۱۳۹۷ مهر ۱, یکشنبه

متد اپریوریستی (متد ماورای تجربی) (۲)


اپریوریسم
 (ضد اپوستریوریسم)
پروفسور دکتر گونتر کروبر  
برگردان
شین میم شین
 

۵
اپریوریسم در فلسفه کانت
 
 
ایمانوئل کانت
(۱۷۲۴ ـ ۱۸۰۴)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (نقد خرد عملی)
استه تیک (نقد قوه قضاوت)
مذهبفلسفه
حقوقفلسفه
تاریخفلسفه

  
۱
·      عالی ترین فرم نمودین اپریوریسم در تاریخ فلسفه را کانت عرضه می دارد.

 ۲
·      تئوری ایده های مادرزاد مدعی محتوای مستقل از تجربه ی شناخت بود.

۳
·      ولی کانت نه محتوا، بلکه فرم های شناخت را به شرح زیر مطرح می سازد:

الف
·      فرم های اپریوریستی استنباط را.
·      یعنی مکان و زمان را

·      مراجعه کنید به استنباط، دیالک تیک فرم و محتوا، تریاد ماده ـ مکان ـ زمان در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ب
·      فرم های اپریوریستی  فهم را.
·       یعنی مقوله ها را

·      مراجعه کنید به فهم، مفهوم، مقوله در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
  
پ
·      به نظر کانت زمان و مکان و مقوله ها ـ به مثابه فرم های اپریوریستی شناخت ـ پیش شرط هر نوع تجربه محسوب می شوند. 

۴
·      اپریوریسم در واقع راسیونالیسم قاطع و بی چون و چرا ست.

·      مراجعه کنید به امپیریسم، راسیونالیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۵
·      تضاد اپریوریسم و اپوستریوریسم فرمی از تضاد راسیونالیسم و امپیریسم است.

۶
·      همان طور که راسیونالیسم مطلق غیرممکن است، به همان سان نیز اپریوریسم معرفتی ـ نظری مطلق، بلحاظ علمی بی اعتبار است.

۷
·      اپریوریسم از جریان واقعی ـ تاریخی شناخت، چیزهای زیر را دور می اندازد:

الف
·      ، پیش شرط آغازین شناخت را

ب
·       معیار واپسین شناخت را.
·      یعنی پراتیک را

·      مراجعه کنید به دیالک تیک تئوری و پراتیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۸

·      جریان واقعی تاریخ علوم جواب رد بر سینه اپریوریسم می کوبد:
·      در حالیکه کانت، به عنوان مثال، مکان و زمان را بمثابه فرم های استنباط و مقوله ها را به عنوان پیش شرط های اپریوریستی شناخت قلمداد می کند، تئوری نسبیت به کشف این امر نایل می آید که فرم های استنباط (یعنی مکان و زمان) نمی توانند مستقل از هر تجربه وجود داشته باشند و فیزیک کوانتومی آنچه را که کانت به عنوان جوهر و علیت می فهمید، به جرگه حقیقت نسبی می راند که تنها درحوزه فیزیک کلاسیک می تواند صادق باشد.

۹
·      اپریوریسم تنها بمثابه اپریوریسم نسبی که از یکسونگری امپیریستی و راسیونالیستی به یکسان مبرا ست، اعتبار کسب می کند و از سوی فلسفه مارکسیستی پذیرفته می شود.

۱۰
·      اپریوریسم نسبی به اصول اساسی هر تئوری ماتریالیستی شناخت ارج می نهد که به قول لنین، «ما بدون احساس ها نه از فرم های مواد می توانیم با خبر شویم و نه از فرم های حرکت» و «احساس ها نتیجه تأثیرگذاری ماده متحرک بر اعضای حسی ما هستند.»
·      (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۴، ص ۳۰۴)

۱۱
·      اپریوریسم نسبی اما در عین حال قبول دارد که افراد بشری در روند شناخت می توانند بر پیش شرط های معینی اتکا داشته باشند که مستقل از تجربه فردی بالفعل آنها، یعنی به تعبیری، بطور نسبی بصورت ماورای تجربی (اپریوری) وجود دارند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر