سگ
ها و گرگ ها
مهدی
اخوان ثالث
تحت
تأثیر شعری از شاندور پتوفی
شاعر
انقلابی مجار
ترجمه محمود تفضلی
اهدا به محمود تفضلی
ویرایش
و تحلیل از
شین میم شین
دوان
بر پرده های برف ها،
باد
روان بر بال های باد، باران
روان بر بال های باد، باران
درونِ
کلبه ی بی روزنِ شب،
شبِ
توفانیِ سردِ زمستان.
·
معنی تحت اللفظی:
·
در درون کلبه بی روزن شب توفانی و سرد زمستان،
باد بر پرده های برف می دود و باران بر
بال های باد می پرد.
·
اگرشاندور پتوفی زنده بود و این باز آفرینی خلاقانه ی شعرش
را می دید، با خود می اندیشید:
·
من هرگز ـ حتی در عالم رؤیا ـ نمی توانستم سرایش
شعری این چنین زیبا و با این ژرفا را به خاطر خود خطور دهم:
1
دوان
بر پرده های برف ها،
باد
روان بر بال های باد، باران
روان بر بال های باد، باران
درونِ
کلبه ی بی روزنِ شب،
شبِ
توفانیِ سردِ زمستان.
·
برای اینکه تصورات و تصاویر تشکیل یافته در
این دو بیت، در اوج کمال و استه تیک قرار دارند و ضمنا دال بر تخیل و تصور رئالیستی
و تفکر راسیونالیستی اخوان اند.
·
تفاوت نمایندگان رئالیسم و راسیونالیسم (واقعگرائی
و خردگرائی) با نمایندگان ایررئالیسم و
ایرراسیونالیسم (واقعیت ستیزی و خردسیتزی) شاید همین جا بهتر از هر جا آشکار گردد.
2
دوان
بر پرده های برف ها،
باد
·
تصور و تصویر شاعر از بارش برف، تصور و
تصویری رئالیستی است:
·
فضای روبرو به نظر ناظر، به هنگام بارش برف،
بسان پرده پنجره ی پهناوری با تار و پود سپید جلوه گر می شود.
·
پرده سپید پهناوری که باد آن را ـ بسان پرده سپید
پنجره های خانه ها ـ پریشان می سازد.
3
دوان
بر پرده های برف ها،
باد
·
شاعر ضمنا باد را در عالم تصور و تخیل بی حد
و مرز هنری خویش، هیئتی مکانیکی، انسانی و یا حیوانی می بخشد.
·
آن سان که بر پرده های سپید برف می دود.
·
تصور این تصور و تصویر شاعر حتی درجه تکاملی سوبژکتیو
رشد یافته ی معینی می طلبد:
·
این تصور و تصویر شاعر، صحنه ای را تجسم می
بخشد که مثلا هواپیمایی در هوای برفی در کلنجار و کشمکش با بارش بی امان برف، پیش تازد و یا دونده ای بر زمین سپید رنگی و یا
آهوئی بر مراتع پوشیده از گل های سپید بدود.
·
این جور جا ها ست که هنر می تواند به باز آفرینی
دگرگونه ای از واقعیت عینی منجر شود و بر غنای آن بیفزاید.
4
روان
بر بال های باد، باران
·
این تصور و تصویر اخوان، واقعا نو آورانه و
بی نظیر است.
·
باد اکنون به مثابه پرنده ای بالدار تصور و
تصویر می شود که باران بر بال هایش سوار است.
·
انگار کسی بر بال های هواپیمایی بنشیند و
همراه با هواپیما پیش پرد.
·
این تصور و تصویر نیز فوق العاده زیبا ست.
5
دوان
بر پرده های برف ها،
باد
روان بر بال های باد، باران
روان بر بال های باد، باران
درونِ
کلبه ی بی روزنِ شب،
شبِ
توفانیِ سردِ زمستان.
·
اکنون کل این بند شعر را باید از نظر گذراند:
·
در کلبه لایتناهی بی روزن شب، پرنده ی باد بر
پرده های برف دوان است و بر بال های باد، باران روان است.
·
اخوان با انتخاب واژه «روان» معانی متفاوتی
را تبیین می دارد:
الف
·
هم حرکت، جنبش و پیشروی دانه های باران در
اثر وزش باد را
ب
·
هم فرو ریزی (فرو باری) باران از بال های
پرنده باد را.
6
دوان
بر پرده های برف ها،
باد
روان بر بال های باد، باران
روان بر بال های باد، باران
درونِ
کلبه ی بی روزنِ شب،
شبِ
توفانیِ سردِ زمستان.
·
در این بند شعر، هومانیسم با ناتورالیسم در می آمیزد و
یگانه نوین ایدئالی تشکیل می یابد.
·
حتما خواننده و شنونده تیزهوشی خواهد گفت:
·
در کلبه بی روزن شب میدان دید ناظر محدود است
.
·
ناظر چگونه می تواند شاهد این هنر ورزی های عناصر
طبیعی باشد؟
·
اخوان حتما خواهد گفت که بارش برف ضمنا تارهای
سیاهی شب را تار و مار می سازد و میدان دید باز و وسیعی در اختیار ناظر قرار می
دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر