۱۳۹۷ مهر ۵, پنجشنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۳)

 

شین میم شین

نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.

اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.

۱     
قدیمی نکوکار نیکی پسند
به کلک قضا در رحم نقشبند

معنی تحت اللفظی:

خدا
اوتوریته ای کهنسال و نیکوکار و نیکی پسند است.
خدا
ضمنا
نقش آدمیان
را
در رحم مادرشان به قلم قضا می بندد.

۲
قدیمی نکوکار نیکی پسند
به کلک قضا در رحم نقشبند

این تعریف سعدی از خدا
حتی با توجه به اعترافات خود خدا
در
قرآن کریم
نادرست و نادقیق و حتی تحریف محسوب می وشند.

خدا
در قرآن کریم
بکرات
خود را معرفی کرده است:

خدا
دیالک تیکی از مثبت و منفی است:

مثلا
دیالک تیکی از صادق و کذاب
است.

آنهم
نه صادق و کذاب ساده و معمولی،
بلکه صادق مطلق و کذاب مطلق
است.

سعدی خدا را تحریف می کند.

۳
قدیمی نکوکار نیکی پسند
به کلک قضا در رحم نقشبند

خدا
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی اعضای طبقه حاکمه است:
اگر شکم شان و زیر شکم شان
سیر باشد،
مهربان و دلرحم و خلعت بخش و برده نواز اند
و
در غیر این صورت
قسی القلب و بی رحم و گردن زن و برده ستیز اند.

سؤال

سعدی در مصراع دوم این بیت شعر،
جزم «مشیت الف»
را
 از
حالت بی واسطگی
در می آورد
و
برای آن واسطه ای ایراسیونالیستی و غیرقابل تعریف،
به نام ق  تعیین می کند.

جواب

 سعدی در مصراع دوم این بیت شعر،
جزم «مشیت الهی»
را
 از
حالت بی واسطگی
در می آورد
و
برای آن واسطه ای ایراسیونالیستی و غیرقابل تعریف،
به نام قضا تعیین می کند.

سؤال

بدین طریق
بخشی از وظایف اجرائی کذایی خدا
به
عوامل موهوم خدا
محول می شود، که الف الف ـ الف  غلامان لال دربارها و خرگاه های برده درای و فئودالی اند.

 جواب

بدین طریق
بخشی از وظایف اجرائی کذایی خدا
به
عوامل موهوم خدا
محول می شود، که انعکاس انتزاعی ـ آسمانی غلامان لال دربارها و خرگاه های برده درای و فئودالی اند.

سؤال

استثنائیت قضا
این است که نه ر  را کسی می بیند و نه ن و ن  را کسی می داند.

جواب

استثنائیت قضا
این است که نه رویش را کسی می بیند و نه نام و نشانش را کسی می داند.


آنچه مردم از قضا و امثاله می دانند
 تیزی شمشیرشان است و چابکی فوق العاده شان
در فرود آوردن شمشیر.

سؤال

آنچه از قضا معلوم جهان است،
ک  کذائی، ج  نامرئی و ت آن است.

جواب

آنچه از قضا معلوم جهان است،
کلک کذائی، جوهر نامرئی و تیر آن است.

۴
قدیمی نکوکار نیکی پسند
به کلک قضا در رحم نقشبند

سعدی
در مصراع دوم این بیت،
 پیدایش انسان را در رحم مادر توضیح می دهد.

قضا
ظاهرا
با
قلم و جوهر و ساز و برگش
در
رحم مادر
وارد می شود
 و
صورت زشت و زیبای نوزاد
را
بر
 آب کذائی
 نقاشی می کند.

سؤال

بدین طریق،
دیالک تیک م  و م  
به شکل دیالک تیک نقش و نقشبند بسط و تعمیم می یابد و راه برای شاعر ریاکار باز می شود
که
عشق به مولود را به عنوان عشق به مولد جا بزند:

نه این نقش، دل می رباید ز دست 
دل آن می رباید، که این نقش بست
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۱۵۹ ـ ۱۶۰)

جواب

بدین طریق،
دیالک تیک مولود و مولد  
به شکل دیالک تیک نقش و نقشبند بسط و تعمیم می یابد و راه برای شاعر ریاکار باز می شود
که
عشق به مولود را به عنوان عشق به مولد جا بزند:

نه این نقش، دل می رباید ز دست 
دل آن می رباید، که این نقش بست
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۱۵۹ ـ ۱۶۰)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر