۱۳۹۷ شهریور ۲۷, سه‌شنبه

زبان فارسی و ناهنجاری های جدیدش (۲۷ )

 
مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)

ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
 

۱
و
الا
به بند کشیدن اندیشه ها
به نام «دین» و «قرآن»
جز پلیدی و شر و جنایت گستاخانه
معنی دیگری ندارد.

الف برزگر
به لحاظ متد فکری
کمترین فرقی با آخوندها ندارد.
 
در قاموس او سرکوب دگراندیشی و دگراندیشان
کردوکار ناپسندی است.
 
هر ساده لوح خیراندیش و خیرخواهی
هم
می تواند دقیقا همین نظر را ابراز کند.
 
این طرز تحلیل قضایا
را
می توان طرز تحلیل  مورالیستی (مبتنی بر اخلاقگرایی) نامید
که
با روح مارکسیسم منافات دارد.
 
۲
و
الا
به بند کشیدن اندیشه ها
به نام «دین» و «قرآن»
جز پلیدی و شر و جنایت گستاخانه
معنی دیگری ندارد.
 
آنچه
که
الف برزگر
به بند کشیدن اندیشه ها می نامد،
چیزی جز مبارزه ایده ئولوژیکی نیست
که
یکی از مهم ترین و مقدم ترین فرم های مبارزه طبقاتی است.
 
قرآن و دین
بهانه اند.
 
مبارزه ایده ئولوژیکی
پیشفرم مبارزه سیاسی و اقتصادی است.
 
مبارزه ایده ئولوژیکی 
برای رخنه دادن شعور (روح) در جامعه است.
 
خواه شعور انقلابی و خواه شعور ارتجاعی
  
هر جمله هر کسی
هر بیت هر شعری
هر اثر هنری ئی
هر وعظی و اندرزی
حاوی و حامل روح است.
 
شعور و روحی
که
به محض نفوذ در دل مخاطب
به قوه مادی استحاله می یابد.
 
نیروی مادی ئی
برای تحول مثبت و منفی شرایط  مادی و روحی جامعه
ضرورت مبرم دارد.
 
چون
به قول حریفی به نام مارکس
نیروی مادی
را
فقط
 به وسیله نیروی مادی می توان تغییر داد.
 
اگر 
فردا
پرولتاریا
زمام امور را به دست گیرد،
همین جفنگ مورالیستی  الف برزگر
را
تحویل خود او خواهند داد.
 
۳
اینک
در
دهه های پایانی قرن بیستم
حاکمیت «ولایت فقیه»
همان «هیرارشی» قرون وسطایی
را
در
غیر شرایط تاریخی ـ اجتماعی خود
ـ ولاجرم با تأکید دیوانه وار بر «اصل قدرت» ـ
به
جامعه انقلابی ایران
ـ و نه فقط ایران ـ
تحمیل می کند.
 
این جمله الف برزگر
مملو از ایرادات مفهومی ـ نظری است:
 
الف
حاکمیت «ولایت فقیه»
 
ولایت فقیه
حاکمیت نیست.
حکومت است.
 
ولی فقیه
قابل مقایسه با شاه است.

ولایت فقیه
یکی از عناصر دولت است.
یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی است
و
تابع زیربنای اقتصادی است.

ولایت فقیه
نماینده  طبقه و یا طبقات معین جامعه است.
 
ولایت فقیه
نماینده ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه است.
 
امروز 
بعضی از طویله های سیاسی
شعار مرگ بر ولایت فقیه می دهند.
 
ولی
با مرگ ولایت فقیه
جامعه تحول بنیادی نمی یابد.
 
تحول بنیادی جامعه
در گرو تعویض انقلابی طبقه حاکمه است.
 
حتی
اگر تک تک آخوندها را تیرباران کنند و حوزه های عرعریه را به آتش کشند،
طبقه حاکمه 
به حیات نکبت بار خود ادامه خواهد داد.
 
طبقه حاکمه 
 اگر لازم بداند،
خودش همین کار را خواهد کرد.
 
 
روشنگر بزرگ دیار آتش ها
همین اندیشه مارکسیستی
را
به شرح زیر تبیین داشته است:
 
ستیزه مکن با خدا دادگان
خدا
داده 
دولت
 (قدرت و ثروت و بخت و تخت) 
به شهزادگان

به بالا رود کار افتادگان
لنینی (لنینیست ها) کند
چون در ایران ظهور.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر