محمد زهری
مرد راه
(تهران ـ ۲۲ آبان۱۳۳۳)
منزل آنجا ست در این بادیه، کز پای افتی
در ره عشق، همین است غرض از تک دو
هاتف
سید احمد حسینی
متخلص به
هاتف اصفهانی
از شعرای نامی ایران در عهد افشاریه و زندیه
وی اصالتاً از خانواده ای آذربایجانی بود ولی در اصفهان
بدنیا آمد.
سید احمد درکودکی به تحصیل علوم قدیمه و از جمله ادبیات فارسی و
عربی، طب، منطق و حکمت پرداخت
و گذشته از علم طب که در آن تسلط داشت،
به
یکی از سرآمدان زبان عربی مبدل گشت و اشعاری به زبان عربی سرود.
هاتف در
جوانی به سرودن اشعار خود پرداخت و در طول زندگی آرام خود، از
مدح شاهان و
روی آوردن به دربار سلاطین
خود داری کرد
و بیشتر به مطالعه و حکمت و
عرفان مشغول بود.
وی در سال ۱۱۹۸ درگذشت.
بـا مـــرد راه، صحبت آشـــوب ره مکـــن
او عـافیت، نهـــاده به ســـودای دیگـــران
آواره مـی رود کـه رسـد تـا به شهر عشق
جــویان، سـراغ گیرد از آن شهـر گمنشـان
بــا او مگــو کـه در این دشت تشنه کــام
خشکیده است خــون هــزار عـــابر غریب
بر سنـگ هــا سـرشک تحسّـر چکیده است
بـر چــاه راه، جلــوه کـند چهــرهٔ فــریب
او راه را شنــاســد و دانــد در این اجـاق
بـا مـرد راه، غیـر کفـی خـاک سـرد نیست
دلگـرم می رود که رسد تـا به شهر عشق
در راه، اگــرچه هـمره او، غیـر درد نیست
پرهیــز، کـی کنــد ز فــراز و نشیب راه
آن کس، که پا کشیده ز هر بود و هر نبود؟
بــا مــــرد راه، صحبت آشـوب ره مکــن
کـاو رنج ره، ز رهــرو افتـاده ای شنـود
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر