۱۳۹۷ مهر ۸, یکشنبه

زبان فارسی و ناهنجاری های جدیدش (۳۱ )

 
 
مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)

ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین

دو جریان حاکم
ادامه
 

۱
در
پلکان قدرت
به طور عمده
دو جریان
ناشی از دو نظریه «اسلامی» برقرار است
که
هر دو واپسگرا
و
هر دو تباه کننده اندیشه و زبان 
هستند.

منظور الف برزگر
این است
که
روحانیت شیعی حاکم
اولا
نه
یکپارچه  
بلکه
دو شقه
است.
 
یعنی 
میان روحانیت جنگ تئولوژیکی (فکری - فقهی) در جریان است.

ثانیا
هر دو جریان حاکم
ارتجاعی
 اند.
 
ثالثا
هر دو اندیشه ستیز و زبان ستیزند.
 
۲
در
پلکان قدرت
به طور عمده
دو جریان
ناشی از دو نظریه «اسلامی» برقرار است
که
هر دو واپسگرا
و
هر دو تباه کننده اندیشه و زبان 
هستند.
 
این ارزیابی الف برزگر
فقط
محدود به  رأس هرم هیئت حاکمه است.
 
جریانات دیگری در جامعه نیز وجود داشته اند
که
چه بسا
به مبارزه مسلحانه بر ضد روحانیت حاکم برخاسته اند.
 
مثلا
جریان موسوم به فرقان
و
یا
سازمان مجاهدین خلق
و
حجتیه 
و
 غیره
 
۳
در
پلکان قدرت
به طور عمده
دو جریان
ناشی از دو نظریه «اسلامی» برقرار است
که
هر دو واپسگرا
و
هر دو تباه کننده اندیشه و زبان 
هستند.
 
ایراد این پژوهش الف برزگر
میخکوب گشتن در روبنای ایده ئولوژیکی 
و
فراموش کردن زیربنای اقتصادی است.
 
این به معنی نادیده گرفتن دیالک تیک ماده و روح (وجود و شعور) در جامعه است.

جریان فکری و فقهی محض وجود ندارد.

این دو جریان فکری و فقهی مهم
 نیز
 در تحلیل نهایی بیانگر منافع طبقاتی معین 
باید باشند.

ولی
همین گام غول آسا 
که
الف برزگر
ـ گوهر بی همتای حزب توده ـ
برداشته،
از 
ارج و عظمت ستایش انگیزی
 برخوردار است.
 
الف
جریان نخست
 
۱
بازگشت تمامعیار به «صدر اسلام»
و
مبارزه بر ضد هر چه با آن مغایر است.
 
این جریان نخست
تحت رهبری فقهایی از قبیل آذری قمی
به لحاظ نظری 
اولا
از سر تا پا
فوندامنتالیستی 
است.

ثانیا
ارتجاعی 
است.

ثالثا
ترادیسیونالیستی (سنتگرایی) افراطی است.


معلوم هم نیست 
که 
منظور از صدر اسلام چیست؟
 
فرماسیون اقتصادی برده داری؟
 چادر نشینی؟
شترچرانی؟

یعنی صرفنظر از همه دستاوردهای تمدن و فرهنگ بشری در طول ۱۴۰۰ سال گذشته؟

ضمنا و مهمتر
بازگشت به صدر اسلام  عملا چگونه امکان پذیر است؟
 
اگر این جریان نخست با جریان دوم مورد مقایسه قرار گیرد،
در آن صورت 
باید گفت:
جریان نخست 
ارتجاعی تر از جریان ارتجاعی دوم 
است.
 
این
اما
به چه معنی است؟
 
۲
بازگشت تمامعیار به «صدر اسلام»
و
مبارزه بر ضد هر چه با آن مغایر است.
 
این بدان معنی است
که
دار و دسته خمینی
(خامنه ای، متظری، رفسنجانی و غیره)
میانه رو و واقع بین
هستند.
 
یعنی
به لحاظ نظری
مترقی تر از این جریان نخست هستند.
 
ضمنا
جریان حاکم
نه
هر دو،
بلکه
جریان دوم است.
 
۳
توقف در موضع «احکام اولیه»
بدون یک گام به پیش و یا به پس
تا
ظهور امام زمان.
 
حالا
معلوم می شود
که
جریان نخست
از سر تا پا
دگماتیستی 
است.
 
یعنی به هیچ قیمتی حاضر به صرفنظر از احکام اولیه
 و
 یا 
تجدید نظر
در
آنها
 نیست.
 
احکام اولیه چیست؟
 
نماز و غیره؟
 
ب
جریان دوم

۱
احیای «سنن و شعایر اسلامی»
از
صدر اسلام
تا
 امروز.
 
ظاهرا
جریان دوم
سودای برگشت به صدر اسلام
 را
در سر ندارد.
 
چون
برگشت به ۱۴۰۰ سال قبل
شدنی هم نیست.

جریان دوم
سودای احیای شعارهای (نشانه های) صدر اسلام 
را
در
 عصر حاضر
در سر دارد.
 
منظور از شعایر اسلام چیست؟
 

۲
تکامل بخشیدن به «فقه»
و
انطباق آن با «مقتضیات عصر»
بر
شالوده اصول و احکام شرع
و
به موجب «احکام ثانویه»

حالا
معلوم می شود
که
جریان دوم 
در صدد نوسازی آیین تشیع است.
 
یعنی حاضر به تجدید نظر و انطباق احکام و اصول شرع با شرایط جدید است.
 
شانس آورده امت اسلام.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر