میرزا علی معجز
(1252 ـ 1313)
(1873 ـ 1934)
رسول پیگیر هومانیسم، رنسانس و روشنگری
ویرایش، ترجمه و تحلیل از
میمحا نجار
بیلمه دیم
(کلیات میرزا علی معجز صفحه 25)
·
«حاجی داداش، سالما اوزون زحمته!
·
ویر او پولی، ملت بی دولته!
·
کافیر اگر بورج ویره ملته
·
بند اولار ایرانه»، دیدیم، بیلمه دیم.
·
«صرفنظر کن از سفر حج، حاجی
·
خرج سفر را بده به تهی دستان!
·
اگر کافر قرض دهد به ملت
·
بند می کند به ایران»، اگر گفتم، غلط کردم.
*****
·
اویمیش عجب عقلنه قارداشلار
·
چورت وورار ـ صبح و مسا ـ یوخلیار
·
من ایله بیلدیم که او سرساخیلار
·
سر می غلیانه دیدیم، بیلمه دیم.
·
برادران فریفته بر فراست خود را بین
·
برادران خواب آلود ما را بین!
·
مرا باش که آنها را
·
با غلیان عوضی گرفتم، غلط کردم.
*****
·
آتدی الین قائمه خنجره
·
دوردی بش اون ووردی من مضطره
·
من ایله بیلدیم که او سوز یاخشی دیر
·
یاتما مسلمانه دیدیم، بیلمه دیم.
·
دست برد به خنجر بسته بر کمر
·
پا شد و به ضرب و شتم من بیچاره پرداخت.
·
من گمان بردم که کار خوبی است
·
بیدار باش به مسلمانان اگر گفتم، غلط کردم.
*****
·
دوستا دییه ر دوست، خطیاتینی
·
که ایده اصلاح، عیوباتینی
·
دین و وطن دشمنی، ظن ایله دیم
·
معجره بیگانه دیدیم، بیلمه دیم.
·
دوست ـ معمولا ـ خطای دوستش را به او می گوید
·
تا معایب او بر طرف شوند
·
من اگر معجز را
·
دشمن دین و میهن و بیگانه نامیدم، غلط کردم.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر