبتنی است.

۶
گلستان کند آتشی بر خلیل
گروهی بر آتش بود ز آب نیل

سعدی در این بیت شعر،
 دیالک تیک جبر و اختیار
را
با
جزم «مشیت الهی» جایگزین می سازد
و
بدین طریق
هم
جبر
را
از محتوای خود تهی می کند
و
هم
اختیار را به کلی دور می اندازد.

سؤال

جبر
یعنی
ق  و ق عینی حاکم بر هر چیز و پدیده و روند و سیستم.

جواب

جبر
یعنی
قوانین و قانونمندی های عینی حاکم بر هر چیز و پدیده و روند و سیستم.

برخلاف ادعای برخی از فلاسفه،
جزم «مشیت الهی» در فلسفه سعدی و تومیسم،
به معنی بسط و تعمیم دترمینیسم ایدئالیستی نیست.
دترمینیسم ایدئالیستی و مکانیکی 
به 
قانونمندی آهنین هستی 
باور دارد.

سؤال

جزم «مشیت الهی» جامعه و جهان را از ق تهی می کند،
تحت سیطره تصادف قرار می دهد
و
 به اراده موجودی خارجی و ماورای مادی وابسته می سازد.

جواب

جزم «مشیت الهی» جامعه و جهان را از ق تهی می کند،
تحت سیطره تصادف قرار می دهد
و
 به اراده موجودی خارجی و ماورای مادی وابسته می سازد.

۷
گلستان کند آتشی بر خلیل
گروهی بر آتش بود ز آب نیل

آنسان که حتی قوانین آهنین طبیعی بی اعتبار می شوند:
خرمن آتش به گلستان مبدل می شود
و
رود خروشان نیل به رودی از آتش استحاله می یابد.

سؤال

بدین طریق،
وظیفه سوم خدا،
اجرای کارهای بی قانونمند می شود، که الف نامیده می شوند.

جواب

بدین طریق،
وظیفه سوم خدا، اجرای کارهای بی قانونمند می شود،
 که اعجاز نامیده می شوند.

مثلا تبدیل خرمنی از آتش به گلستان و یا تبدیل رود نیل به رودی از آتش.

برای چه؟

برای نشان دادن «منشور احسان خویش» و «توقیع فرمان خویش».

برای چه خدا باید به نشان دادن «منشور احسان خویش» و « توقیع فرمان خویش» بپردازد؟

دلیلش روشن است:
برای اینکه سلاطین برده داری و فئودالی 
هم
گاه خلعت می بخشند و گه گردن می زنند.

بنده های خدا هم باید بفهمند، با انعکاس انتزاعی ـ آسمانی کیان سروکار دارند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر