بهاء الدین محمد بن حسین عاملی
معروف به
شیخ بهایی
( ۹۲۵ ـ ۱۰۰۰ )
هجری شمسی
حکیم، فقیه، عارف، منجم، ریاضیدان، شاعر، ادیب، مورخ
دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری
متبحر در
فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات
آثار:
حدود ۹۵ کتاب و رساله
در سیاست
حدیث
ریاضی
اخلاق
نجوم
عرفان
فقه
مهندسی
هنر
فیزیک
به پاس خدمات وی به علم ستاره شناسی،
یونسکودر سال ۲۰۰۹
(به عنوان سال نجوم)
نام وی را در لیست مفاخر ایران ثبت کرده است.
معروف به
شیخ بهایی
( ۹۲۵ ـ ۱۰۰۰ )
هجری شمسی
حکیم، فقیه، عارف، منجم، ریاضیدان، شاعر، ادیب، مورخ
دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری
متبحر در
فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات
آثار:
حدود ۹۵ کتاب و رساله
در سیاست
حدیث
ریاضی
اخلاق
نجوم
عرفان
فقه
مهندسی
هنر
فیزیک
به پاس خدمات وی به علم ستاره شناسی،
یونسکودر سال ۲۰۰۹
(به عنوان سال نجوم)
نام وی را در لیست مفاخر ایران ثبت کرده است.
تحلیلی از
شین میم شین
شین میم شین
با سپاس بیکران از
شیوا زهری
که ما را با شیخ اصفهان آشنا کرد.
که ما را با شیخ اصفهان آشنا کرد.
۱
ور نبود جامهٔ اطلس تو را
دلق کهن، ساتر تن، بس تو را
معنی تحت اللفظی:ور نبود جامهٔ اطلس تو را
دلق کهن، ساتر تن، بس تو را
اگر لباس پرنیان (ابریشمین) نداشته باشی، باکی نیست.
چون همین لباس مندرس و چه بسا ژنده برای پوشاندن تن تو، کافی است.
اکنون نکته دیگری در استدلال شیخ اصفهان برملا می گردد که در ابیات پیشین یا نبوده و یا از دید ما پنهان مانده است:
شیخ در این بیت نیز برای افراطی بدیلی از تفریطی عرضه می کند.
اما بطور ضمنی، افراط را بر تفریط مقدم می داند:
اگر جامه پرنیان داشته باشی، چه بهتر.
ولی اگر هم نداشته باشی، فاجعه نیست.
در بدترین حالت قبای کهنه برای ستر تن تو کافی است.
۲
ور نبود جامهٔ اطلس تو را
دلق کهن، ساتر تن، بس تو را
ور نبود جامهٔ اطلس تو را
دلق کهن، ساتر تن، بس تو را
محتوای این موضع نظری شیخ، نه ریاضت طلبی، نه تبلیغ آیین ریاضت و صرفنظر از لذت، بلکه دفاع بخردانه از رئالیسم و واقعگرایی است.
چنین طرز تفکری، فی نففسه ستایش انگیز است.
اگر این خط فکری و فلسفی در بقیه اشعار شیخ بطور پیگیر نمایندگی شود، می توان او را یکی از نوادر انقلابی روزگار محسوب داشت.
۳
شانهٔ عاج ار نبود بهر ریش
شانه توان کرد به انگشت خویش
شانهٔ عاج ار نبود بهر ریش
شانه توان کرد به انگشت خویش
اگر برای شانه کردن ریش، شانه گرانقیمت (لوکس) از عاج فیل نداشته باشی، از انگشتان دستت می توانی به عنوان شانه بهره برگیری.
شیخ در این بیت نیز برای وسیله طبیعی ـ اجتماعی بدیلی از وسیله ارگانیکی عرضه می کند.
او ضمنا منشاء تشکیل و تولید شانه را به خواننده و شنونده شعر خویش آموزش می دهد.
شانه به زعم شیخ به تقلید از انگشتان دست ساخته شده است:
وسایل صنعتی و اجتماعی مدرن به تقلید از وسایل طبیعی و ارگانیکی ساخته شده اند.
قضیه واقعا هم از این قرار است.
زیردریایی ها احتمالا به تقلید از نهنگ ها، هواپیماها به تقلید از پرنده ها، اوتومبیل ها به تقلید از حیوانات، کاروان ها و قطارها به تقلید از کوچ کلکتیو پرنده ها و گله ها و رمه ها و غیره ساخته شده اند.
۴
جمله که بینی، همه دارد عوض
در عوضش، گشته میسر غرض
برای همه این چیزها (خنگ و مشربه و اطعمه و جامه و شانه) بدیلی وجود دارد و بدین طریق نیل به هدف و آماج امکان پذیر می گردد.
اکنون از طرز تفکر دیالک تیکی شیخ اصفهان پرده بر می افتد:
شیخ دو دیالک تیک های مارکسیستی مهم را، یعنی دیالک تیک وسیله و آماج و دیالک تیک وسیله و هدف را، بیش از ۱۰۰ سال قبل از کلاسیک های مارکسیسم، به شکل دیالک تیک عوض و غرض بسط و تعمیم می دهد.
احتمال این هم می رود که در ایران، قرن ها قبل از شیخ حتی، همین دو دیالک تیک کشف و فرمولبندی شده باشند.
ما باید برای کسب یقین به کندوکاو در این زمینه مبادرت ورزیم.
کشف و فرمولبندی این دیالک تیک ولی در هر صورت کار فلسفی ـ اسلوبی بسیار ارجمندی است.
حیف که این روال و روند تفکر در کشور ما دستخوش گسست تأسف و تأثر انگیزی گشته است و امروزه کمتر کسی میانه ای حتی با طرز تفکر دیالک تیکی بطور کلی دارد.
۵
آنچه ندارد عوض، ای هوشیار
عمر عزیزی است، غنیمت شمار
آنچه ندارد عوض، ای هوشیار
عمر عزیزی است، غنیمت شمار
عمر عزیز آدمی اما برعکس خنگ و مشربه و اطعمه و جامه و شانه و غیره بدیلی ندارد.
پس باید هدر داده نشود.
این آخرین بیت این شعر پر محتوا و پر معنای شیخ اصفهان است.
این نوعی نتیجه گیری نهایی است.
از این نتیجه گیری نهایی شیخ دیالک تیکی اندیش رئالیست (واقع بین)، راسیونالیسم (خردگرایی) آشکار می گردد:
غنیمت دانی عمر به مثابه عالی ترین ثروت و سرمایه و دارایی فردی.
دفاع از زندگی.
اوپتیمیسم (خوش بینی فلسفی ـ تاریخی) انقلابی.
۶
اکنون باید به سؤالی جواب دهیم که در بخش پیشین مطرح کرده ایم:
شیخ دانشمند اصفهان برای هر افراطی، آلترناتو و بدیلی از تفریطی پیشنهاد می کند.
اما چرا و به چه دلیل و علت و نیت؟
شیخ به احتمال قوی به دو دلیل زیر، این طرز برخورد را دارد:
الف
به چالش کشیدن معیارهای فکری ـ ارزشی ـ زیستی (استیل و سبک زندگی) اشرافیت فئودالی از موضع بورژوایی آغازین.
یعنی نقد و رد و حذف و نفی طرز زیست تجملی اشرافی ـ اعیانی:
مثلا خنگ زرین لگام، مشربه و اطعمه رنگارنگ در خوان و البسه پرنیان و شانه عاج و غیره
ب
توصیه و تبلیغ و تأیید طرز تفکر و طرز زیست مبتنی بر رئالیسم، ناتورالیسم و راسیونالیسم.
باید در روند تحلیل دیگر اشعار و آثار شیخ اصفهان در این زمینه ها کسب یقین کنیم تا به قضاوت قطعی راجع به جهان بینی و بینش اجتماعی این اندیشمند عزیز بی نظیر نایل آییم.
پایان
ادامه دارد
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر