پروفسور دکتر کامیلا وارنکه
پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان
شین میم شین
۲۴
· در ایامی که ماتریالیسم مکانیکی بمثابه تنها راه
توضیح طبیعی چیزها و روندهای واقعیت عینی قلمداد می شد، بسیاری از علمای علوم
طبیعی و جامعه شناسان که متکی بر ماتریالیسم مکانیکی بودند، یا منکر پدیده کلیت
بودند (و این نظر با کوهی از فاکت های مربوط به رشته های مختلف علوم در تضاد قرار
داشت) و یا تلاش داشتند، توضیحی براساس مکانیک کلاسیک و یا اتمیسم سرهم بندی کنند که محکوم به ناکامی بود.
· مراجعه کنید به اتمیسم
۲۵
· بدین
طریق بود که نظرات ایدئالیستی راجع به پدیده کلیت توانستند مدت های مدیدی در عرصه
های مختلف علوم، اعتبار خود را حفظ کنند.
· مراجعه کنید به ویتالیسم،
روانشناسی هیئت و غیره در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۲۶
· تا اینکه بالاخره ماتریالیسم دیالک تیکی توانست
بر بنیان دیالک تیک جزء و کل و دیالک تیک کمیت و
کیفیت توضیحی طبیعی در باره پدیده کلیت ارائه دهد که از سوئی با فاکت
های فوق الذکر علوم مختلف سازگار بود و حقایق نیم بند موجود در نظریات ایدئالیستی
کلیت را نیز بخدمت می گرفت و از سوی دیگر غیرعلمی بودن توسل به دامن موجودات
ماورای طبیعی، فاکتورهای کلیتی و غیره را اثبات می نمود.
الف
کلیت
از
دید ماتریالیسم دیالک تیکی
۱
· بنا بر نظریه ماتریالیسم دیالک تیکی، اگر تغییرات
کمی، یعنی تعداد عناصر و انتظام آنها از حد معینی عدول کنند، موجب تحول خصلت کلیت
می شوند و این یا آن عنصر نیز در کلیت های مختلف، تحت شرایط مختلف، ارزش مختلفی
کسب می کند.
۲
· خصلت کلیت تا حدودی تعیین کننده خصلت اجزاء و
عناصر است.
۳
· این اما بدان معنی نیست که عناصر موجود در هر کلیت
تعین خاص خود را (که متعلق به خود آنها ست و نه متعلق به کلیت) نداشته باشند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر