پروفسور
دکتر هورست هولتسر
فصل
هشتم
علوم
اجتماعی / جامعه شناسی
برگردان
شین میم شین
فصل
هشتم
بخش
پنجم
ایده
ئولوژیزه کردن کاپیتالیسم
ماکس
وبر
پیشکش
به
عبدالحسین
نوشین
(1285
ـ 1350)
105
·
سوسیولوژیزه کردن عمل، توسط ماکس
وبر به چه معنی است؟
الف
·
اولا در طرح راسیونالیزاسیون ماکس
وبر، از تعیین فرم اجتماعی خاص آن فاکتور گرفته می شود.
ب
·
ثانیا انتگراسیون مشخص این عمل در
دیالک تیک تاریخا توسعه یابنده ی مناسبات تولیدی و نیروهای مولده با بستن آن به
روند اجتماعی ـ انتزاعی راسیونالیزاسیون جایگزین می شود.
·
(بادر/ برگر/ گانتس من/ کنیزه بک، «مقدمه ای
بر تئوری اجتماعی، جامعه، اقتصاد و دولت»، 1976، جلد 2)
106
·
ایراد استدلال ماکس وبر ـ هم در
جامعه شناسی انتزاعی اش و هم در جامعه شناسی مشخصش ـ فقط این نیست که او رابطه
میان فرم های اجتماعی و راسیونالیزاسیون / عمل تک تک افراد را کله پا (وارونه)
نمودار می سازد و فرم های اجتماعی را از روند خودپویای (دینامیک درونی)
راسیونالیزاسیون و عمل فردی منضم بدان، مجزا می سازد.
·
بلکه به این دلیل هم است که ماکس
وبر در تحلیل ها و مفهوم سازی هایش از متدیک معرفتی ـ نظری خاصی پیروی می کند که
از همان آغاز انتشارش در سال 1904 در آرشیو علوم اجتماعی و سیاست اجتماعی تحت
عنوان «عینیت شناخت علمی ـ اجتماعی (شناخت مبتنی بر علوم اجتماعی)» به نقد کشیده
شده است.
·
(ماکس وبر، «عینیت شناخت علمی ـ اجتماعی»، در
ماکس وبر، «جامعه شناسی، تحلیل های تاریخی ـ جهانی، سیاست»، ص 186)
107
·
این متد ماکس وبر، «متد نوع (تیپ) ایدئال
» نام دارد.
·
این متد او را می توان نتیجه نهائی
سمتگیری نئوکانتیانیستی اش محسوب داشت که بنا بر آن، واقعیت عینی تلنبار مغشوشی از
فاکت ها ست که باید بر «تصاویر فکری»، «انواع ایدئال» را تنظیم کرد.
·
(همانجاف ص 235)
·
مراجعه کنید به نئوکانتیانیسم در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
108
·
ماکس وبر منظور خود از چنین «انواع
ایدئال» را در مثالی راجع به «تئوری انتزاعی اقتصاد» روشن می سازد:
الف
·
«در تئوری انتزاعی اقتصاد، ما مثالی راجع به
ترکیب در مقابل خود می یابیم که می توان آن را به مثابه «ایده های» مربوط به پدیده
های تاریخی محسوب داشت.
ب
·
این تئوری، تصویر ایدئالی از
جریانات جاری در بازار کالا در سازمان های مبادله اجتماعی، رقابت آزاد و عمل قطعا
راسیونال، عرضه می کند.
ت
·
این تصویر فکری، روابط و جریانات
حیات تاریخی معینی را به کهکشان عاری از تضاد پیوندهای اندیشیده مبدل می
سازد.
پ
·
این ترکیب، بلحاظ محتوا، خصلت یک
اوتوپی را دارد که با توسل به ارتقای فکری عناصر معینی از واقعیت کسب کرده است.
·
رابطه آن با حقایق تجربی موجود در
زندگی فقط این است که هر جا که پیوندهای تشکیل نوع انتزاعا نمودار گشته، جریانات
وابسته به «بازار» در واقعیت عینی به مثابه درجه ای، مؤثر واقع می شوند و یا حدس
زده می شوند.
·
مراجعه کنید به اوتوپی در تارنمای
دایرة المعارف روشنگری
ث
·
این پیوند را می توان در نوع
ایدئالی بطرز پراگماتیکی تجسم بخشید و قابل فهم ساخت.»
·
(همانجا، ص 234)
109
·
ماکس وبر در مثال «اقتصاد شهر» به
کارآئی نوع ایدئال، دل می بندد.
·
(همانجاف ص 235)
·
(طرز پراگماتیکی انجام هر کار عبارت است از
انجام آن کار با توجه به چند و چون آن و منطبق با طرز انجام عملی آن. مترجم )
110
·
چالش بر سر متد نوع ایدئال ماکس
وبر به دلایل زیر بوده است:
الف
·
اولا به این دلیل بوده که در پیوند
استدلالی ماکس وبر، «مقام ابزاری» متد به طرز گذرائی در نظر گرفته شده است.
·
(کسلر، «مقدمه ای بر بررسی های ماکس وبر»، ص
179)
ب
·
ثانیا به این دلیل بوده که به حساب
نوع ایدئال، خیلی چیزها گذاشته شده اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر