۱۳۹۳ اسفند ۲۵, دوشنبه

دایرة المعارف بورژوائی واپسین (۲۶۵)



پروفسور دکتر هانس یورگ  سندکولر 
فصل هفتم 
ماتریالیسم  
برگردان شین میم شین

بخش پنجم 
ماتریالیسم، تاریختئوری و جنبش کارگری در قرن ۱۹   
ادامه

۸۲

·      دفاع از آماج های انقلاب بورژوائی و نقد توهمات آن، با دفاع از برنامه و نقد ماتریالیسم خام سابق انطباق داشته است.

·      مبارزه بر ضد تحریف فلسفی انقلاب با جمله زیر خاتمه می یابد:

·      «تاریخ انقلاب فرانسه (به سال ۱۷۸۹) هنوز با انقلاب ۱۸۳۰ که یکی از گشتاورهای (ممان های) آن بود و با تکیه بر آگاهی حاصله از آن به پیروزی رسید، هنوز پااین نیافته است.» 



۸۳

·      منطبق با آن، تاریخ «زمینی» ماتریالیسم که مارکس و انگلس آن را با استقرای تاریخ ایده ها در مقابل ماتریالیسم اسپینوزا قرار می دهند، با توسعه دورنمای زیر به پایان می رسد:

·      «آموزش (نظریه) ماتریالیسم به مثابه آموزش هومانیسم واقعی و به مثابه پایه منطقی کمونیسم»، طرحی برای آینده است و می توان آن را و باید آن را در قرن ۱۹ پیاده  کرد.



۸۴

·      ماتریالیسم فرانسه و انگلیس، شکست متافیزیک قرن ۱۸ را به راه انداخته اند و پیک پایان هر متافیزیک و پیک پایان «احیای درونمایه مند شان در فلسفه گمانورز آلمان در قرن ۱۹» بوده اند.



۸۵

·      علوم طبیعی و سوسیالیسم، دیگر نتایج قابل چالش ماتریالیسم نیستند که تئوریزه کردن ممکنه آن بتواند به سیستم انتزاعی و ضد انسانی ئی در هومانیسم منجر شود، آن سان که در فلسفه توماس هوبس تبیین یافته است.



۸۶

·      ماتریالیسم نوین، یعنی ماتریالیسم تاریخی و یا ماتریالیسم عملی، خود را در استنتاجات منفجر کننده ی ماتریالیسم کلاسیک محق می داند:

·      «اگر انسان مصنوع شرایط است، پس باید شرایط را انسانی ساخت.»


۸۷

·      ظرفیت رئالیستی مکسوبه ی ماتریالیسم نوین (ماتریالیسم تاریخی) با توجه به تاریخ ماتریالیسم، در نقد افکار توهم آلود فلاسفه در همان سال ۱۸۴۵ آشکار می گردد و حقانیت آن را به اثبات می رساند.

·      فلاسفه ای که در حرف، یعنی بطور انتزاعی از «تشکل و سازمانیابی توده ها» دم می زنند و پس از چندی دلسرد می شوند و «شکست نهائی سوسیالیسم» را جار می زنند.



۸۸

·      اثر مشترک مارکس و انگلس تحت عنوان «خانواده مقدس»، بلحاظ برنامه ای، البته هنوز بدون اثبات علمی، اشاره بدان دارد که «جامعه بورژوائی، یعنی انحلال جامعه فئودالی سابق، چنین سازمانی بوده است.»



۸۹


·      ماتریالیسم نوین بر بنیان توسعه فکری و قوانین فکری دیالک تیکی قادر به درک امپیریستی (درک مبتنی بر تجربه گرائی) کلیت مناسبات و ساختار توسعه است.

·      همانطور که چند ماه بعد در اثر انگلس تحت عنوان «وضعیت طبقه کارگر در انگلستان» نشان می دهد. 

  
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر