۱۳۹۷ شهریور ۲۴, شنبه

دیالک تیک صدقه و عدالت (۲)


تحلیلی
از

ربابه نون
 
مینا
 
اگر عدالت بطور فراگیر در سطح جوامع رعایت شود 
نیازی به خیریه ها و صدقه دادن نداریم 
و 
موجب گداپروری و زیر پا گذاشتن حرمت انسانی 
نمی شود.

مینا
به احتمال قوی
تحلیل ما را نخوانده است.
 
چون
از این کامنت مینا معلوم می شود که او معنی عدالت را نمی داند.
 
عدالت
یعنی
به ازای ستد معین
داد درخور آن را دادن.
 
معلوم نیست که منظور مینا 
از
رعایت عدالت به طور فراگیر در سطح جامعه بشری چیست.
 
دشواری هماندیشی با ایرانی جماعت
صدور احکام کلی و انتزاعی توسط آنها ست.
 
به همین دلیل شنونده نظرات انتزاعی و کلی ایرانی جماعت
چاره ای جز تخیل و حدس و گمان برای کشف منظور مشخص آنان پیدا نمی کند.
 
در نتیجه هماندیشی مختل می شود.
 
۱
مثال
 
عدالت فراگیر در جامعه بشری
یعنی
پرهیز بورژوازی از تصاحب اضافه ارزش.
 
یعنی
پرداخت ارزش واقعی نیروی کار کارگران.
 
بورژوازی 
در این صورت
دیگر نخواهد توانست میلیاردر شود.
 
اصلا
تن به سرمایه گذاری و تولید نخواهد داد.
 
اصلا
سودای غصب وسایل اساسی تولید
را
در دل نخواهد پرورد.
 
یعنی
سوسیالیسم
جای کاپیتالیسم
را
خواهد گرفت.
 
همه اعضای جامعه کار خواهند کرد و به اندازه کار خود
از نعمات مادی جامعه برخوردار خواهند گشت.
 
در آن صورت
اگر هم احیانا کسی صدقه بگیرد،
اعضای تنبل و انگل اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی
خواهند بود.
 
به همین دلیل
باید از کسانی که دم از عدالت می زنند،
پرسید:
منظورتان از عدالت چیست؟
 
۲
از رسول اکرم و امیر مؤمنین صدها توصیه اکید
در رابطه با صدقه نقل شده است.
 
سعدی
در هر دو شاهکارش 
(بوستان و گلستان)
بابی
را
به
صدقه
(احسان)
اختصاص داده است.
 
صدقه
یکی از مقولات تعیین کننده در جامعه ـ تئوری سعدی و بعد خواجه است.
 
موضع سعدی و حافظ
نسبت به صدقه
تفاوت ماهوی 
با موضع رسول اکرم و امیر مؤمنین دارد:
 
الف
صدقه دادن
در قاموس سعدی و خواجه
فرمان کاتیگوریکی است.

حکم واجب الاجرایی است.

تکلیف بی چون و چرای اغنیا ست.

ب
صدقه گرفتن
در قاموس سعدی و خواجه
نه، کسب و کاری شرم انگیز،
بلکه فرمی از احقاق حق طبیعی ـ الهی خویش است.
 
حافظ در این زمینه رادیکالتر از سعدی است.
 
مراجعه کنید 
به 
غزل خواجه
راجع به درویشان.
 
پ
در جامعه ـ تئوری سعدی
اغنیا
واسطه میان خلق و خدا هستند:
 
خدا
ثروت را به اغنیا می دهد تا «بخورند و بنوشند و بپوشند و خوش باشند» و ضمنا «بپاشند» تا در عقبی نیز از نعمات ابدی در جنت برخوردار شوند.

۳
امیرالمؤمنین
 
اگر صدقه‌ ها را آشكار كنيد، 
اين، كار خوبى است
 و
 اگر آن را پنهان داريد 
و 
به مستمندان بدهيد،
 اين براى شما بهتر است
 و 
بخشى از گناهان تان را مى‌ زدايد
 و خداوند به آنچه انجام مى‌ دهيد 
آگاه است. 
 
امیر مؤمنین 
 میان صدقه و بخشش گناهان
رابطه دیالک تیکی برقرار می کند: 
یعنی
دیالک تیک وسیله و آماج
را
به شکل دیالک تیک صدقه و عفو الهی بسط و تعمیم می دهد.
 
این اما به چه معنی است؟
 
۴
این به معنی بستن دایره دیالک تیکی داد و ستد است:
اغنیا به ازای داد خود، 
دعا
دریافت می کنند.
 
یعنی
به ازای داد نقد خود،
نه ستد نقد، بلکه ستد نسیه دریافت می کنند.
 
ضمنا
ستد مورد نظر را نه از ستاننده، بلکه از خدا دریافت می کنند.
 
علاوه بر این،
به ازای داد خود،
چندین برابر آن را دریافت می کنند.
 
سعدی
به همین دلیل
از 
حقه بازی در داد و ستد صدقه
 دم می زند.
 
حقه بازی پراگماتیستی:
پشیزی داده می شود و حوری ماهرویی ستانده می شود.
 
۵
امیرالمؤمنین
 
اگر صدقه‌ ها را آشكار كنيد، 
اين، كار خوبى است
 و
 اگر آن را پنهان داريد 
و 
به مستمندان بدهيد،
 اين براى شما بهتر است
 و 
بخشى از گناهان تان را مى‌ زدايد
 و خداوند به آنچه انجام مى‌ دهيد 
آگاه است. 
 
امیر مؤمنین 
ترجیح می دهد که صدقه مخفیانه داده شود.
 
به همین دلیل
دادن صدقه در خفا
را
پیش شرط بخشش بخشی از گناهان قلمداد می کند
و
نه
دادن علنی صدقه را.

چرا و به چه دلیل؟
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر