۱۳۹۳ اسفند ۲۷, چهارشنبه

دیو شب


فروغ فرخزاد
(۸ دی، ۱۳۱۳ ـ ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵)
 دیو شب

·      لای لای، ای پسر کوچک من
·      دیده بربند که شب آمده است
·      دیده بر بند که این دیو سیاه
·      خون به کف، خنده به لب آمده است

·      سر به دامان من خسته، گذار
·      گوش کن بانگ قدم هایش را
·      کمر نارون پیر شکست
·      تا که بگذاشت بر آن، پایش را

·      آه بگذار که بر پنجره ها
·      پرده ها را بکشم سرتاسر
·      با دو صد چشم پر از آتش و خون
·      می کشد دم به دم از پنجره سر

·      از شرار نفسش بود که سوخت
·      مرد چوپان، به دل دشت خموش
·      وای، آرام که این زنگی مست
·      پشت در، داده به آوای تو گوش

·      یادم آید که چو طفلی شیطان
·      مادر خسته ی خود را آزرد
·      دیو شب از دل تاریکی ها
·      بی خبر آمد و طفلک را برد

·      شیشه ی پنجره ها می لرزد
·      تا که او نعره زنان می آید
·      بانگ سر داده که کو آن کودک
·      گوش کن پنجه به در، می ساید

·      نه، برو دور شو، ای بد سیرت
·      دور شو، از رخ تو بیزارم
·      کی توانی بربایی اش از من
·      تا که من در بر او، بیدارم

·      ناگهان خامشی خانه شکست
·      دیو شب بانگ بر آورد که آه
·      بس کن ای زن که نترسم از تو
·      دامنت رنگ گناه است، گناه

·      دیوم، اما تو زمن دیوتری
·      مادر و دامن ننگ آلوده!
·      آه بردار، سرش از دامن
·      طفلک پاک کجا آسوده؟

·      بانگ می میرد و در آتش درد
·      می گدازد دل چون آهن من
·      می کنم ناله که کامی، کامی
·      وای، بردار، سر از دامن من

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر