۱۳۹۱ اردیبهشت ۵, سه‌شنبه

هیستوریسم (تاریخگرائی) (1)


ورنر کراوس (1900 ـ 1976)
رومانیست آلمانی، استاد دانشگاه ماربورگ، متخصص جنبش روشنگری
مبارز مقاومت ضد فاشیستی بر ضد ناسونال ـ سوسیالیسم
مؤلف آثار بیشمار:
تئوری ادبیات، فلسفه، سیاست
ادبیات اسپانیائی، ایتالیائی و فرانسوی در دوره حکومت مطلقه
روشنگری فرانسه
روشنگری اسپانیا، پرتقال، آمریکای لاتین
تاریخ ادبی رسالت تاریخی
مسائل مقدماتی علوم ادبی
زبانشناسی و تاریخ واژه ها

پروفسور وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین

• هیستوریسم نامی است برای فلسفه تاریخ بورژوائی واپسین که در دهه های آخر قرن نوزدهم در آلمان بمثابه واکنشی بر ضد ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی و بر ضد پوزیتیویسم پا به عرصه می نهد و با پیدایش فلسفه حیات و روی آوردن به تاریخ معنوی در رابطه بوده است.

• برای درک عمیقتر آن مراجعه کنید به اثر ارزشمند ورنر کراوس تحت عنوان «تاریخ ادبیات، بمثابه وظیفه تاریخی» (1950)

• هیستوریسم در زبان روسی شامل کلیه صور برخورد تاریخی بر پدیده های اجتماعی می شود و به فلسفه تاریخ بورژوائی واپسین محدود نمی شود.
• از این رو مفهوم «هیستوریسم» در ادبیات روسی با مفهوم «هیستوریسم» در ادبیات آلمانی با هم تفاوت بنیادی دارد.

• هسته هیستوریسم عبارت است از جایگزین سازی نگرش مبتنی بر قانونمندی های روند تاریخی بوسیله نگرش مبتنی بر ایندیویدوئالیزاسیون (متد منفرد ساز):

1

• متد منفردساز به ایزوله کردن و مجزا ساختن پدیده های اجتماعی از یکدیگر اقدام می کند.
• به قول ورنر کراوس، «طرفداری ایدئالیستی از ارزش های فردی به معنی برگشت خصمانه از اجتماع معاصر است.»

2

• هیستوریسم با نفی هر گونه تئوری پیشرفت تاریخی عجین شده است.

3

• هیستوریسم تئوری پیشرفت تاریخی را با مفهوم توسعه جایگزین می سازد و توسعه را به معنی توالی، شدن و فنا شدن، پیدایش و زوال و یا به معنی پشت سر هم ردیف کردن پدیده های تاریخی تعریف می کند.

4

• نتیجه نهائی طرز تفکر منفردساز و توسعه طلب که از دیدگاه هیستوریسم بطور بی واسطه به همدیگر تعلق دارند، عبارت است از رلاتیویسم تاریخی بی دورنما.

• مراجعه کنید به رلاتیویسم (نسبیتگرائی) در تارنمای دیارة المعارف روشنگری

5

ویلهلم دیلتی (1833 ـ 1911)
فیلسوف، روانشناس، پداگوگ آلمانی
از فلاسفه متعلق به فلسفه حیات (اگزیستانسیالیسم آلمانی)
او پدیده را نه بر بنیان قانونمندی های طبیعی، بلکه بر بنیان خودقانونمندی عالم روحی و روانی انسانی توضیح می داد.
او جزو مؤسسین علوم روحی محسوب می شود.
او ضمنا مؤسس متد هرمه نویتیک و روان شناسی فهمنده است.
او این متد را در آموزش جهان بینی بکار می بندد.
مؤلف آثار بیشمار

• وبلهلم دیلتی در اثر خود تحت عنوان «بررسی هائی در جهت اثبات علوم انسانی» (تحریر در سال های 1907 ـ 1910) می نویسد:
• «وقوف تاریخی به پایان پذیری هر پدیده تاریخی، هر وضع انسانی و یا اجتماعی، وقوف تاریخی به نسبیت هر نوعی از عقیده آخرین گام برای رها سازی انسان است.
• انسان ببرکت آن مستقل و حود مختار می شود و از هر آنچه که می بیند، محتوایش را بیرون می کشد، خود را سرتا پا وقف آن می کند، آزاد و رها می شود.
• انگار هیچ سیستم فلسفی و یا اعتقادی وجود ندارد که انسان را مقید و مقهور خود سازد.
• زندگی خود را از مزاحمت شناخت بکمک مفاهیم آزاد می سازد.
• جان در مقابل کلیه یاوه های تفکر دگماتیکی خودمختاری کسب می کند و تداوم نیروی خلاق بمثابه حقیقت امر تاریخی مرکزی در مقابل نسبیت اعتبار کسب می کند.»
• (وبلهلم دیلتی «بررسی هائی در جهت اثبات علوم انسانی»، 7، ص 290 ) (1907 ـ 1910)

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر